واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
پول دزدی را خرج تاکسیام میکردم راننده تاکسی است و بیش از 200 فقره سرقت انجام داده است. در کمتر از یک دقیقه ضبط خودروها را سرقت میکند، اما آنچه باعث شده سراغ این متهم برویم و گفتوگویی را با او انجام دهیم علت سرقتها توسط اوست.
خودت را معرفی کن؟ احمد 46 ساله اهل تهران هستم و شغلم راننده تاکسی است. به چه جرمی دستگیر شدی؟ سرقت لوازم داخل خودرو (ضبط و باند). مگر راننده تاکسی نبودی و شغل نداشتی، چرا دست به سرقت زدی؟ با تاکسی باید صبح تا شب در گرما و سرما کلاچ بگیری و دنده عوض کنی تا بتوانی شاید روزی
100 هزار تومان دربیاوری. تازه حداقل نصف آن پول خرج خود خودرو می شود. با این پول فکر می کنید می توان چرخ زندگی را چرخاند. با پول دزدی می توان؟ نه، به همین خاطر هم پشیمانم. چند وقت است دست به سرقت می زنی؟ از چهار ماه قبل شروع کردم. چند بار مرتکب سرقت شدی؟ درست یادم نیست اما فکر می کنم به 200 فقره رسیده است. یعنی هرماه 50 سرقت انجام می دادی، پس کی مسافرکشی می کردی؟ هر وقت در خیابان خودرویی را بدون دزدگیر می دیدم کنارش توقف می کردم و سرقت انجام می دادم. هر سرقت یک دقیقه بیشتر وقتم را نمی گرفت و در بقیه ساعات با تاکسی مسافرکشی می کردم. مسافران شک نمی کردند؟ نه پس از شناسایی خودرو، مسافران را به مقصد رسانده و بعد نقشه سرقت را اجرا می کردم. با یک
شاه کلید راحت در خودرو را باز و پنل را سرقت می کردم. کسی هم متوجه نمی شد. بیشتر در کدام مناطق سرقت می کردی؟ فرقی نداشت اما چون مسافر در مرکز شهر زیاد است من هم در مرکز شهر بیشتر این کار را
در کوچه پس کوچه ها می کردم. بیشتر ضبط چه خودروهایی را سرقت می کردی؟ 95 درصد سرقت هایم از خودرو پراید بود چرا که در آنها براحتی با یک شاه کلید باز می شود. نمی ترسیدی دستگیر شوی؟ نه. من راننده تاکسی بودم پس کسی به من شک نمی کرد که سارق باشم. بعد از هر سرقت چندساعتی کار می کردم که حتی همکارانم هم شک نکنند. پس چطور دستگیر شدی؟ یک مامور پلیس به من شک کرد و در بازرسی خودرو، لوازم سرقتی را پیدا کرد. فکر کنم مرا در حال سرقت دیده بود یا کسی من را لو داده بود. تو با خودرو کار می کنی و درآمد خوبی داشتی چرا دست به سرقت می زدی؟ هزینه های زندگی و خودرو بالاست. من لقمه حرام سر سفره زن و بچه ام نبرده ام. من برای پرداخت قبض جریمه رانندگی، هزینه های ماشین و تعویض روغن و لاستیک سرقت می کردم و پول های سرقتی همه اش خرج خودرو می شد. خرجی خانه را از درآمد تاکسی می دادم. ضبط های سرقتی را چه می کردی؟ آنها را چند روزی در خانه نگه می داشتم تا آب ها از آسیاب بیفتد بعد هم آنها را به یک مالخر در حوالی میدان خراسان می فروختم. هر ضبط را چند می فروختی؟ بستگی به مدل و کارایی آن داشت اما هرکدام را بین 100 تا 200 هزار تومان می فروختم. همه پول های به دست آمده از سرقت را خرج خودرو می کردم. می دانی چه مجازاتی در انتظارت است؟ فکرکنم حداقل سه سال در زندان باشم. اما باور کنید من سارق حرفه ای نیستم. در این مدت چه بر سر خانواده ات می آید؟ من می خواستم کاری کنم آنها در رفاه باشند اما امروز آنها به دردسر افتادند. من در ماه مبارک رمضان در کلاس های قرآن زندان شرکت کردم و توبه کرده ام. می خواهم مرا ببخشند تا زودتر پیش خانواده ام بروم و گذشته ام را جبران کنم. مجید غمخوار / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
 
شنبه 27 تیر 1394 ساعت 16:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]