واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: قدیس گرایی تیشه به ریشه دین و انقلاب می زند تهران - ایرنا - پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس امام خمینی، قدیس گرایی و نقش آن در تخریب دین را دستمایه یادداشت روز سه شنبه خود قرار داد.
در این یادداشت به قلم سید محسن امامی فر می خوانیم: یکی از آسیب هایی که در جامعه ما رواج یافته است اغراق و غلوگرایی می باشد یا به عبارتی تقدس گرایی و قدیس سازی به شکلی غم انگیز در جامعه نهادینه شده است. تقدس گرایی امری مذموم بوده که متاسفانه اکثر ایرانیان به نوعی درگیر آن شده اند.
در همین رابطه اوج مبارزات امام علیه خرافات و قدیس گرایی را باید در مرتبط ساختن جهل و خرافات در تحرکات افراد متحجر و مقدس نماهایی جستجو کرد که رژیم شاه را رژیم درستی می دانستند و با آن کنار می آمدند و سد راه نهضت امام و انقلاب بودند. امام در منشور روحانیت در جلد 21 صحیفه می فرمایند:
«امروز عدهای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست.»
به نظر می رسد تقدس گرایی در زندگی افراد مختلف در سطح جامعه با غلظت های متفاوت در موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... جریان دارد. این تعبیر مبتنی بر واقعیت است که قدیس سازی هویت انسان را در معرض نابودی قرار خواهد داد.
هویتی که نه یکباره و اتفاقی، بلکه در طول تاریخ و در سیر تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... به وجود آمده است. نکته بسیار مهمی که در این بحث وجود دارد این است که اسطوره ها که برای رفع نیاز انسان به الگو توسط خود انسان ها خلق می شوند مطلق ا ند. اما و اگر ندارند. پس غیرقابل نقد هستند. هرچه اسطوره گفت همان حرف حساب است. حالا فکر کنید یک شخصیت حقیقی در اثر تقدس بخشی ما به او، اسطوره می شود. همه این ویژگی بر وی سوار می شود. در نتیجه انسان خطاکاری که مجموع خوبی و بدی است مقدس شده و دیگر نمی توان حتی به او گفت بالای چشمت ابرو است.
در طول تاریخ بعضی ها سعی کردند که از خودشان اسطوره بسازند. بعضی دیگر هم که منافعشان در گرو اسطوره شدن دیگری بود از آن دیگری و دیگران در طی فرآیند قدیس سازی، اسطوره ساختند. این قضیه تا حدی جلو رفت که برخی از افراد باورشان شده بود که هرچه آن ها بگویند حرف حساب است و هرچه آن ها انجام بدهند کار درست.
به طور کلی تقدس گرایی در جوامعی بیمار رشد می کند و باید گفت این یک جامعه و اجتماع بیمار است که مولد قدیس سازی در بین افراد جامعه خود خواهد شد. نکته قابل توجه آنکه همان طور که اشاره شد تقدس گرایی امری بسیار مذموم بوده و با نگاهی به اندیشه های دینی به این مهم خواهیم رسید که اساسا قدیس سازی در فرهنگ ناب اسلامی جایی نباید داشته باشد.
در قرآن کریم ازخانواده کلمه «قدس» به ذکر سه واژه تقدیس، مقدس و روح القدس اکتفا شده است که هر سه با خداوند متعال و ساحت کبریایی، پاک، منزه و عاری از هر عیب آن حضرت، ارتباط تنگاتنگی دارد و مهم تر آنکه قرآن کریم در به کاربردن این واژه ها به حداقل بسنده کرده است و این امر نشان می دهد که نباید گستره آن را توسعه داد.
تقدس گرایی با فرهنگ قرآنی سازگار نیست
نسبت دادن واژه مقدس به اشخاص، پدیده های مختلف، مکان ها و سرزمین های دیگر با فرهنگ قرآنی سازگار نمی نماید و این قرآن است که انسان را به اعتدال دعوت می نماید.
حال، پرسش این است که چرا ما مسلمانان در استفاده از این واژه، از قرآن کریم پیشی گرفته ایم؟! چرا باید به هر جا و مقام محترم در زمینه ها و موضوعات متفاوت پسوند مقدس بیفزاییم. این درحالی است که این واژه تنها درموارد خاصی به کار رفته است. اما شوربختانه، دربسیاری از کشورهای جهان اعم از اسلامی، مسیحی، یهودی، هندو، بودیستی و... به مسئله تقدس گرایی اهمیت ویژه ای قائلند. این درحالی است که ادیان الهی با آن علقه ای ندارند.
کسب عنوان تقدس نیازمند دلیل قانع کننده است و هرکس و جایی و معبدی نمی تواند دارای وصف قداست باشد. تقدس گرایی اشکال گوناگونی دارد؛ از جمله تقدس زبانی، قومی، شخصیتی، مذهبی، فرقه ای، تاریخی، سیاسی، سرزمینی، مکتبی و مانند آن ها و متاسفانه اکثریت ما ایرانیان هم مبتلا به این آفت هستیم. اما باید در نظر داشت که از آفت های بارز تقدس گرایی این است که موجب گسترش خرافه، تحجر، جهل، تعصب، سوءاستفاده و... در میان مردم می شود و از میزان نیروی اندیشه، داوری، آزاداندیشی و نقد اشخاص می کاهد.
همچنین، به تابوشدن، خامی، تعصب، سخت گیری و... دامن می زند و البته که در فضای تقدس گرایی امکان رشد و بالندگی اوصافی؛ چون استقلال فکری، دادگری، مدارا، گذشت، عزت نفس، اتکاء به نفس، راستی، دگرپذیری، روشنفکری و... ضعیف تر می شود.
نکته بسیار مهم دیگری که وجود دارد اینکه پیدا کردن شخصیت کاریزمایی نیز به تقدس گرایی دامن می زند. هیتلر به خاطر برخورداری از شخصیت کاریزماتیک در میان ملت آلمان به ویژه نازیست ها تقدس پیداکرده بود وکسی جرات نقد گفتار و رفتار او را نداشت! شاه اسماعیل در میان قزلباش با داشتن شخصیت کاریزماتیک به چهره مقدسی تبدیل شده بود و همین امر موجب شد که وی نتواند اقتدار واقعی دولت عثمانی را در نظر بگیرد تا متحمل شکست سختی در جنگ چالداران نشود!
ساختار جامعه ما اسم زده است
در واقع بایدگفت متاسفانه ساختار جامعه ما اسم زده است و مرتبا به اغراق و غلوگویی در رابطه با افراد و پدیده ها می پردازد. به هر روی، همان طور که در قرآن کریم عنوان تقدس به موارد خاصی محدود شده است، بر ماست که به پیروی از این کتاب عظیم و روشنگر از گسترش بی محابای آن در جاهای دیگر دوری گزینیم؛ چراکه روح آزاداندیشی، استقلال فکر و عزت نفس را از انسان ها سلب می کند.
اما این فقط به تلاش ما برنمی گردد بلکه نهادهای اجتماعی و سیاسی باید با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ایدئولوژیک درطول زمان به ریشه کن کردن این آفت در جامعه سرعت بخشند و صد البته که باید توجه داشت فرهنگ سازی های اجتماعی و یا برعکس از بین بردن آفت های فرهنگی امری زمان بر و طولانی مدت می باشد.
منبع: پایگاه خبری آستان مقدس امام خمینی (س)
اول**1577
06/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]