واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۴ تير ۱۳۹۴ (۱۱:۵۰ق.ظ)
زيباکلام: برداشتن تحريمها «اقتصاد» را متحول نميکند موج - صادق زيباکلام تاکيد کرد: برداشته شدن تحريمها خود به خود نه اقتصاد ما را کارآمدتر خواهد کرد و نه لزوما از فساد خواهد کاست.
شرق به نقل از صادق زيبا کلام نوشت:
در تاريخ کشورها مقاطعي هست که از آن بهعنوان نقاط عطف تاريخي ياد ميشود. رويدادهايي که تبديل به نقاط عطف تاريخي ميشوند، تحولاتي هستند که آثار و تبعات بلندمدتي در تاريخ آن کشور برجا ميگذارند. بهعنوان نمونه در تاريخ انقلاب خودمان، ١٣ آبان و تسخير سفارت آمريکا بدون شک يکي از اين نقاط عطف است. ٣١ شهريور ٥٩ و حمله عراق به ايران نقطهعطف ديگري است. همچنين انتخابات رياستجمهوري دوم خرداد سال ٧٦ نيز يک نقطهعطف است. هريک از اين سه رويداد منشأ بهوجودآمدن تحولات سياسي و اجتماعي عميق و بلندمدتي در جامعه بعد از انقلاب بودند. تأثير بلندمدت تسخير سفارت، جنگ با عراق يا انتخابات دوم خرداد ٧٦ آنقدر عميق و اثرگذار در جامعه ايران بودند که ردپاي آنها را تا همين امروز هم ميتوان در جايجاي جامعه ايران مشاهده کرد. ١٣ آبان و تسخير سفارت موجب ايجاد و رهاشدن امواج نيرومند انقلابي شد و همچنان پس از گذشت ٣٦ سال بخشهايي از مناسبات سياسي و روابط ما با دنيا را تحتتأثير خود دارند. جنگ موجب بهوجودآمدن و آزادشدن امواج عميق و گسترده شهادتطلبي، حماسهآفريني، ايثار و آرمانگرايي ديني شد.
تشييع جنازه پرشور و گسترده ١٧٥ شهيد غواص بعد از گذشت نزديک به سه دهه از جنگ نشان داد که نقطهعطفي که ٣١ شهريور ٥٩ و حمله عراق به ايران در جامعه ما ايجاد کرده، چقدر هنوز اثرگذار است.
دوم خرداد ٧٦ هم بهگونه ديگري نقطهعطف تاريخ ايران شد. امواج مطالبات مدني و درخواست آزاديهاي سياسي که آن انتخابات در جامعه ايران به راه انداخت همچنان بعد از گذشت ١٨ سال بخشهاي وسيعي از جامعه ايران را دربر گرفته است. ٢٣ تير ٩٤ و حصول توافق هستهاي با غرب چيزي از جنس آن سه رويداد است. اگر ١٣ آبان آمريکاستيزي؛ ٣١ شهريور ٥٩ حماسه و مقاومت؛ دوم خرداد ٧٦ مطالبات جامعه مدني را رقم زد، ٢٣ تير کدام تحول عميق سياسي و اجتماعي را بههمراه خواهد آورد که آن را هم بتوانيم نقطهعطف تاريخي در رديف آن سه مقاطع تاريخي ديگر بدانيم؟
بسياري ميگويند که اهميت ٢٣ تير در تغيير و تحولات عميق اقتصادي است که در جامعه ايران رقم خواهد خورد. رفع تحريمها و عاديشدن روابط اقتصادي با دنيا را بسياري از جمله شماري از مسئولان دولت يازدهم، بهعنوان برجستهترين نقطهعطف توافق هستهاي برخواهند شمرد.
اين درست است که تحريمها محدوديتها و معضلات زيادي براي اقتصاد ايران ايجاد کرده بود. اما با وجود گشايش اقتصادياي که توافق به بار خواهد آورد، «تحول اقتصادي»، آن نقطه عطف تاريخي که توافق هستهاي بههمراه ميآورد، نخواهد آورد. اقتصاد ما يک اقتصاد ناکارآمد دولتي است که تحريمها، وضع آن را حادتر کرده بود. برداشتهشدن تحريمها خودبهخود نه اقتصاد ما را کارآمدتر خواهد کرد و نه لزوماً از فساد خواهد کاست. نسخه بهبود اقتصاد ما رفتن بهدنبال مسيري است که در سه، چهار دهه گذشته، بسياري از کشورهاي مشابه ما پيمودند و از اقتصادهاي شبهدولتي ناکارآمد و درحالتوسعه به اقتصادهاي موفق صنعتي تبديل شدند.
داروي شفابخش اقتصاد ما، برداشتهشدن تحريمها نيست، بلکه پايگذاردن در مسيري است که برزيل، آرژانتين، ترکيه، هند، مالزي، مناطق آزاد چين و ديگران پاي گذاردند. يعني رفتن بهدنبال الگوي توسعه اقتصادي بازار آزاد آدام اسميت. توافق هستهاي لزوماً توسعه سياسي و بازشدن جامعه مدني چشمگيري را هم بهدنبال نخواهد آورد. اگر توافق هستهاي نه در اقتصاد ما شقالقمري خواهد کرد، نه در مناسبات سياسي و اجتماعيمان، پس اهميت آن در کجاست که معتقديم ٢٣ تير ٩٤ بدل به يکي از نقاط عطف تاريخي انقلاب اسلامي ايران خواهد شد؟
توافق هستهاي نه البته بهصورت سيل بنيانکن بلکه بيشتر بهصورت سدي در برابر رفتارهاي تنشآلود با برخي کشورها که همچنان در جامعه ما برجاي مانده عمل خواهد کرد.
توافق هستهاي در حقيقت نقطهعطفي خواهد بود از جهت التيامبخشي و بازگرداندن پراگماتيسم نگاه آشتيجويانه به جهان در عرصه سياست خارجي ايران اسلامي.
خيلي سالها بعد از توافق هستهاي ٢٣ تير ٩٤، ايرانشناسان، استادان دانشگاه و محققاني که روي تاريخ ايران اسلامي کار ميکنند خواهند نوشت که توافق هستهاي آغاز پايان تنش با غرب و آشتي ايران با جامعه بينالمللي را رقم زد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]