واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۴ مرداد ۱۳۹۴ (۱۶:۰ب.ظ)
راغفر در گفت و گو با موج؛ فقر زنانه پديده اي اثبات شده است/ خط فقر در جامعه ما به درستي تعريف نشده است موج - فقر زنانه پديده اي شناخته شده و مطالعه شده است. اين مساله هم اثبات شده است که جامعه زنان نسبت به مردان آسيب پذيرتر هستند و در مقابل فقر در عرصه پر چالش تري قرار مي گيرند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج، به علت تغيير فضاي اجتماعي و اقتصادي طبقات مختلف اجتماعي درگير دگرگوني هايي در طي اين سال ها شده اند. شرايط اقتصادي و معيشتي باعث شده است که زنان از خانه به بازار کار بيايند و شرايط اجتماعي و آسيب هاي فرهنگي و پاره اي مشکلات اقتصادي باعث گسترش طلاق و معضلاتي از اين دست شده است.
شرايط اجتماعي هم تا آنجا پيش رفته است که ديگر مردان درگير معضلات اقتصادي نيستند که زنان هم در اين جريان وارد شده اند. زنان مانند مردان از آسيب هاي اجتماعي چون اعتياد و فقر به دور نيستند. افزايش تعداد زنان خود سرپرست، بي سرپرست و بد سرپرست نيز به اين مشکلات دامن زده است.
اين گونه شده است که مسوولين امر سخن از فقر زنانه مي گويند. فقر زنانه، اعتياد زنانه و... مثال هايي است براي آنکه نشان دهد که مشکلات اجتماعي و اقتصادي فقط مختص جامعه مردان نيست.
هر چند معاون رئيس جمهور در امور زنان و خانواده گفته است: «در حال حاضر بنا به دلايل مختلف با رشد زنان سرپرست خانوار در کشور مواجه هستيم که اين زنان 12 درصد جمعيت کشور حدود 2.5 ميليون نفر را شامل ميشود.» وي افزوده است: «آمار و اطلاعات کمي همواره به ما نشان ميدهد که زنان بيشتر از مردان در معرض انواع آسيبهاي اجتماعي قرار دارند زيرا در جامعهاي قرار داريم که در دوره گذار از سنت به مدرنيته است و در چنين شرايطي شدت آسيبها بيشتر شده که اين مساله فارغ از جنسيتهاست.»
در حال حاضر شاهد رشد و گسترش برخي از آسيبهاي مختص به زنان هستيم که بحث زنانه شدن آسيبها را تشکيل ميدهند. با اين حال برخي صاحبنظران مفهوم فقر زنانه را علمي نمي دانند. در حالي که اين موضوع پديده اي عيني در فضاي اقتصادي و معيشتي است. در اين زمينه با دکتر حسين راغفر، استاد دانشگاه و اقتصاددان گفت و گويي انجام داده ايم که در ادامه خواهيد خواند:
مفهوم فقر زنانه دلالت بر چه فضا و مشکلاتي دارد؟
اين که گفته مي شود که فقر، زنانه شده است؛ يعني نقش زنان در حوزه اقتصاد پر رنگ تر شده است. تعداد زنان خود سرپرست يا بي سرپرست و سرپرست خانوار در حال افزايش است. 90 درصد خانوارهاي ما مرد سرپرست هستند و حدود 10 درصد زن سرپرست. با اين حال درصد خانوارهاي زن سرپرست در گروه فقرا خيلي بيشتر است.
يعني تعداد زنان فقير بيشتر از مردان است؟
اشکال مختلف ناتواني اجتماعي عمدتا ريشه در فقر دارند که در بخش زنان اينها هم بيشتر است. از اين جهت سهم فقر زنان بيشتر شده است. البته اين مساله بدين معني نيست که تعداد آنان بيشتر از مردان هم باشد.
عده اي معتقدند که فقر زنانه پديده غيرعلمي است. آيا اين تحليل درست است؟
مشخص نيست که منظور آنان از علمي نبودن فقر زنانه چيست؛ چرا که اين مباحث محاسبه مي شود. فقر زنانه پديده اي شناخته شده و مطالعه شده است. اين مساله هم اثبات شده است که جامعه زنان نسبت به مردان آسيب پذيرتر هستند و در مقابل فقر در عرصه پر چالش تري قرار مي گيرند. از آن گذشته نسبت زنان فقير به مردان فقير بيشتر هستند. اين ها بر اساس داده هاي موجود قابل محاسبه و اثبات است. اين گونه نيست که پديده فقر زنانه جنبه ذهني داشته باشد، بلکه واقعي و محاسبه شده است.
اين درست است که مفهوم محروميت و فقر در جامعه ما به درستي تعريف نشده است. با اين حساب لازم است مفاهيم ديگري به جاي خط فقر مثل خط کفاف را بکار برد؟
اين گفته خيلي منطقي نيست. با اين حال ممکن است که خط فقر در جامعه ما به درستي تعريف نشده باشد، اما؛ مشخص نيست که مفاهيم جايگزين آن از کجا آمده است. اين خط کفاف که شما گفتيد خوب مشخص نيست بر چه سازوکاري است و بايد مشخص شود که مکفي بودن از کجا مفهوم پيدا مي کند. به نظر مي رسد که مبناي درستي نخواهد داشت. اين که مفهوم مصوب و صحيحي براي شناسايي فقر وجود ندارد درست است، ولي؛ ضابطه علمي براي تعيين فقر قطعا وجود دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]