واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: استراتژي امريكا در دوران پساتوافق
نویسنده : عباس حاجينجاري
سخنان اوباما در مصاحبه با بيبيسي پيرامون تلاش امريكا براي مهار قدرت و نفوذ منطقهاي ايران حتي از طريق جنگهاي نظامي، بيانگر ورود استكبار به فاز بعدي مقابله با نظام اسلامي بعد از ماجراي پرونده هستهاي ايران است و اين در حالي است كه اين پرونده هنوز به جايي نرسيده و هنوز مراجع ذيربط در ايران ديدگاه رسمي خود را در مورد آن اعلام نكردهاند و در داخل امريكا نيز اوباما با دشواريهايي براي جلبنظر كنگره مواجه است.
به گزارش بيبيسي، اوباما در اين سخنان با اذعان به توان ايران در پيگيري اولويتهاي راهبردياش در منطقه ميگويد: ايرانيها نشان دادند كه حتي در بحبوحه سختيهاي تحريم، ميخواهند منابع خود را به آنچه كه برايشان اولويت استراتژيك دارد، اختصاص دهند. چالشي كه در برابر ماست، اين است كه داراي توان بازدارندگي و امكانات اطلاعاتي باشيم و بتوانيم امكانات تدافعي لازم را در برابر جنگ نيابتي و تلاشهاي غيرمتقارن به كار گيريم. ما پيام صريحي براي ايرانيها فرستاديم. ما به توافق هستهاي دست يافتهايم، اما هنوز مسائل مفصلي داريم كه بايد به آنها رسيدگي كنيم البته اميدوارم از طريق ديپلماتيك، اما در صورت لزوم، حتي از راههاي نظامي. مواضع به ظاهر قدرتمندانه اوباما، نشاندهنده شكست استراتژيهاي گذشته امريكا و تلاش براي ورود به فاز جديد در مواجهه با جهان اسلام است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و شكست استكبار از گفتمان انقلاب اسلامي، نظام سلطه تاكنون دو استراتژي مشخص را براي مقابله با روند گسترش اسلام در پيش گرفته است، استراتژي اول كه مربوط به دوران بوش پدر بود، استراتژي جنگهاي پيشدستانه بود كه با اتكا به قدرت نظامي امريكا در پي تغيير آرايش منطقه به نفع منافع راهبردي امريكا بود كه در آزمون خود در جنگهاي افغانستان و عراق ناكام ماند. پس از آن استراتژي جنگهاي فرقهاي و با هدف دروني كردن چالش در جهان اسلام و فرسايش قدرت كشورهاي اسلامي از طريق رقابتهاي دروني به كار گرفته شد كه اگرچه هزينههاي سنگيني را بر جهان اسلام تحميل كرده است اما اين سياست خائنانه استكبار كه مصونيتبخشي به رژيم صهيونيستي يكي از اهداف جنبي آن بود نيز در مواجهه با هژمون انقلاب اسلامي ناكام ماند و اكنون اوباما در گفتوگو با بيبيسي از بازنگري در راهبرد استكبار با جهان اسلام سخن ميگويد. آنچه كه اين روزها در سخنان اوباما، فابيوس، كامرون و زيگمار گابريل و... با هدف مهار قدرت منطقهاي ايران با تأكيد بر ضرورت شناسايي رژيم صهيونيستي و مهار قدرت موشكي ايران و زير سؤال بردن حمايت ايران از نيروهاي مقاومت در منطقه نظير حزبالله مطرح ميشود، نشانههاي ورود به فاز جديد تقابل با نظام اسلامي است كه البته نوع واكنش متقابل ايران با آن متفاوت از پرونده هستهاي است. مقام معظم رهبري در خطبههاي نماز عيد فطر امسال و پيش از اينكه سران استكبار در اين فاز جديد ورود كنند با تأكيد بر مؤلفهها و شاخصههاي حركت نظام اسلامي، ضمن افشاي پيشهنگام اين راهبرد دشمنان، خطوط راهبردي نظام اسلامي را در اين عرصه ترسيم فرمودند، ايشان با تأكيد بر اينكه اجازه خدشه بر اصول اساسي نظام اسلامي را نميدهند به مقايسه سياستهاي منطقه ايران و امريكا پرداخته و با تأكيد بر اينكه به رغم مذاكرات تغييري در سياستهاي ايران ايجاد نخواهد شد، يادآور شدند: چه متن تهيه شده پس از طي روند قانوني داخل كشور تصويب شود و چه نشود، ملت ايران از حمايت ملت مظلوم فلسطين، يمن، بحرين و دولتهاي سوريه و عراق و مجاهدان صادق لبنان و فلسطين دست بر نميدارد. ايشان تأكيد ميكنند ما درباره مسائل دوجانبه، منطقهاي و جهاني هيچ مذاكرهاي با امريكا نخواهيم داشت مگر در موارد استثنا همچون هستهاي كه از قبل از اين هم سابقه داشته است. سياستهاي ما و امريكا در منطقه صد و هشتاد درجه اختلاف دارد. بنابراين چگونه ميتوان با آنها گفتوگو كرد.
اگرچه ورود اينگونه قدرتهاي غربي به حوزههاي راهبردي منطقهاي ايران پس از به نتيجه رسيدن مذاكرات هستهاي از قبل قابل پيشبيني بود، ولي ترديدي نميتوان داشت كه فارغ از مصرف داخلي برخي از اين موضعگيريها، نگراني قدرتهاي استكباري از تأثيرگذاري مثبت نتيجه مذاكرات هستهاي بر افزايش اقتدار منطقهاي ايران و تقويت جبهه مقاومت و به تبع آن نگراني دستنشاندگان نظام سلطه در منطقه نظير رژيم صهيونيستي و رژيم سعودي و... است.
در اين زمينه اگرچه رفع پيامدهاي منفي «برجام» بر حوزه قدرت نظامي ايران، جزو اولويتهاي اصلي نهادهاي تصميمگير- شوراي عالي امنيت ملي و مجلس شوراي اسلامي- است، اما ايستادگي در مقابل فزونخواهيهاي سران استكبار در حوزه مسائل منطقهاي بايد جزو اولويتهاي دستگاه سياست خارجي و مسئولان اجرايي كشور باشد. در اين عرصه برخورد قدرتمندانه با مواضعي نظير سخنان زيگمارگابريل، قائم مقام مركل در نشست فعالان اقتصادي ايران و آلمان در تهران در زمينه منوط كردن تقويت روابط اقتصادي ايران و آلمان به بهبود روابط سياسي ايران و رژيم صهيونيستي حداقل انتظار از مسئولان دعوتكننده از اين مقام آلماني بود.
با توجه به احتمال تكرار اين مواضع در سخنان ديگر مسئولان اروپايي تأكيد بر رعايت چارچوبهاي سياستهاي راهبردي ايران، حداقل انتظار از مسئولان دستگاه ديپلماسي و اجرايي است. تنظيم استراتژي نظام اسلامي با اين راهبرد جديد غرب در دوران پسامذاكره بايد جزو اولويت مراكز تصميمگير در نظام اسلامي باشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]