تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سجده شكر برهرمسلمانى واجب است،با آن نمازت را كامل و پروردگارت را خشنود مى سازى و فرش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851240187




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آموزش و تربيت مهمترين و اثرگذارترين عامل زندگی آدمی شمرده می‌شود


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشت؛
آموزش و تربيت مهمترين و اثرگذارترين عامل زندگی آدمی شمرده می‌شود

احمدعلی افتخاری


شناسهٔ خبر: 2862021 - جمعه ۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۳
دین و اندیشه > اندیشمندان

آموزش و تربيت در بين مجموعه‌ امور شكل دهنده‌ زندگی آدمی، مهمترين و اثرگذارترين عامل شمرده می‌شود و بايد با استعدادهای عالی فطری، هم‌آهنگ باشد. لزوم اين هم آهنگی به طور كامل مورد تأييد عقل است. به گزارش خبرنگار مهر، در بخش قبلی این یادداشت تأکید شد مربیان الهی از طریق اعمال روش‌ها و فنون مؤثر و كارآمد توانسته‌اند كه حالات و رفتارهای باورمندان را دگرگون نمایند و با پیوند و تركیب حالات انسان‌ها، وضع جامعه‌ها را دگرگون سازند.اکنون ادامه بخش قبلی این یادداشت را با هم می خوانیم:۲۲. ویژگی‌های تربیت دینیویژگی‌های تربیت دینی در پرتو آموزه‌های الاهی و مربیان پاك سرشت و نمونه، آن را از همه‌ی نظام‌های تربیتی متمایز و برجسته می‌سازد كه به مواردی اشاره می‌نماییم:۱-۲۲. الاهی بودندر تربیت دینی همه‌ی تصمیم گیری‌ها و فعّالیت‌ها بر اساس شریعت الاهی طرّاحی شده و اهداف تربیت به نحوی تعیین می‌شوند كه تحقّق آن‌ها انسان را به خداوند متعال نزدیك سازد. پرورش انسان خدا محور، متفكّر و تزكیه شده، از جمله اهداف تربیتی است، همه بر اساس مكتب تربیتی اسلام طرّاحی می‌شوند. اصول و روش‌های تربیت نیز صبغه‌ی الاهی دارند و اجرای آن‌ها زمینه‌ی تحقّق هدف‌ها را فراهم می‌سازد. بین روش‌ها و هدف‌ها، هم آهنگی لازم را به روشنی می‌توان دید. در تربیت دینی نه تنها هدف‌ها الاهی هستند، بلكه روش‌ها نیز الاهی بوده و معلّمانی كه روش‌ها را اجرا می‌كنند مَنِش و شخصیت الاهی دارند و بسیاری از رفتارهای اسلامی از طریق الگوپذیری و همانند سازی با رفتار مربّی در وجود پیروان شكل می‌گیرد. و روحیه‌ی دینی را در نظر باورمندان تقویت نموده و امید به انسان كامل شدن را مضاعف می‌نماید.هر یك از عوامل و مؤلّفه‌های تربیتی را در نظر بگیریم چنین ویژگی را دارا هستند. بنابراین، منظور از الاهی بودن تربیت دینی آن است كه كلّیه‌ی برنامه ریزی‌ها و فعّالیت‌ها طبق آموزه‌های آفریدگار حكیم انجام می‌گیرد و محصول چنین تربیتی انسان الاهی است. انسان الاهی، خداوند را در همه حالات بر كارهای خود ناظر و حاضر می‌بیند و می‌كوشد كه از صراط مستقیم منحرف نشود. طبق آیه‌ی «اِنَّ رَبَّك لَبِالْمِرصاد» به درستی كه خداوند تو را می‌پاید» [۱] ، انسان الاهی همیشه خود را در مراقبت خداوند می‌داند و طبق آیه‌ی «وَهُوَ مَعَكُمْ أَینَمَا كُنتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» [۲] . او با شماست هرجا كه باشید و خداوند به آن چه می‌كنید بیناست»، خود را در محضر خدا می‌بیند. تا پاسخی به پرسش تقریری حق تعالی داده باشد. «أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى» [۳] ...؟ آیا ندانسته كه خداوند (او را) می‌بیند!؟۲-۲۲. فطری بودندر نهاد بشر، آفریدگار حكیم، ویژگی‌هایی را قرار داده كه او را در میان دیگر آفریده‌های جهان هستی متمایز گردانیده است مانند، خِرَدورزی، حقیقت جویی، زیباگرایی، عدالت طلبی، خداگرایی و دیگر ویژگی‌های ذاتی، از جمله‌ی این استعدادهای فطری هستند. مجموعه‌ی شرایط زندگی آدمی باید به گونه ای سامان یابد كه این ویژگی‌ها كه مانند بذرهای زمین خلقت انسان هستند رشد كنند. آموزش و تربیت در بین مجموعه‌ی امور شكل دهنده‌ی زندگی آدمی، مهم‌ترین و اثرگذارترین عامل شمرده می‌شود و باید با استعدادهای عالی فطری، هم‌آهنگ باشد. لزوم این هم آهنگی به طور كامل مورد تأیید عقل است.از نظر عقلی، اگر شرایط حاكم بر فطرت، هم سو با فطرت نباشد، استعدادهای عالی آدمی رشد نمی‌كند. در چنین شرایطی، نه محیط عقلانی می‌تواند عقل را رشد دهد و نه محیط غیر معنوی می‌تواند معنویت را در انسان پرورش دهد. شهید مطهری در این باره می‌فرماید: «اگر انسان دارای یك سلسله فطریات باشد، به طور قطع تربیت باید با در نظر گرفتن همان فطریات صورت گیرد؛ زیرا تربیت یعنی رشد و پرورش دادن، و این، بر اساس پذیرش یك سلسله استعدادها و ویژگی‌های انسان است».[۴]در تربیت اسلامی فطرت الاهی انسان، ارزش مندترین چیز در عالم هستی است و هیچ چیزی را نباید به او ترجیح داد. اگر گفتار یا كرداری خلاف قوانین فطرت باشد، باید به طور روشن و به صراحت نسبت به اصلاح آن اقدام نمود. در دوران كودكی یعنی زمانی كه فطرت دست نخورده و الاهی است، باید نسبت به تربیت و شكل دهی آن اقدام كرد و زمینه را برای مراحل بعدی رشد فراهم نمود.