واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۹
همایش «مشروطیت، فرازها و فرودها، چشمانداز آینده» به همت حزب اراده ملت ایران در سالن اجتماعات این حزب و با حضور و سخنرانی دکتر داود فیرحی و دکتر مصطفی تقوی برگزار شد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، دکتر داود فیرحی در ابتدای این جلسه با بیان اینکه مشروطه یک تغییر بزرگ در طول تاریخ معاصر ایران به شمار میآید و آستانه ورود ایران به دنیای تجدد است، گفت: دوره انقلاب مشروطه به سه دلیل دارای اهمیت است؛ یکی اینکه نظام سیاسی کشور تا حد زیادی تغییر میکند و نظام دیگری جایگزین آن میشود اما این جایگزینی به طور کامل انجام نمیشود و عبارتی که مورخین در توضیح انقلاب مشروطه به کار میبرند که همانا این انقلاب، انقلاب ناتمام است، درست به نظر میرسد. چرا که یک نظام سیاسی با تمام ویژگیهایش جایش را با نظام سیاسی دیگری عوض میکند و در عین حال نه نظام قبلی به طور کامل تغییر مییابد و نه نظام جدید به شکل حقیقیاش مستقر میشود. او در ادامه با تاکید بر اینکه استفاده از تجربه انقلاب مشروطه به عنوان یک مخزن تاریخی دارای اهمیت بسیاری است و کمتر کشوری در خاورمیانه چنین تجربهای را در تاریخ خود دارد، گفت: ما با اندیشیدن و بازاندیشی به انقلاب مشروطه میتوانیم راهکارهای خوبی برای حل مشکلات امروزمان پیدا کنیم و با آمادگی بیشتری به اظهارنظر درباره مسائل روز بپردازیم. مشروطه یکی از آن اتفاقات تاریخی است که کمتر قابل تکرار است و به همین دلیل نیز توجه ویژهای را به خود طلب میکند. فیرحی با بیان اینکه تحول در نظام فکری هم روشنفکران و هم رهبران مذهبی و نیز شکلگیری تحزب در کشور از دیگر دلایل اهمیت انقلاب مشروطه به شمار میرود، با بیان جملهای از شهید بهشتی، عنوان کرد: آیتالله شهید بهشتی جملهای تاریخی، فلسلفی و بنیادین دارد که من نیز بحث خود را بر پایه آن استوار خواهم کرد. او می گوید، دولت مدرن دولتی است که نمی توان به شکل شخصی ادارهاش کرد بلکه نیازمند به یک مدیریت جهادی است و این مدیریت جهادی نیز همان مدیریتی است که به آن مدیریت حزبی هم گفته میشود چرا که اگر به سمت مدیریت فردی نظام سیاسی حرکت کنیم و از تحزب غافل بمانیم، فساد در اداره جامعه پیش خواهد آمد و سرمنشأ شکلگیری سایر مفسدات در بخشهای دیگر جامعه خواهد شد. بنابراین شکل درست اداره جامعه به طور حزبی است که الزامات خاص خود را هم دارد از جمله اینکه باید قوانین انتخابات و نظارت بر برگزاری آن به شکل دقیقی انجام شود. این محقق تاریخ معاصر با اشاره به اینکه ایران قبل از مشروطه نظامی داشت که ظاهرش پادشاهی، اما تکنیک ادارهاش به شکل انجمنهای ایالتی و ولایتی بود، گفت: در نظام پیش از مشروطه فقط ظاهر پادشاهی وجود داشت اما آنچه در عمل انجام میشد این بود که هر منطقه از کشور حداکثر خودمختاری را داشت و شاهنشاهی تنها نماد وحدت در کل کشور به شمار میآمد اما وقتی انقلاب مشروطه شکل گرفت که آن هم نیز براساس اقدامات انقلابی ایالتهای تهران، خوزستان، شیراز، آذربایجان و خراسان بود، نظام پادشاهی به نظام شبهحزبی بدل شد و از مجلس دوم به بعد چیزی به نام حزب در تاریخ سیاسی کشور ما شکل گرفت که هم در تهران و هم در شهرستانها دفتر داشت و برخلاف شکل انجمنی سابق، نامتمرکز نبود و از همین دوره است که در ایران دولت متمرکز شکل گرفت. فیرحی با بیان اینکه متمرکز شدن اداره کشور تبعات زیادی داشت و سنگینترین آن نیز تبعات مذهبی بود، افزود: قبل از انقلاب مشروطه همانطور که نظام سیاسی ما غیرمتمرکز بود نظام مذهبی نیز به همین شکل بود و هر مجتهد محلی مرجع اهل همان محل بود و رابطهاش نیز با حاکم همان محل تعریف میشد اما بعد از انقلاب مشروطه با شکلگیری مجلس شورای ملی قرار بر این شد که در هیچ نقطهای از ایران هیچ کسی خارج از قانون عمل نکند حتی اگر آن قانون، قانون شریعت باشد و از اینجا بود که بحث مشروطه مشروعه نیز پیش آمد. وی با اشاره به جمله رییسجمهور در رابطه با عدم دخالت پلیس در تفسیر قانون و انجام امر به معروف و نهی از منکر، گفت: این جمله رییس جمهور نیز دقیقا به فلسفه دولت مدرن برمیگردد و از همین جاست که نبایستی هر نهادی تفسیر خاص خود را از شریعت، حتی اگر کاملا بر قانون منطبق نباشد، بخواهد اجرایی کند. او در پایان صحبتهای خود با اشاره به اینکه در حال حاضر نیازمند بحث بر روی مبحث تحزب در کشور و رابطه آن با قدرت حاکم هستیم، عنوان کرد: ما 109 سال است که تاوان اشتباهی را میدهیم و آن هم همین توجه نکردن به سیستم اداره حزبی نظام سیاسی است که در حال حاضر به نظر من زمان بحث و گفتوگو درباره آن فرا رسیده است. به گزارش خبرنگار ایسنا، در ادامه این نشست نیز دکتر مصطفی تقوی با بیان اینکه نسل امروز نیازمند تجربه عظیم تاریخی مشروطه و عبرتگیری از پیامدهای آن است، عنوان کرد: دو تلقی از انقلاب مشروطه وجود دارد که یکی از آنها این انقلاب را مترادف با تلاش ایرانیان برای واردکردن مدرنیته غربی به جامعه خود میداند و تلقی دوم که معتقد است انقلاب مشروطه حلقهای از مطالبات جامعه ایرانی بر پایه هویت فرهنگی و تاریخی خاص خود بوده است و درواقع پاسخی است به پرسش چه باید کرد در مواجهه با دنیای حاضر. نویسنده کتاب "فراز و فرود مشروطه" تصریح کرد: اگر تلقی نخست را در تحلیل انقلاب مشروطه برگزینیم، نهایتا در مواجهه با وضعیت فعلی و ایجاد رابطه با نظام حاکم، به مشکل خواهیم خورد و فعالان سیاسی که از این تلقی پیروی کنند در نهایت به براندازی سیستم حاکم خواهند رسید. اما اگر در انقلاب مشروطه تلقی دوم را برگزینیم قدمی برای تکمیل و تعالی و پیشرفت و توسعه ملی برداشتهایم و این تلقی را میتوان مبنایی نظری برای یک حرکت اصلاحطلبانه در رابطه با نظام فعلی درنظر گرفت. به گزارش ایسنا پس از پایان سخنرانی، سخنرانان به پرسشهای حاضران نیز پاسخ دادند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]