تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):صدقه بلا را برطرف مى كند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمى گرداند و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827621743




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قتل در شب بارانی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

معمای پلیسی قتل در شب بارانی باران شدیدی در شهر باریدن گرفته بود. سروان میری روز تعطیل همراه خانواده‌اش برای تفریح به پارک آمده بود که با شروع باران به سمت خانه بازگشتند. در میان راه بود که تلفن همراهش زنگ خورد و مامور کلانتری 26 از مرگ مشکوک زن جوانی خبر داد.
 

کارآگاه ابتدا به خانه رفت و بعد از پیاده کردن اعضای خانواده اش راهی محل حادثه شد. وقتی به مقابل خانه مورد نظر رسید، از شدت باران کاسته شده بود. خیابان خلوت و خودروهای پلیس در مقابل خانه پارک بود. مامور کلانتری با مشاهده سروان با یک چتر به استقبال او رفت و گزارش داد. زن 30 ساله سحر نام داشت که در جریان یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داد. او پرستار یکی از بیمارستان ها بود که بعد از تمام شدن کارش راهی خانه شد و در مقابل خانه اش تصادف کرد و جان باخت. او چندی قبل نامزد کرده بود و قرار بود بزودی جشن عروسی خود را برگزار کند. امروز نامزدش به آپارتمان او آمده بود و شاهد تصادف بود. راننده یک پراید با سحر تصادف کرده و از محل گریخته بود. نامزد زن جوان به نام میلاد موفق به یادداشت شماره پلاک خودرو نشده بود. او با اورژانس تماس گرفته بود که امدادگران پس از معاینه سحر مرگ او را تائید کرده و موضوع را به ما اطلاع دادند. سروان خود را به جسد رساند. جسد در راهروی مقابل در ورودی قرار داشت و شکافی عمیق روی پیشانی سحر دیده می شد. زن جوان کفش به پا نداشت و هیچ آثار دیگری از جراحات در بدنش دیده نمی شد. سروان وارد آپارتمان شد. وسایل خانه مرتب سرجایش بود و آثاری از درگیری دیده نمی شد. به مقابل پنجره رفت که پس از باران لایه ای از آب روی آن را گرفته بود. همه شواهد نشان می داد که این زن در یک حادثه جان باخته است. سروان برای تکمیل تحقیقات تصمیم گرفت از میلاد هم بازجویی کند. هنگام خروج از آپارتمان پایش به یک جفت کفش زنانه خیس که مقابل واحد آپارتمان بود گیر کرد و نزدیک بود زمین بخورد و خود قربانی حادثه ای شود. به طبقه همکف رفت. مرد جوان در کنار جسد بی تابی می کرد. سروان او را به کناری کشید تا از او تحقیق کند. - درباره حادثه بگو. - امروز نامزدم شیفت بیمارستان بود و من مقابل خانه منتظرش بودم تا به خرید برویم. ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن گرفت و سحر از من خواست با کلید یدکی که به من داده بود، وارد آپارتمان شوم. پشت پنجره ایستاده بودم که سحر مقابل آپارتمان از تاکسی پیاده شد و برایم دست تکان داد. به سمت ساختمان حرکت کرد که خودرویی با سرعت بالا با او برخورد کرد و از محل گریخت. این حادثه خیلی سریع رخ داد و نتوانستم شماره پلاک خودرو را یادداشت کنم. خودم را مقابل در رسانده و پیکر سحر را به داخل ساختمان منتقل کردم و با اورژانس تماس گرفتم. امدادگران وقتی به اینجا آمدند، اعلام کردند سحر بر اثر شدت تصادف فوت کرده است. - شما با هم اختلاف داشتید؟ - این چه حرفی است جناب سروان! ما عاشقانه همدیگر را دوست داشتیم. - پس چرا او را کشتی؟ - من... من... اشتباه می کنید. کارآگاه سپس به سه دلیل خود برای قاتل بودن میلاد اشاره کرد که مرد جوان وقتی با این دلایل روبه رو شد لب به اعتراف گشود و به کشتن نامزدش اعتراف کرد. پاسخ معمای جنایت در واحد شماره 60 سروان با اشاره به چند دلیل راز قتل را فاش کرد: 1ـ بر اساس گزارش پزشک جنایی، قتل حدود ساعت 4 صبح رخ داده بود، ولی سامان ادعا کرد که ساعت 6 با مقتول حرف زده است. 2ـ آثار خراشیدگی روی بدن مقتول نشان می داد مقتول خودکشی نکرده و به قتل رسیده است. 3ـ مقتول کت و شلوار به تن داشت که نشان می داد قرار ملاقات داشته و طبق گفته نگهبان فقط سامان به خانه اش می آمده و کسی که خودکشی کند کت و شلوار نمی پوشد و او قصد رفتن به محل قرار را داشته که به قتل رسیده است. در مسابقه این هفته 1342 نفر از خوانندگان تپش شرکت کردند که 420 نفر پاسخ صحیح داده اند. از میان خوانندگانی که پاسخ صحیح داده اند حسن سلیمی ازمسجد سلیمان برنده اعلام می شود. وحید شکری / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)


 


پنج شنبه 15 مرداد 1394 ساعت 17:44





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن