واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: هشدار به حرمتشكنان حريم مرجعيت - سرمقاله اعتماد ملي 19 ارديبهشت 1387
سرمقاله توهينآميز روزنامه كيهان عليه حضرت آيتاللهالعظمي صانعي، بار ديگر نشان داد كه مديرمسوول محترم كيهان نسبت به مفاهيم، واژهها و كلمات تعهدي نسبي دارند. از ارزش سخن ميرانند اما چنين واژگاني ظاهرا بيشتر براي آچمز نمودن رقبا و بازي با كلمات است.از حريم فقاهت و مرجعيت سخن ميرانند، اما به وقتش تمام اعتبار و حيثيت تاريخي و ديني اين مراجع قابل تكريم را زير پا مينهند.
ايشان و برخي همكارانشان ارزشها، فقاهت، ديانت و انقلاب را تنها با كوليس و شاقول قدرت و وفاداري به حوزه اقتدار خود و همجناحيهاي خويش تفسير ميكنند. وگرنه كيست كه نداند، مرجعيت در طول تاريخ اين سرزمين حرمت، قداست و منزلتي داشته كه كمتر قدرتي توانسته است به جنگ آن برود. از ماجراي تحريم تنباكو توسط ميرزايشيرازي در عصر ناصرالدينشاه قاجار گرفته تا واكنش مردم مسلمان ايران به توهين نويسنده روزنامه اطلاعات نسبت به امامخميني(ره)، هيچگاه قدرتي نتوانسته اعتبار مرجعيت را به چالش بكشاند. روشن است كه اين رفتار تابع هيچ قاعده اخلاقي، ديني و البته عقلانياي نيست. اعتبار و حريم مرجعيت به مثابه ستونهاي خيمه اعتقادات مردم است. توفيري هم نميكند كه برخي از نويسندگان اين جريده با توجه به دانش محدود خويش در حوزه مطالعات ديني و فقهي، به مراجع به ظاهر متفاوتانديش بيحرمتي نمايند.
داستان خليفهكشي و منع حضرت امير(ع) پيش ميآيد. ابرام بر اصول پايدار قابل چالش نيست، آن هم در خصوص مرجعي كه در سلوك و تربيت و فقاهت در راه امامخميني(ره) عمري را سپري كرده است. آيتالله صانعي از معدود شاگردان و پيروان برجسته امام راحل در پيش و پس از انقلاب اسلامي است كه همواره در اين مسير گام برداشته است و معلوم است، كينه آقايان به ايشان به چه دليل است. آقايان چهبسا چندان نگران مباحث كلامي و فقهي نباشند بلكه اضطراب افزون ايشان به تحرك و پويايي معتقدان و پيروان حضرت امام راحل(ره) بازميگردد.
امروزه كساني كه در زمان حيات امام(ره) در انزوا بوده و يا آنكه امام(ره) به هيچوجه به نظرات و گرايشهاي ايشان اعتقاد نداشتند و حتي در روابط عادي و عاطفي نيز براي مراوده با آنان محدوديت قائل بودند، چنان ميداندار شده و انديشههاي متحجرانه خود را به نام امام راحل بيان ميكنند كه جاي استفهام دارد. نگراني ديگر به بدعتي بازميگردد كه اين حضرات درصدد انجام آن هستند. آن بدعت خطرناك سنگاندازي و ناخنكشي به ساحت اجتهاد پويا و زنده شيعه است. شيعه در طول تاريخ از عقل به عنوان ركن اساسي در كنار كتاب، سنت و اجماع بهمنزله مراجع چهارگانه استنباط بهره برده است. افتخار ديگر شيعه آن بوده كه هيچگاه وامدار قدرتها نبوده و همواره آزادانديش و حقمحور بوده است. اصرار براي حكومتيكردن مرجعيت و استنباطهاي فقهي يك خطر و بدعت سيئه و نامبارك است.
موضوع نگرانكننده ديگر براي مجتهدين شيعه اين است كه مبادا از ترس متحجرين از اجتهاد پويا و زنده پرهيز نمايند.
امروز به راستي بايد نگران بود كه گروههاي فشار به نيابت از عوام درصدد تنگ كردن عرصه براي اجتهاد شيعه و مرجعيت پويا و بيداردل هستند.
اما اگر خوانندگان كوچكترين آشنايياي با تاريخ تشيع داشته باشند، درمييابند كه فراز و نشيبهاي روزگار و ترفند اغيار و ظلم ستمكاران و جهالت گمراهان هيچگاه نتوانسته خاكستر بر آينه زلال فقاهت پويا و روشنگر شيعه بپاشد و نسل ديروز و امروز ما و هويت و اعتبار آيندهمان همچنان به مرجعيت وفادار مانده و ديندار باقي خواهند ماند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
پنجشنبه 2 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]