واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوی فارس با همسر شهید محمد جمشیدی
دستان پینهبسته این کارگر به دستان خدا رسید
همسر شهید میگوید: کارگر روزمزد بود، میرفت سرچهار راه و هر کس کارگر نیاز داشت، او را میبرد، چون همیشه کار نبود، بعضی وقتها تا ظهر میایستاد ولی کسی او را برای کار نمیبرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان نکا، زنان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس، همچون مردانشان سنگرهایی را که به آنان سپرده شده بود، به خوبی نگهداری کردند، در این میان، همسران شهدا که بعد از شهادت همسرانشان، سنگر حفظ فرزند به آنها گمارده شد، هنوز هم در این سنگر به نگهبانی مشغول هستند؛ سراغ همسر شهید محمد جمشیدی رفتیم تا با گفتوگوی کوتاهی از زوایای زندگی او باخبر شویم، در ادامه مشروح این گفتوگو از نظرتان میگذرد. فارس: لطفاً خودتان را معرفی کنید. هاجر حبیبی هستم، همسر شهید محمد جمشیدی، شوهرم هنگام شهادت کادر رسمی سپاه بود. فارس: نحوه آشناییتان چگونه بود؟ پسرعموی همسرم منزل خواهرم مستأجر بود و همین باعث شد مرا به خانواده همسرم معرفی کنند، قبل از خواستگاری اصلاً همدیگر را ندیده بودیم، همه چیز بین بزرگترها تمام شد. فارس: شما ناراحت نشدید؟ خیر، چون بزرگترها خیر ما را میخواستند. فارس: مهریهتان چقدر معین شد؟ 14 هزار تومان، به نیت چهارده معصوم، البته 500 تومان هم شیربها تعیین شد. فارس: شهید چه شغلی داشت؟ کارگر روزمزد بود، میرفت سرچهار راه و هرکس کارگر نیاز داشت، او را میبرد. فارس: درآمد ماهانهاش چقدر بود؟ متغیر بود، چون همیشه کار نبود، بعضی وقتها تا ظهر میایستاد ولی کسی او را برای کار نمیبرد. فارس: چند سال اختلاف سنی داشتید؟ 10 سال، هنگام ازدواج، من 18 ساله بودم و او 28 سال داشت. فارس: چه شد به جبهه رفت؟ شرایط کشور او را بهسمت جبههها روانه کرد، با وجود اینکه دستمان تنگ بود ولی در مسائل انقلاب دوشادوش بقیه انقلابیون حضور داشت، عاشق امام (ره) بود، یکبار به جبهه رفت، بعد که آمد مسائل درگیری منافقین پیش آمد، او رفت عضو گروه طرح جنگل شد، نیروهای طرح جنگل بسیجیانی بودند که زیر نظر سپاه برای پاکسازی جنگلها از لوث وجود گروهکها، انتخاب شده بودند. فارس: چه شد که او را انتخاب کردند؟ به نظر من ایمان و سختکوشیاش باعث شد که او را انتخاب کردند، مرد باخدا و نمازی بود، با این که سواد چندانی نداشت ولی قرآن را بهخوبی میخواند، همه نمازهایش را در مسجد میخواند. فارس: از خصوصیات فردی و رفتاریاش برایمان بگویید. خیلی خانوادهدوست بود، خیلی به پدر و مادرش احترام میگذاشت، البته به پدر و مادر من هم احترام میگذاشت، مثلاً اگر شب از جبهه میآمد، صبح سر زمین پدرش بود، به برادر و خواهرانش و همچنین به برادر و خواهرانم احترام میگذاشت، برایش فرق نمیکرد که آنها کوچکترند یا بزرگتر، یا برادر او هستند یا برادر و خواهر من، در نگهداری بچه کوتاهی نمیکرد تا که بود کمکحال من بود، بچهها را خیلی دوست داشت، چون محبتش به دیگران زیاد بود، همه او را دوست داشتند. فارس: وقتی میخواست به جبهه برود، شما مخالفت نکردید؟ وقتی گفت میخواهم به جبهه بروم، ابتدا بغض کردم و اشک از چشمانم سرازیر شد، به من گفت: «داری گریه میکنی؟ دوست نداری من جبهه بروم؟» کمیفکر کردم و حرفی نزدم به یاد حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) افتادم، پیش خودم گفتم که اگر الان من به او بگویم تو به جبهه نرو، فردای قیامت چطور من روی حضرت فاطمه (س) را ببینم، به حضرت زینب (س) چه بگویم؟ به او گفتم برو، خدا به همراهت. فارس: چند فرزند دارید؟ خداوند دو پسر و دو دختر به ما هدیه داده، احمدرضا پسرم فوق لیسانس جنگلداری دارد، دخترم فهیمه لیسانس منابع طبیعی، پسرم حمیدرضا پزشک و دخترم رقیه دندانپزشک است. فارس: وقتی همسرتان شهید میشد، آخرین فرزندتان چندساله بود؟ رقیهجانم، یکسال و نیم سن داشت. فارس: و نخستین فرزندتان؟ احمدرضا 8 ساله بود. فارس: چه شد فرزندانتان را به درس خواندن تشویق کردید؟ این جزو سفارشهای همسرم بود، چون خودمان سواد نداشتیم همیشه احساس بدی از این بابت داشتیم، وقتی هم محمد شهید شد، من تمام وقتم را گذاشتم برای بچهها، گفتم باید طوری بچهها تربیت شوند که فردا به درد این مملکت بخورند، که به شکر خدا و لطف حق این اتفاق خوب افتاد. فارس: در حال حاضر چه حسی دارید؟ آدمی که وظیفهاش را بهدرستی انجام داده باشد چه حسی دارد، من احساس سربلندی و افتخار میکنم. فارس: همسرتان در چه سالی به شهادت رسید؟ در تک جزیره مجنون به شهادت رسید، 4 تیر 1367، بعد از 7 سال هم پیکرش را آوردند. فارس: در پایان چه پیامی و توصیهای دارید؟ پیام که نه ولی به مردم شریف ایران میخواهم این حرف شهدا را گوشزد کنم که هیچوقت شهدا را فراموش نکنند، نگذارند راه شهدا بیرهرو شود و در هر حال پشتیبان ولایت فقیه باشند. انتهای پیام/86029/م20/
94/05/13 - 06:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]