واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
دفاع بزرگترین منتقد بوبان کواچ درباره اتهام انتقاد به بهانه نرفتن به آمریکا
روز نو : جواد محتشمیان گزارشگر والیبال ایران، امسال در جریان برگزاری لیگ جهانی والیبال با انتقادات زیادی مواجه شد. او انتقاداتی انجام میداد كه زیاد به مذاق بینندگان تلویزیون خوش نمیآمد. محتشمیان در حالی از تیم ملی والیبال انتقاد میكرد كه مردم از نتایج تیم ملی راضی بودند و اكثریت آنها راضی نیستند كه كواچ از كادر فنی تیم ملی تكان بخورد. محتشمیان هفته گذشته مهمان كافه خبر بود تا با او درباره گزارشگریاش گفتوگو كنیم. بخشی از این گفتوگو امروز منتشر میشود و متن كامل آن طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.*شنیدید می گویند دوستان تلویزیون و بچه های گزارشگر بیشتر از این شاکی هستند که مسافرت آمریکا را نرفتند؟دقیقا این را من شنیدم و خیلی خوشحال می شوم از شما و دیگر دوستان بروند از این آقایان بپرسند فردی که یک بار حتی در طول این سال ها از فدراسیون تقاضای یک برگ کاغذ کرده است، چه کسی است؟ چه برسد به سفر! این توهین به همه است وقتی می گویند رسانه ای تقاضای ویزا داشته و ما ندادیم و اینطور انتقاد می کند، به شما هم باید بربخورد. چون شما هم جزو ما هستی. حالا اگر تلویزیون را جدا کرده اند، یک بحث دیگر است. اما وقتی صحبت از این می شود من واقعا متاسفم برای خود این آقایان که این قدر ضعیف هستند که جرات و شهامت این را ندارند که بگویند آقای ایکس چنین درخواستی داشته...*پس چنین موردی بوده؟من نمی دانم آقایان جواب بدهند.*شما در این سال ها سفر رفتید؟من قرار نیست سفر بروم. برای چه باید بروم؟ اگر هم قرار باشد من سفری بروم، سازمان باید من را بفرستد. در این سال ها اصلا دنبال سفر نبودم. من فقط یک جمله به شما بگویم. خوشبختانه آقای یزدانی خرم و سعید درخشان زنده هستند. یک زمانی در سالن شهدای هفتم تیر من یک گزارشی پخش می کردم. ما قسمت بالا بودیم و آقای یزدانی دو تا صندلی با من فاصله داشت. بعد از گزارش من را صدا کرد گفت سید برو پاسپورتت را بیاور مسابقات غرب آسیا در قطر برو. گفتم حاج آقا خیلی ممنون دست شما درد نکند. هفته بعد دوباره بازی بود من دوباره گزارشگر بودم. آقای درخشنده گفت پاسپورتت چی شد؟ گفتم برای چی؟ گفت مگر حاجی نگفته؟ گفتم خب بگوید. من قرار نیست سفر بروم! خدا را شاهد می گیرم. آقای درخشنده حاضر است. گفت من جواب حاجی را نمی توانم بدهم خودت برو و بگو نمی روم، چون اگر من بگویم فکر می کند من این پیغام را به شما نرساندم. من یک روز به دفتر حاج آقا در فدراسیون رفتم. منشی گفت فلانی و فلانی اینجا هستند -اسم نمی برم- گفتم پس من به آبدارخانه می روم اگر اینها رفتند حاجی وقت داشت من دو دقیقه ایشان را ببینم. نیم ساعت بعد پیش حاجی رفتم. آقای نعمتی و سعید درخشنده هم بودند. گفت سید پاسپورت را دادی؟ گفتم من سفر نمی روم. گفت من نمی خواهم بگویم ولی الان فلانی و فلانی اینجا بودند متقاضی این سفر بودند، من گفتم جا ندارم. آن وقت می گویم تو برو، نمی روی. یعنی چی؟ گفتم من سفر نمی آیم. گفت یعنی نمی خواهی یک سفر با ما بیایی؟ گفتم چرا لس آنجلس می آیم چون می دانم تیم لس آنجلس نمی رود که من بیایم.*آن موقع تیم لس آنجلس نمی رفت.دقیقا! یک نمونه دیگر که شاهد عینی دارم، از ورزش والیبال جانبازان و معلولان آقای غلام محمودزاده با من تماس گرفت و گفت بیا برو هلند. گفتم خیلی ممنون. فردا صبح دوباره گفت، بلافاصله به شبکه زنگ زدم گفتم چنین مساله ای پیش آمده. گفتند اگر قرار باشد سفر بروی از طریق ما باید بروی، لطف کنند به ما بگویند از نظر ما مشکل ندارد. آقای محمودزاده خودش دوباره تماس گرفت گفتم شما از طریق شبکه سه تماس بگیرید اگر دوستان لطف کردند من می آیم. گفت اصلا بحث گزارش نیست می خواهیم شما هم بیایی. گفتم شرمنده! در صورتی که به سازمان هم ارتباط پیدا نمی کرد.*آخرین سفر شما از طرف سازمان کی بوده؟اولین و آخرین سفر دوبی قهرمانی آسیا بود. البته آرژانتین و برزیل هم بود که گویا ویزا درست نشد.
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]