تربیت دینی با ویژگی‌ها، نیازها و ضرورت‌های تربیت انسان، انطباق، و هم آهنگی لازم را دارد. فطرت که سرشت و آفرینش انسان را تشکیل می‌دهد جنبه‌ی الاهی دارد و به فعلیّت درآمدن استعدادهای عالی، انسان را الاهی‌تر می‌سازد. تربیت دینی به گونه ای تشریع و طرّاحی شده است که زمینه‌ی مناسب و مساعد برای پرورش فطرت الاهی را فراهم می‌سازد. علّت این هم آهنگی واحد بودن منشأ فطرت و دین فطری است. خداوند هم آفریدگار انسان است و هم شارع دین و مبعوث نمودن مربّیان و رسولان، به همین دلیل تربیت اسلامی با فطرت آدمی هم سویی دارد و در سایه‌ی تربیت دینی، کلیّه‌ی استعدادها، به فعلیّت می‌رسند، هم چنین با تعدیل غرایز، شخصیّت موزون که همه‌ی ابعاد آن به طور هم آهنگ رشد کرده است، شکل می‌گیرد.۳-۲۲. مستمر بودننظر به این كه انسان میل به جاودانگی دارد و سیر و حركت جهان هستی به ویژه زندگی تكاملی انسان گویای این حقیقت است كه به قرارگاه امنی خواهد رسید وگرنه بی هوده خواهد بود! پس آدمی پایان ناپذیر است، از این رو تربیت دینی تداوم و استمرار دارد. بر خلاف مكاتب تربیتی دیگر كه هدف‌های مقطعی و محدود را برای تربیت انسان مشخّص می‌كنند و او را در قالب‌های ثابت و محدود گرفتار می‌نمایند، در تربیت دینی، انسان از مرز خواسته‌های فردی، قومی، اجتماعی و ملّی فراتر می‌رود و به مقام جانشین خدایی می‌رسد. این مقام همان است كه فلسفه‌ی آفرینش آدمی را تشكیل می‌دهد. و بعثت پیام بران در طول زمان‌ها و مكان‌های مختلف از آغاز تا انجام، در راستای این هدف متعالی و رساندن انسان به كرامت و مقام قرب و رضای الاهی است، آن هم بدون تعطیل!۴-۲۲. تدریجی بودناساساً هیچ حركت اصلاحی و تربیتی جز در بستری مناسب و با روندی تدریجی و جز با رعایت توانایی‌ها و قدرت افراد به سامان نمی‌رسد.«شدیدترین تغییرات اگر با زمینه چینی قبلی و به طور تدریجی پیاده شود آمادگی پذیرش افراد را بالا می‌برد» [۵] ."اصولاً تدریج و تأنّی سنّت و قانونی الاهی است كه مظاهر و تجلیات آن را می‌توان در جهان آفرینش ملاحظه نمود".[۶] یعنی اصل تدریج نه تنها در عالم تشریع بلكه در عالم تكوین نیز عینیت دارد."شاید یكی از حكمت‌های نزول تدریجی آیات قرآن نیز رعایت همین اصل مهم تربیتی بوده است. زیرا اگر قرآن به صورت یك پارچه بر مردم نازل می‌شد، ناممكن بود. امّا نزول تدریجی آیات و اصلاح گام به گام آن‌ها زمینه‌ی یك تحّول بزرگ اجتماعی و تربیتی را در میان مردمی كه سال‌ها با فرهنگ جاهلی خو كرده بودند فراهم می‌آورد".[۷]اصلاح یك جامعه و تربیت نفوس، چیزی نیست كه بتوان انتظار داشت با صدور یك بخش‌نامه و آیین نامه تحقّق پذیرد، بلكه این مسیری است كه باید آن را با ایجاد زمینه‌های مساعد تربیتی، به تدریج و در نهایت صبر و شكیبایی پیمود و از شتاب زدگی پرهیز نمود."هم چنین در سیره‌ی اصلاحی و تربیتی ابراهیمg برای دعوت مردم به توحید، بارها شاهد بهره گیری آن حضرت از اصل تدریج و اصلاح گام به گام هستیم. چه در آن جا كه در برابر ستاره پرستان و ماه پرستان و خورشید پرستان مرحله به مرحله پوچ بودن خدایان آن‌ها و افول پذیر بودن آنان را اثبات می‌كند و چه آن جا كه در مواجهه با بت پرستان سه مرحله‌ی مختلف را در پیش گرفت تا گام به گام وجدان خفته‌ی آن جماعت را بیدار سازد و غبار جهالت و غفلت را از فطرت شان بزداید".[۸]دست یابی به اهداف و آرمان‌های تربیت دینی به طور دفعی و جهشی مقدور نیست. باید به طور تدریجی انسان به مراحل بالای رشد و قرب الاهی برسد. ویژگی‌های فرد در هر مرحله‌ی سنّی، و امكانات و محدودیت‌های موجود، از جمله عواملی است كه تدریجی بودن تربیت را ضروری و منطقی می‌سازد. تأمین در بعثت انبیای عظام نیز مؤید همین ضرورت است. خداوند انبیا را كه برای تربیت انسان برانگیخته به تدریج ارسال فرموده است. هر یك از آنان با توجّه به توانایی‌ها و ویژگی‌های انسان‌های عصر خود و مقتضیات دیگر، حدّ معینی از شریعت را برای بشر آورده‌اند، هر پیام بر در ادامه‌ی دین پیام بر قبلی، پیام‌ها را كامل‌تر كرده است و در نهایت خاتم آنان وجود مقدّس حضرت رسول اكرمo نسخه‌ی كامل تربیت بشر را تحویل گرفته است؛ یعنی خداوند متعال كه خالق انسان است به طور تدریجی جوامع بشری را پرورش داده است. بنابراین، تدریجی بودن، مبنای دینی دارد. (سزاست اشاره شود به وسوسه‌ها و فریب‌های شیطان که آن نیز در خنثی‌سازی کارکردهای تربیت، گام به گام و تدریجی است و نهی خداوند از پیروی خُطُوات شیطان همین است).۵-۲۲. همگانی بودنهمه‌ی انسان‌ها بدون استثنا فطرت الاهی دارند. همین ویژگی، تربیت شدن را برای همه‌ی انسان‌ها به عنوان یك حق مطرح می‌كند. در تعالیم الاهی كلیه‌ی انسان‌ها مورد خطاب قرار گرفته‌اند نه یك گروه ویژه، همه‌ی مردان و زنان مورد خطاب قرار گرفته‌اند نه یك جنس خاص. این عمومیت برخاسته از آن است كه همه حق تربیت شدن دارند؛ زیرا همه‌ی انسان‌ها تربیت پذیر هستند و نیك بختی و نگون ساری آنان به نوع تربیت آنان بستگی دارد. بر این اساس، حكومت دینی وظیفه دارد امكانات و شرایط لازم را برای رشد همه جانبه‌ی افراد جامعه فراهم سازد و متناسب با استعدادها و توانایی‌های افراد، زمینه‌ی تربیت و كسب مهارت‌های لازم را به وجود آورد. اگر چنین شرایطی به وجود نیاید و در امكانات تربیتی بین انسان‌ها تبعیض وجود داشته باشد، تعدادی از افراد جامعه از حقّ مسلّم خود محروم می‌مانند و در نتیجه كمال پیدا نمی‌كنند و این نقیصه با هدف آفرینش و حكمت و لطف الاهی نمی‌سازد.۶-۲۲. جهانی و جاودانی بودنتربیت دینی، جهانی است و همه‌‌ی انسان‌ها را فراتر از ویژگی جغرافیایی و نژادی آن‌ها در بر می‌گیرد. اسلام به عنوان تنهاترین دین نزد خدا برای تربیت انسان به معنای عام آمده است، نه برای یك قوم و یا یك منطقه‌ی خاص. نظام تربیتی اسلام جاودانگی است؛ یعنی با گذشت زمان و تغییراتی كه در امور اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره به وجود می‌آید اعتبار خود را از دست نمی‌دهد و هم چنان پایدار و جاودانه می‌ماند. علّت جاودانه بودن و بقای تربیت دینی آن است كه اوّلاً با فطرت انسان هم آهنگی دارد و یك چیز تحمیلی بر وجود انسان نیست. ثانیاً كامل است و برای مسایل اساسی زندگی بشری راه حل و پاسخ منطقی دارد. ختم نبوّت در وجود مقدّس حضرت رسو اكرمo بدین معناست كه برنامه‌ی ایشان كامل و همیشگی است و بعد از ایشان پیام بری نمی‌آید تا برنامه‌ی جدیدی عرضه كند.۷-۲۲. جامعیتمنظور از جامعیت، همه جانبه نگری تعلیم و تربیت اسلامی به ماهیت انسان است. هیچ یك از جنبه‌های شخصیت انسان از نظر اسلام دور نمی‌ماند.آموزه‌های الاهی به همه‌ی ابعاد وجود انسان توجّه دارد و در سرشت آدمی چیزی را مورد غفلت قرار نداده است. این دین، هم به زندگی مادّی انسان پرداخته است و هم به زندگی معنوی او توجّه نموده است. هم به جسم او عنایت دارد و برای تربیت بدنی و رعایت بهداشت جسمانی او عنایت دارد و برای پرورش بُعد عقلانی، وجود را از یك لوازم اصلی انسان متكامل به سوی خداوند معرّفی كرده است؛ هم به بُعد فردی توجّه كرده است؛ و هم از بعد اجتماعی انسان غفلت ننموده است. سزاست بپذیریم جامعیت، كمال و غنای برنامه‌های تربیتی اسلام، هم آهنگ با جامعیت وجود انسان است. آن چه در سرشت انسان تعبیه شده است به رشد و كمال نیاز دارد شرایط رشد آن‌ها با اجرای برنامه‌ی تربیتی دینی امكان پذیر است. با پرورش موزون ابعاد گوناگون وجود انسان، تقرّب الاهی، به تدریج تحقّق پیدا می‌كند و خلافت الاهی آدمی فعلیت می‌یابد. با تربیت یك بعدی هرگز چنین مقامی برای انسان حاصل نمی‌شود.یكی از مشكلات نظام‌های تربیتی كنونی جهان، نگاه یك بُعدی آنان به وجود انسان است. به همین خاطر بخشی از استعدادهای او معطّل می‌ماند و این روی داد تربیتی از نظر مكتب باورمندان به تعالیم الاهی، ناسپاسی و كفران نعمت است. برنامه‌ی دینی با جامعیتی كه دارد همه‌ی توانایی‌ها و استعدادها را مورد توجّه قرار می‌دهد و انسان را به سوی كمال حقیقی ره نمون می‌سازد. و اگر از سوی مربّیان معصوم الاهی در قرآن، انسان «رشید[۹] » معرّفی می‌شود، مراد همین انسان است. رشید یعنی كسی كه همه‌ی ابعاد وجودی او رشد كرده است. اگر یك جنبه رشد كند و سایر جنبه‌ها راكد و معطّل بمانند و یا این‌كه در جهت غیر اصولی خود رشد یابند، پرورش واقعی و اصیل به وقوع نخواهد پیوست. خطری كه انسان یك بعدی دارد، انسان تربیت نشده ندارد.جامعیت در قرآن با اعتدال در تربیت رابطه‌ی بسیار نزدیك دارد. به وسیله‌ی تربیت جامع است كه می‌توان انسان معتدل را به وجود آورد. در غیر این صورت هم انسان و هم تربیت او لطمه می‌بیند.۸-۲۲ . ارادی بودنبا مطالعه‌ی آموزه‌های الاهی در می‌یابیم كه اراده نقش عمده ای در تربیت انسان‌ها ایفا می‌كند و اساس خودسازی را همین ویژگی تشكیل می‌دهد. هرچند از جانب خداوند متعال انبیای عظیم‌الشَّأن برای تربیت انسان‌ها فرستاده شده‌اند و كتب الاهی برای این كار نازل شده است، امّا هیچ گاه از خود انسان سلب اختیار نشده است. انسان در نیک بختی و نگون ساری خود مسؤولیت دارد. به همین دلیل قرآن می‌فرماید: یا اَیهاَ الَّذینَ آمَنوا عَلَیكُِمْ اَنْفُسكُم؛ ای كسانی كه ایمان آورده اید شما را به خودتان می‌سپارم. در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: هركه به راه آید تنها به سود خود به راه آمده و هركه بی راهه رود تنها به زیان خود بی راهه رفته است و هیچ باربرداری (روز قیامت) بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد. [۱۰]خدایی كه برای بشر، پیام‌بر و كتاب فرستاده است، در نهایت از خود انسان‌ها می‌خواهد كه خودشان را در مسیر حق، مدیریت و هدایت كنند. پیام الاهی از جانب خداوند دریافت می‌شود؛ ولی تا خود فرد نخواهد، آن پیام‌ها مؤثّر واقع نمی‌شود.در تعلیم و تربیت دینی هم این قاعده به چشم می‌خورد، فراگیران، اراده و اختیار دارند. شرایط را طوری سامان دهی می‌كند كه آن‌ها با اراده‌ی خود و با انگیزه‌ی قبلی به سوی كسب فضایل اخلاقی و صفات انسانی حركت كنند. خیلی از مشكلات رفتاری آدم‌ها به افراط‌های مربّیان مربوط می‌شود. اگر رفتاری را بدون اقناعِ درون، به افراد تحمیل كنیم، آنان پس از مدّت خیلی كوتاهی به خود ما پس خواهند داد و هرگز به رفتار دینی قوی و ریشه دار تبدیل نمی‌شود.بنابراین یك بعد «ارادی بودن» تربیت دینی، اراده‌ی متربّی در تربیت خود است. بعد دیگر آن به اراده‌ی مربّی بر می‌گردد، یعنی كسی كه نقش تربیت را بر عهده دارد نمی‌تواند این كار عظیم را بدون آگاهی و استفاده از اراده‌ی الاهی خود انجام دهند. لازم است برنامه ریزی لازم را برای افراد به عمل آورد و در هر مرحله با حساب گری اقدام كند. هم چنین معلّم و مربّی باید در راه متربّی از سستی و سهل انگاری پرهیز كند و در مقابل عوامل نابه هنجار و زیان بار وجود متربّی مقاومت نماید. تأمّل در دعوت و تعالیم انبیای عظام نشان می‌دهد كه این مربّیان الاهی در راه رشد و اعتلای افراد جامعه با برنامه عمل كرده‌اند و مشكلات راه را به جان خریده‌اند.۹-۲۲. دنیوی و اخروی بودناز دیدگاه مكتب الاهی و مربیان معصوم حیات دنیوی پیش نیاز زندگی آخرت است. زندگی انسان در این دنیا به حیات جاوید پیوند خورده كه هدف و غایت این جهان است. این جهان ظرف تكامل انسان است و او می‌تواند با استفاده از اراده و اختیار، مراحل تكامل را بپیماید تا به سعادت ابدی نایل گردد. بر این اساس باید به طور مداوم اعمال و رفتار انسان مورد ارزیابی قرار گیرد تا حقیقت حال او بر خودش معلوم گردد و مشخّص شود كه آیا در مسیر تكامل حركت می‌كند و یا به راه انحطاط می‌رود؟ ارزیابی كردار، گفتار و باور آدمی است كه به انتخاب‌های انسان جهت می‌دهد. قرآن كریم می‌فرماید: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیاةَ لِیبْلُوَكُمْ أَیكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ» [۱۱] . او كسی است كه مرگ و زندگی شما را آفرید تا شما را بیازماید كه كدام یك نیكوكارترید. در آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» [۱۲] . و آن چه را در زمین جلوه گر است زینت و آرایش زمین قرار دادیم تا مردم را با آن بیازماییم كه كدام یك در اطاعت خدا عمل نیكویی خواهند داشت.مطابق این دیدگاه نظام تربیتی دینی «دنیوی، اخروی» است. یعنی اجزا و عناصر تربیت باید طوری طرّاحی شود كه اجرای آن صرفاً انسان را برای دنیا تربیت نكند. محصول نظام تربیت دینی باید كسی باشد كه مرگ را پایان حیات تلقّی نكند و در محاسبات خود برای حیات اخروی نیز حساب باز كند. بنابراین هدف‌های تربیتی باید با این دید تعیین شود. بدیهی است كه آماده كردن فرد برای زندگی و تقویت مجموعه‌ای از صلاحیت‌های دنیوی، بخشی از هدف‌های تربیتی است. این قبیل هدف‌ها باید در نظر یاد گیرنده به عنوان راه تلقّی شود و فرد خود را همیشه در مسیری ببیند كه نهایتاً به جهان آخرت منتهی شود. به همین دلیل، مواردی مانند: «معتقد ساختن افراد به عالم جاوید آخرت»، «تقویت روحیه‌ی كسب رضای خدا» و «خود را همیشه در محضر خدا دیدن» از جمله هدف‌هایی است كه در نظام تربیتی دینی مورد توجّه و عنایت بی شائبه‌ی مربّیان وارسته و فرستادگان الاهی بوده است.۱۰-۲۲. اعتدالیكی از بهترین ویژگی‌هایی كه در تعلیم و تربیت دینی لحاظ شده، اعتدال است. اعتدال در مقابل افراط و تفریط مطرح می‌شود. افراط یعنی: زیاده روی كردن در یك چیز، و تفریط یعنی: كم دیدن و كم آوردن یك چیز. هر كدام از این دو موجب اختلال در بقا، سلامت و استمرار امور می‌شود. در تعلیم و تربیت نیز، كه با روح و روان انسان‌ها سر و كار دارد، پرهیز از افراط و تفریط، از لوازم تعلیم و تربیت كارآمد و تأثیرگذار است.جامعه نیازمند انسان‌های معتدل است. انسان‌هایی كه نه اهل افراط باشند و نه تفریط. برای شكل دهی به چنین جامعه ای به تربیت معتدل نیازمند هستیم، بر این اساس قرآن همه جانبه حرف می‌زند و پیام آوران حق تعالی و مربّیان شایسته، راه میانه را در فراخوان خود برگزیده‌اند راه میانه، راه خداست، «وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ» [۱۳] برخداست كه راه اعتدال را بنمایاند. از این رو خداوند، انسان‌ها را میانه رو آفرید، «جعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا» [۱۴] تا گواه دیگر مردمان باشید یعنی الگوی رفتاری برای جامعه‌های دیگر «لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ» و پیام بر شما بر شما گواه باشد (از سوی خداوند به عنوان اسوه‌ی حسنه) «وَیكُونَ الرَّسُولُ عَلَیكُمْ شَهِیدًا».۱۱-۲۲. نیازآفرینینیازهای انسان را می‌توان به دو دسته تقسیم كرد: بعضی از آن‌ها قابل احساس هستند، یعنی می‌توان آن‌ها را درك كرد. در مقابل آن، برخی از نیازها را نمی‌توان احساس نمود؛ مگر این كه یك كارشناس آن‌ها را به آدمی یادآور شود. سلامت انسان با درك هر دو دسته نیاز و تأمین معقول و منطقی آن‌ها، ارتباط پیدا می‌كند. به عنوان مثال وقتی تشنه هستیم، می‌فهمیم كه به آب نیاز داریم؛ ولی اگر بدن ما به نوعی خاصی از ویتامین‌ها نیاز داشته باشد، متوجّه نمی‌شویم؛ بلكه پزشك باید آن را به ما یادآوری نماید. در مسایل روحی، عاطفی و اعتقادی هم این ویژگی وجود دارد. نیازهای مادّی را آسان‌تر از نیازهای غیر مادّی می‌توان تشخیص داد.از این رو در تعلیم و تربیت دینی و الاهی، نیازهای اصیل ولی غیر قابل احساس متربّی را به او می‌فهمانند و در جهت تأمین و مرتفع نمودن آن نیازها تلاش می‌نمایند، چون كه اگر تربیت صرفاً بر محور نیازهای محسوس و مادّی قرار گیرد، آدمی از مرحله‌ی حیوانیت خود فاصله‌ی زیادی نخواهد گرفت، شرط رسیدن به انسانیت، تأمین نیازهای ریشه دار غیر مادّی است.برای فهم درست نیازهای ثابت و متغیر باید نیازسنجی كرد. نگاه فلسفی و اعتقادی به انسان، نیازهای ثابت او را مشخّص می‌كند و نگاه علمی و تحقیقی به انسان، نیازهای متغیر او را نشان می‌دهد.آن چه تحت عنوان استعدادهای عالی در انسان مطرح است؛ زمینه‌های شناخت نیازهای ثابت آدمی به شمار می‌روند و آن چه شرایط زمان نامیده می‌شود، نیازهای متغیر را جهت می‌دهند.۱۲-۲۲. هدایت خواهیدر تربیت و آموزش دینی به هیچ بهانه ای و هیچ زمانی تربیت متربّی تعطیل بردار و رنج آور نیست و مسؤولیت مربّی تمام شده تلقّی نمی‌شود، زیرا تربیت كار خدایی است و خداوند متعال بنده‌ی خود را تحت هر شرایطی، زیر نظر دارد. هرقدر بنده راه را گم كند، باز خداوند طالب هدایت و تربیت اوست. مربّیان و معلّمانی كه از مكتب ایزدی تأثیر اساسی گرفته‌اند، به طور قطع از همین صفت مطلق الاهی بهره مند بوده‌اند و مربیان الاهی از تلاش برای ساختن و تأثیرگذاری بر روح و روان متربّی لذّت می‌بردند و این كار را یك عبادت تلقّی می‌كردند. و هرگز به ستوه نیامدند، تا واپسین لحظات در راستای این هدف كوشیدند. تلاش آخر حضرت نوحg برای نجات فرزند و فریاد استنصار حضرت عیسیg و امام حسینg گواه این مجاهدت عظیم اسطوره‌های خدایی در امر هدایت خواهی است.۱۳-۲۲. حكمت جوییحكمت به معنای برهان خالص است. گاهی برهان قوی نیست و به شائبه‌های گوناگون آلوده است و تأثیر لازم را در شنونده به جا نمی‌گذارد و هدایت نمی‌كند. همه‌ی انبیا و انسان‌های صالح، نقش حكیمانه داشته‌اند و ضمن ارائه‌ی حكیمانه‌ی پیام، تلاش كرده‌اند انسان‌های حكیم پرورش دهند. قرآن مجید حكمت را به حضرت لقمان به عنوان یك عطیه‌ی الاهی طرح می‌كند. اگر خداوند به بنده‌ی صالح خود حكمت می‌آموزد بنده‌ی او نیز به عنوان مربّی تربیت دینی باید به فراگیران حكمت بیاموزد؛ یعنی آنان را به سوی برهان‌های ناب راه نمایی كند."جای گاه حكمت آموزی در آموزه‌های دینی دو نكته‌ی مهم را به برنامه ریزان تعلیم و تربیت و مربّیان یادآور می‌شود. یكی كه این كه در اهداف و محتوای تربیت، حكمت را به عنوان محور اساسی مورد توجّه قرار دهند. دوم این كه برای حكمت آموزی به پیام حكیمانه توجّه كنند نه به آنان كه حكمت را در اختیار دارند. بر این اساس می‌توان در تعلیم و تربیت از یافته‌های تربیتی غیر مسلمانان برای دست یابی به اهداف نظام اسلامی بهره گرفت".[۱۵]۱۴-۲۲. انسانیت دوستیدر تعلیم و تربیت، باید انسانیت دوست باشیم تا انسان دوست. تربیت دینی ضمن احترام به انسان، انسانیت را بیش از انسان محترم و ارزش مند می‌شمارد. اگر انسانی ارزش مند تلقّی می‌شود به خاطر ارزش‌هایی است كه در وجود او نهادینه شده است. چرا از انسان‌های صالح و در رأس آن‌ها از انبیا و ائمّه‌ی اطهارb با حسّ تقدّس و احترام و الگوهای رفتاری یاد می‌شود؟ چون آنان با فرهنگ الاهی و انسانی زندگی می‌كنند، حتی در بین غیر مسلمانان نیزآنانی كه از ارزش‌های انسانی دفاع كرده‌اند، ارزش بالاتری دارند.۱۵-۲۲. پیوند تربیت با معنویتبین تربیت و معنویت، رابطه‌ی ذاتی وجود دارد. در همه‌ی اجزا و عناصر تربیتی باید از طریق دعا و نیایش، جهت فعّالیت‌ها را به سوی خداوند معطوف كنیم تا هدف‌های تربیتی تحقّق یابند. به قدری این ارتباط تربیت و معنویت قوی است كه اگر برخی ارزش‌های انسان كه مورد قبول دین اسلام هم هست، در وجود كسی باشد، نهایتاً آن انسان به سوی معنویت الاهی حركت خواهد كرد.«اگر انسان نسبت به تربیت خود و فرزندانش ]علاقه مند[ به تربیت اسلامی است و یا می‌خواهد افرادی را تربیت كند، واقعاً باید به مسأله‌ی نیایش، دعا و عبادت اهمیت بدهد. و اصلاً مسأله‌ی عبادت، قطع نظر از این كه پرورش یك حسّ اصیل است. تأثیر زیادی در سایر نواحی آن دارد».[۱۶]اعمال و رفتار انسان، یك صورت و یك سیرت دارد. ممكن است دو نفر یك كار را انجام دهند؛ یكی از آن‌ها كار را برای یك هدف دنیایی انجام دهد و دیگری همان كار را برای رضای خدا به انجام رساند. دومی سیرت الاهی دارد و با معنویت در آمیخته است؛ در نتیجه ارزش و جای گاه ویژه ای پیدا می‌كند. چه بسا اثرگذارتر و ماندگارتر خواهد بود.۱۶-۲۲. تزکیه همراه با آموزشتا نفس مبرّا نشود دل آینه‌ی نور الاهی نشودبرای رسیدن به پاكی روح و جان و زدودن زنگارها از صفحه‌ی دل، پیش نیازی است كه طالب نور و هدایت را گریز و گزیری از آن نیست. از این رو، اصلاح گران شایسته و وارسته‌ی خدایی به تهذیب، تزكیه و تخلیه‌ی درون می‌پردازند تا جان را صیقل و صفا دهند و به تحلیه و آرایه‌های خدایی برسانند و آماده‌ی پژواك انوار الاهی و تجلیه بگردانند و خداوند رسالت مربّیان خویش را چون این یادآور می‌شود:«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ» [۱۷]اوست خدایی که در میان مردمی اُمّی، پیام بری از خودشان مبعوث داشت تا آیاتش را بر آن‌ها بخواند و آن‌ها را تزکیه نماید، و کتاب و حکمت شان بیاموزد.«كَمَا أَرْسَلْنَا فِیكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ یتْلُو عَلَیكُمْ آیاتِنَا وَیزَكِّیكُمْ» [۱۸] .هم چنان که پیام بری از خود شما به سوی شما فرستادیم تا آیات ما را برایتان بخواند و شما را پاکیزه گرداند.۱۷-۲۲. تقدّم رحمت و مهرورزی بر خشونتآفریدگار حكیمی كه مهربان‌ترین است[۱۹] ، نسبت به بندگان خود مهرورزی دارد، ابراز محبّت می‌كند[۲۰] ، و رحمت و مهر را بر خویشتن مقرّر داشته است «كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» [۲۱] و چه بسا رحمت بی پایانش گسترده و بر خشم و غضب او پیشی گرفته و غلبه دارد كه در نیایش او داریم: «یا مَنْ سَبَقَت رَحْمَتُه غَضَبَهُ» [۲۲] . به لطف خود رسولانی خیرخواه و پیك‌هایی پر مهر سوی بندگان گسیل داشته با پیام رحمت و كتاب هدایت و تربیت[۲۳] تا صلای مهر دهند و خاتم ایشان را برای بشریت «رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ» [۲۴] معرّفی نموده است و توفیقات فزاینده‌ی او را در سایه سار رحمت و مهرخویش دانسته و بدان توجّه می‌دهد و می‌فرماید:«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ» [۲۵] .