واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: سرقت مجسمه های پایتخت را چگونه تفسیر کنیم؟!
بسیاری که از سرقت آسیب دیده و دریافتهاند که پیگیری ها در این باره کمتر به نتیجه میرسد، وقتی خبر سرقت یک مجسمه را میشنوند، ممکن است احساس کنند که به نوعی کنترل سارقان از دست همه خارج شده و نمیتوان برای مقابله با سرقت ها کاری جز پیشگیری و مراقبت شدید از اموال صورت داد چراکه مالی که از دست برود، احتمال بازگشتش اندک است...
کد خبر: ۵۱۹۰۷۵
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۰ - 23 July 2015
باز هم سرقت مجسمه در تهران؛ باورش سخت است ولی باز هم یکی از مجسمههای پایتخت به سرقت رفت و هیچ کس خبردار نشد تا این سوال پیش آید که متولی حراست از در و دیوار شهر کیست؟
به گزارش «تابناک»، سالهاست که «مجسمه» های بی جانی که در گوشه و کنار شهرهای کشور نصب شدهاند، گاه در کانون توجه عمومی قرار گرفته و آنچنان خبرساز میشوند که تا مدت ها سوالات پیش آمده درباره شان ذهن بسیاری را به خود مشغول میکند و شاخ و بال میگیرد. روالی که با افتادن جامعه از تب و تاب پیگیری موضوع به انتها میرسد و تا رقم خوردن حادثه بعدی از این دست، کسی خیالش نیست که پرونده های گشوده شده قبلی به کجا رسید.
شروع ماجرا البته متفاوت است؛ داستان گاه با اعتراض شهروندان نسبت به حذف یک مجسمه آغاز میشود، مثل حذف مجسمه میدان انقلاب تهران، حذف مجسمه اسب ها و سواران میدان امام ساری، برداشتن مجسمه فردوسی از میدان فردوسی در سلماس یا حتی مجسمه آریوبرزن در یاسوج، یا گاه با نصب این مجسمه ها آغاز میشود (که مثال زدن درباره آن ممکن است حاشیه هایی بیافریند!) و گاه با سرقت یک مجسمه کلید میخورد.
نمونه سرقت این مجسمه ها را در سال 89 بسیاری از اهالی پایتخت به وفور دیدند چراکه دوازده مجسمه از سطح شهر تهران غیب شدند و هنوز هیچ کسی نمیداند که سرنوشت اغلبشان چه شد و انگیزه سارقان زنجیرهای از رقم زدن این سرقت ها چه بود؛ سرقت هایی که دو روز پیش با ناپدید شدن مجسمه «صندوق» از مقابل موزه پست، باز ماجرایشان به یاد خیلی ها آمد و یادآوری شد.
بدین ترتیب جای تعجب نداشت که همه اخبار منتشر شده درباره این سرقت اخیر، به یادآوری آن پرونده گره بخورد و حتی برخی رسانه ها با تیتر بازگشت سارقان مجسمه ها آن را بازنشر دهند چراکه ماهیت اتفاق رخ داده و جنس برنزی تمامی مجسمه های به سرقت رفته در تهران و عوامل دیگر همه به تقویت این ظن کمک میکنند که سرقت اخیر چیزی جدای آن سرقت های قبلی یا الگو گرفته از آنها نیست.
این در حالی است که اگر از این فرضیه سازی ها بگذریم و پیگیری پرونده را به کارآگاهان پلیس بسپاریم، سرقت مجسمه های نصب شده در سطح شهر برای بسیاری معنا و مفهومی فراتر از سرقت داشته و به نوعی موید این فرضیه است که امنیت جامعه آسیب دیده و سارقان بسیار جسور شدهاند؛ شاهد ماجرا هم شمار کف زنی ها، جیب زنی ها، زورگیری ها و امثال جرایمی از این دست است که بسیاری از خانواده ها با گوشت و پوست خود آن را درک کردهاند!
به عبارت بهتر، بسیاری که از سرقت آسیب دیده و دریافتهاند که پیگیری ها در این باره کمتر به نتیجه میرسد، وقتی خبر سرقت یک مجسمه را میشنوند، ممکن است احساس کنند که به نوعی کنترل سارقان از دست همه خارج شده و نمیتوان برای مقابله با سرقت ها کاری جز پیشگیری و مراقبت شدید از اموال صورت داد چراکه مالی که از دست برود، احتمال بازگشتش اندک است.
بر این اساس پرونده سرقت مجسمه ها رنگ و بویی متفاوت به خود میگیرد و به نوعی تبدیل به نمادی برای نشان دادن اوضاع جامعه میشود؛ چیزی شبیه ضرب المثل «مشت نمونه خروار» که چه بخواهیم و چه نخواهیم، غیب شدن مجسمه ها از پایتختی که در آن زندگی شبانه هم کم و بیش در جریان است، بر آن مهر تایید میزند و اوضاع را نگران کننده جلوه میدهد.
همه اینها در حالی است که نه تنها مجسمه های سرقت شده یافت نمیشوند، بلکه توضیحی درباره پیگیری های صورت گرفته هم ارائه نمیشود و از آن بدتر، ماجرا از منظر بررسی انگیزه سارقان از انجام این کار هم مورد توجه کسی قرار نمیگیرد، حال آنکه یکی از انگیزه های سارقان مجسمه ها ممکن است تزریق حس ناامنی و مخدوش کردن گوهر گرانبهای امنیت در جامعه باشد. گزاره ای که توسط برخی در سال 89 مطرح شد و بر اساس آن انتظار داشتیم مسئولان امنیتی به ماجرا ورود کرده و از سرنخ های موجود به دستگیری سارقان مجسمه ها یا یافت شدن برخی از این اجسام بی جان شهرها شوند که وقتی نیست میشوند، جای خالی شان خیلی ها را آزار میدهد.
البته همه اینها در حد حدس و گمانه زنی است ولی هنوز جا دارد که از مسئولان انتظامی و امنیتی بپرسیم که چگونه نتوانستند بعد از سرقت چند مجسمه، سرقت دیگر مجسمه ها را برای سارقان دشوار کنند و تدابیری به کار ببندند که مانع از به سرقت رفتن این گنجینه های شهری و مطرح شدن حرف و حدیث های فراوان شود؟
آیا تجهیز مجسمه ها به ابزارهای ضدسرقت ممکن نبود یا ترسیدیم که به رغم نصب این ابزارها باز شاهد تکرار سرقت مجسمه ها باشیم؟ دیگر روش های مراقبتی چطور؛ نرده کشی، محکم کردن پایه های مجسمه در زمین و...؟ راستی چه کسی میبایست از مجسمه ها مراقبت کند و آیا قصور مرتکب شده که مجسمه های شهر یکی یکی غیب و ناپدید میشوند؟ اصلا چرا هیچ کدام از مسئولان و نهادها درباره این پرونده که برای مردم مهم است سخن نمیگویند و سعی ندارند برخی از ابهامات فراوان دزدی مجسمه ها را پاسخ بگویند؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]