به سبب رحمت خداست که تو با آن‌ها این چنین نرم خوی و مهربان هستی، اگر تندخو و سخت دل می‌بودی از گرد تو پراکنده می‌شدند.«وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» [۲۶] .در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی كرده‌اند بال و پر فروتنی بگستران.«اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى * فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّینًا لَّعَلَّهُ یتَذَكَّرُ أَوْ یخْشَى» [۲۷] .به سوی فرعون بروید که او طغیان کرده است. پس با او به نرمی سخن گویید، شاید پند گیرد، یا بترسد.۲۳. پیش نیازهای اهداف تربیت دینیبرای رسیدن به هدف نهایی تربیت دینی كه همانا پرستش بی شائبه‌ی معبود ازلی است (و در جای گاه خود بدان پرداخته‌ایم). به وجود مربّیان وارسته، آموزه‌ها، شیوه‌ها، و برنامه‌ها در حوزه‌ی دعوت، پیام رسانی و اجرا نیاز است تا همگان سروش الاهی را از زبان صدق پاكان و نیكان بشوند و آگاهانه بپذیرند و با گرایش خود پیروی عملی نمایند از الگوهای رفتاری و آموزه‌های الاهی و زمینه‌های پرورش خود را فراهم سازند و در بستر مناسب و شرایط مطلوب، با هدف جمعی و اراده‌ی گروهی برای نیل به نیك بختی پای‌دار بكوشند و به مقام و هدف نهایی كه مقام بندگی و قرب و رضای الاهی است برسند. اینك به مواردی از پیش‌نیازها می‌پردازیم:۱-۲۳. پیام رسانی«وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ» [۲۸] .و بر عهده‌ی پیام بر جز تبلیغی روشن‌گر هیچ نیست.«إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» [۲۹] .جز این نیست که تو بیم دهنده ای هستی و هر قومی را ره‌بری است.«فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِینُ» [۳۰] .بدانید که وظیفه‌ی پیام‌بر ما رسانیدن پیام روشن خداست.«رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» [۳۱] .و پیام برانی مژده دهنده و بیم دهنده ]فرستادیم[ تا از آن پس مردم را بر خدا حجّتی نباشد.«إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا» [۳۲] .ما تو را گواهی مژده دهنده و بیم دهنده فرستاده ایم.۲-۲۳. تزکیه و آموزش علم و حکمت«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ» [۳۳] .اوست خدایی که در میان مردم اُمّی پیام بری از خودشان مبعوث داشت تا آیاتش را بر آن‌ها بخواند و کتاب حکمت شان بیاموزد.«رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِكَ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَیزَكِّیهِمْ إِنَّكَ أَنتَ العَزِیزُ الحَكِیمُ» [۳۴] .ای پروردگار ما، از میان‌شان پیام بری بر آن‌ها مبعوث گردان تا آیات تو را برایشان بخواند و به آن‌ها کتاب و حکمت بیاموزد و آن‌ها را پاکیزه سازد و تو پیروزمند و حکیم هستی.«وَأَنزَلَ اللّهُ عَلَیكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» [۳۵] .و خدا بر تو کتاب و حکمت نازل کرد و چیزهایی به تو آموخت که از قبل نمی‌دانسته ای.۳-۲۳. هدایت به سوی نور«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» [۳۶] .موسی را با آیات خود فرستادیم که: قوم خود را از تاریکی به روشنایی بیرون آر.«كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» [۳۷] .کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را به فرمان پروردگارشان از تاریکی به روشنایی ببری.«اللّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُواْ یخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ» [۳۸] .خدا یاور مؤمنان است. ایشان را از تاریکی‌ها به روشنی می‌برد.«یهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» [۳۹] .تا خدا به آن (کتاب) هر کس را که در پی خشنودی اوست، به راه‌های سلامت ]روانی[ هدایت کند و به فرمان او از تاریکی به روشنایی ببرد و آنان را به راه راست راه نمایی کند.۴-۲۳. نجات از حاکمیّت طاغوت«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ» [۴۰] .در میان هر ملّتی پیام‌بری مبعوث کردیم؛ که خدا را بپرستید و از پیروی طاغوت دوری جویید.«وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى» [۴۱] .مژده باد کسانی را که از پرستش طاغوت سرباز زدند و به خدا روی آوردند.۵-۲۳. رهایی از وابستگی ها«الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَیحِلُّ لَهُمُ الطَّیبَاتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی كَانَتْ عَلَیهِمْ» [۴۲] .]مؤمنان[ آنان که از این پیام بر امّی که نامش را در تورات و انجیل خود نوشته می‌یابند، پیروی می‌کنند. آن که به نیکی فرمان شان می‌دهد و از ناشایست‌ها بازشان می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آن‌ها حلال می‌کند و چیزهای ناپاک را حرام و بار گران شان را از دوش شان بر می‌دارد و قید و بندها را از ]دست‌شان[ می‌گشاید.۶-۲۳. آموزش داوری صحیح«كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یهْدِی مَن یشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» [۴۳] .مردم یک امّت بودند، پس خدا پیام بران بشارت دهنده و ترساننده را بفرستاد، و بر آن‌ها کتاب بر حق نازل کرد تا در آن‌چه مردم اختلاف دارند، میان‌شان قضاوت کند، ولی جز کسانی که کتاب بر آن‌ها نازل شده و حجّت‌ها برای شان آشکار گشته بود، از روی حسدی که نسبت به هم می‌ورزیدند در آن اختلاف نکردند و خدا مؤمنان را به اراده‌ی خود در آن حقیقیتی که اختلاف می‌کردند راه‌نمایی کرد؛ که خدا هرکس را که بخواهد به راه راست هدایت می‌کند.۷-۲۳. برپایی عدالت«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» [۴۴] .ما پیام بران مان را با دلیل‌های روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب و ترازو را نیز نازل گردیم تا به عدالت قیام کنند.۸-۲۳ . دست یابی به زندگی سعادت مندانه«مَن ْعَمِلَ صََّالِحاً[۴۵] مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَة» [۴۶] .هر زن و مرد مؤمنی که کار نیکو انجام دهد و مؤمن باشد، زندگی خوش و پاکیزه ای به او خواهیم داد[۴۷] .«مَن كَانَ مَیتًا فَأَحْیینَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا» [۴۸] .آیا آن کس که مرده بود و زنده‌اش کردیم و نوری فرا راهش قرار دادیم تا با آن، (نور) راه خود را در میان مردم بپیماید، همانند کسی است که در تاریکی گرفتار است و راه بیرون شدن را نمی‌داند؟۲۴. پی آمد‌های تربیت دینیبا پدیدار شدن نگرش و اندیشه و باور آدمی، بسیاری از صفات برجسته‌ی اخلاقی و تربیتی، به دنبال آن تحوّل اعتقادی، بروز می‌نمایند که اشاراتی در گفته‌های باور مندان شده و خداوند به نقل آن‌ها پرداخته است.سپاس و ستایش: «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِی لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللّهُ».[۴۹]اخلاص: «اِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا الله...».[۵۰]تسبیح: «وَ یَقُولُونَ سُبحانَ رَبِّنا...»[۵۱] ، «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا بَاطِلاً سُبحانَک...»[۵۲] «وَتَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا...».[۵۳]توکّل: «وَ قالُوا حَسبُنَا الله ...»[۵۴] «فَقالُوا عَلَی اللهِ تَوَکَّلنا ...»[۵۵] ، «قالُوا حَسبُنَا الله وَ نِعْمَ الْوَکیل».[۵۶]اطاعت (پیروی) : «أَن یقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا...»[۵۷] «وَ قالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا...»[۵۸] مقابل آن‌هایی که از کافران می‌گفتند: «سَمِعْنَا وَ عَصَیْنا»ادب: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلامًا» [۵۹] «قالُوا لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ سَلامٌ عَلَیكُمْ لا نَبْتَغِی الْجاهِلینَ».[۶۰]ارشاد: «قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ یحاوِرُهُ أَ كَفَرْتَ بِالَّذی خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوّاكَ رَجُلاً».[۶۱]«وَ قالَ الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ... ِ.».[۶۲]امر به معروف و نهی از منکر: «قالُوا مَعْذِرَةً إِلى رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَّقُونَ».[۶۳]یقین: «قالَ الَّذینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللّهِ... ِ.».[۶۴]امید بخشی، پای‌داری و صبر: «قالَ... كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَ اللّهُ مَعَ الصّابِرینَ».[۶۵] علّامه می‌فرمایند: «معلوم می‌شود در سختی‌ها، همیشه مؤمنین پای‌دار می‌مانند».[۶۶]نیایش: «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَینا صَبْرًا وَ تَوَفَّنا مُسْلِمینَ».[۶۷]۱-۲۴. آثار تربیتی این آیات می‌تواند بدین قرار باشد.پس از اعتقاد قلبی و تحوّل ‌اندیشه و نگرش، اقرار به زبان و بیان آن چه در دل است تا گواه درون باشد و جاری شدن آن دریافت‌ها و باورها در اعضا و جوارح و ظهور و تجلّی آن‌ها در مرحله‌ی عمل است، تا دلالت بر نیّت و باطن عامل و گوینده‌اش نماید، که علّامهe می‌فرماید: همان گونه که لفظ دلالت دارد، عمل هم دلالت دارد»و این دلالت عملی، دعوت و فراخوان به کردار است. آن سان که دعوت گران و مصلحان خدایی انجام می‌دادند و این پروردگان شایسته نیز همان روش را بازتاب می‌دهند. صرف باور، سازنده نیست، آموزنده هم نیست! و کسی را خبر از نهان افراد نیست! آن چه ابراز می‌شود در گفتار و کردار، دلالت بر باطن دارد و هدف از نقل این گفتار شاید این باشد که این تربیت یافتگان در نقش الگوی رفتاری قرار گیرند، بر امکان تربیت، اثر‌گذاری تا آموزه‌ها، مربّیان و ضمانت اجرایی بر پرورش شایستگان و تشکیل شهر نیکان در مرحله‌ی عمل (نه تز) گواه باشد.به مقطعی از سرگذشت صالحان از زبان خودشان اشاره دارد تا بر شوق پاک دلان بیافزاید، کسانی که راه کمال و هدایت را به گام باور راسخ، اخلاص در عمل و ثبات در پیروی و... پیموده‌اند و از روی خیر خواهی به هم‌گنان از شرح حال و مقام خود می‌گویند، از قصّه‌ی زندگی، باور خدایی، بندگی، اخلاص و تسلیم، شکر، راه دشوار امّا پر سود تربیت، داستان شیرین زندگی، که برای هر کسی دیدنی و شنیدنی خواهد بود.و می‌آموزد پس از باور‌مندی، اخلاص، پای داری، توکّل، امید، پیروی و سپاس و ستایش باری تعالی به جهت توفیق و هدایت به سوی خیر و صلاح، از روش صلحاست و در گام بعد، امید بخشی و تقویت روحیّه، پیدا کردن یقین، رعایت ادب، در حوزه‌ی اخلاق فردی تا رسید ن به ارشاد و پند گویی دیگران و نظارت بر کار کردهای دین داران در درون جامعه ضروری است، یعنی توجّه به ایمان وعمل خود و باور و رفتار دیگران و جز این هر چه هست زیان است. «وَ الْعَصْرِ إِنَّ اْلإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» [۶۸]و در طول زندگی، بردبارانه، دست نیاز به سوی او دراز نموده و زبان به نیایش می‌گشاید تا استعداد، شایستگی و توفیق برای انجام هر عملی که رضای او در آن است عطا فرماید و در نیایش این وارستگان می‌یابیم که نخست اقرار به ایمان و اسلام نموده و معاد را باورمندند، طلب آمرزش گناهان خود نموده و از خواری اهل آتش می‌گویند و برای خود رهایی می‌خواهند. به هدف داری نظام هستی و معنی داری زندگی توجّه داشته و خیر دنیا و‌آخرت، بردباری، پیروزی بر کافران و ستم گران نجات از میان مردمان، کفر پیشه، عمل صالح، توبه، شکرگزاری، مرگ به حال اسلام و هم‌راه با نیکان و پاکان، ثبات قدم، تکفیر بدی‌ها، ‌دعای خیر و اصلاح فرزند و پیشوایی ایشان، و دعای خیر در حق برادران دینی و نگه داری از آتش جهنّم و خواری از روز رستاخیز را از آن شنوای هر دعا و پذیرنده‌ی هر خواهش، می‌خواهند در نهایت ادب بندگی! و راه توسّل و نیایش را می‌آموزند و این گفته‌ها به هم‌راه بیانات معصومانD از نیایش‌های پربار قرآنی است. می‌آموزند چه بخواهیم؟ چگونه بخواهیم! کی و کجا؟ چه‌قدر؟ و...!؟ برای خود، دیگران و آیندگان! همه وقت و همه آن، با اخلاص و فروتنی، با تضرّع و بیم و امید! برای دنیا و آخرت، برای زندگی سعادت‌مند و مرگ شرافت‌مند، مرگ به حال اسلام و اعتقاد خدایی و ...! این آموزه‌ها از زبان صدق این وارستگان شایسته در روح و جان هر بیدار دلی کارگر بوده و سازنده خواهد بود! و هدف خدایی نیز در ارسال رسل و انزال کتب همین تربیت شدن و هدایت یافتن انسآن‌ها بوده و هست و بخشی از آن با نقل مقطعی از سرگذشت و فرجام رستگاران تحقّق می‌یابد.نقل قول، حکایتی است گزیده از زندگی، تاریخ، تجربه‌های تلخ و شیرین و پند و‌اندرز، آشنا سازی با سیره و سنّت گذشتگان و نیاکان، انتقال ارزش‌ها به آیندگان، بیان آسیب‌ها، ارائه‌ی راه کارها و رویارویی با چالش‌ها و راه‌های برون رفت و... تا رسیدن به مقصود و مقصد نهایی!۲۵. هدف نهایی تربیت دینی (پرستش الله)خداوند متعال، خود هدف از آفرینش و تربیت آدمی را به روشنی بیان داشته است و آن هم پرستش و بندگی است:«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ» [۶۹] .جنّ و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام.«یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» [۷۰] .ای مردم، پروردگارتان را که شما و پیشینیان را بیافریده است بپرستید، باشد که پرهیزگار شوید.«وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یأْتِیكَ الْیقِینُ» [۷۱] .و پرودگارت را پرستش کن تا لحظه‌ی یقین فرا رسد.«وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ» [۷۲] .و مرا بپرستید، که راه راست (بندگی) این است.و در ادامه به راز بعثت فرستادگانش اشاره دارد تا انسان‌ها را از یوغ بندگی هر طاغوتی آزاد سازند.«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ» [۷۳] .به میان هر ملّتی پیام‌بری مبعوث کردیم، که خدا را بپرستید و از اطاعت طاغوت دوری جویید.و بندگی را با اخلاص می‌خواهد و می‌فرماید: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیاهُ» [۷۴] .و پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و هر كه سر بر آستان ربوبی سایید به مهر دوست رسیده و به نیكی بندگی می‌كند: إذا أحبّ اللهُ عَبداً ألهَمَهُ حُسنُ الِعبادَةِ. [۷۵] هرگاه كه خداوند بنده‌ای را دوست داشته باشد، نیكو پرستیدن را بدو الهام می‌كند.قال رسول اللهo لا عِبادَةَ اِلاّ بِیَقینٍ. [۷۶] عبادت فقط با یقین تحقّق می‌پذیرد.أوّلُ عِبادَة اللهِ مَعرِفَتِهِ، وَ اَصلُ مَعرِفَةِ الله تَوحیدِه. [۷۷]نخستین گام عبادت خداوند، شناخت اوست و ریشه‌ی شناخت خداوند، اعتقاد به یكتایی اوست.قال رسول اللهo: أُعبُدِ اللهَ کأنَّک تَراه فَإن کُنتَ لا تَراه فَأِنّه یَراکَ. [۷۸]خدا را طوری عبادت کن که گویا او را می‌بینی که اگر تو او را نمی‌بینی او تو را می‌بیند.قال علیg: لا خَیَر فی عِبادَةٍ لا عِلمَ فیها. [۷۹]عبادتی که خالی از معرفت باشد خیری در آن نیست.قال السَّجادُg: لا عِبادَةِ اِلاّ بِالتَّفَقُّه[۸۰] .هیچ عبادتی ارزش‌مند نیست، مگر در پرتو بصیرت یافتن ]در مسایل دینی[.قال الصّادقg: اَلسُّجُودُ مُنتهیَ العِبادَةِ مِنَ بنی آدَم. [۸۱]سجده، نهایت مرحله عبادت آدمیان است.۲۶. آثار تربیتی گفته‌های پدیده‌های بی جان وجان داربا این روی‌کرد نخست به آثار تربیتی آیات نقل قول از سوی پدیده‌های بی جان (آسمان و زمین، دوزخ، اعضا و جوارح)، سپس مجردات (فرشتگان) و موجودات مادّی نامحسوس (شیطان و اجنّه) وجان داران مادّی محسوس (مورچه وهد هد) می‌پردازیم:الف : پدیده‌های بی جان۱. آسمان و زمیننکته‌ی قابل استفاده از فرمان خداوند بر شتافتن آسمان‌ها و زمین به سوی خویش: "فَقال لَها وَ لِلأَرضِ اِئتیا طَوعاً أَو كَرهاً" این پاسخ تسلیم و شتافتن به سوی خدا با شوق هرچه تمام و با كمال میل از سوی آسمان‌ها و زمین: «قالوا أتینا طاعئین»، اگرچه خداون





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن