واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: یادداشت / کار؛ جوهر جامعه ،ارزش فراموش شده پس از سالها خدمت در یک مرکز دولتی کاملا اتفاقی و بدور از هرگونه توصیه وسفارش اولیه،در سازمان دولتی دیگری در یک پست تخصصی مرتبط بارشته تحصیلی ام مامور خدمت شدم و بعد از این،مرتبا از سوی همکاران قدیمی 15-20 ساله و دوستانی که مرا در حرفه قبلی می شناختند،مورد سوال قرار می گرفتم که: ˝خب به سلامتی راضی هستی˝؟ ˝کارت کمتر شده˝؟ ˝حقوقت بیشتر شده˝؟ باشنیدن پاسخ من و شرح وظایفم در حرفه جدید می شنیدم که ای بابا! ˝اینطوری که کارت بیشتر شده، چه فایده˝؟! و ...
۱۳۹۴ دوشنبه ۲۲ تير ساعت 15:08
با تکرار این سری سوالات و گفتگوها کم کم به این نتیجه رسیدم که ظاهرا در کشور ما یک ارتباط نانوشته ای بین رضایت شغلی، کارکمتر و حقوق بیشتر وجود دارد و گویا اینها تابعی از یکدیگرند به عبارت دیگر ؛کار خوب و رضایت بخش به زعم بسیاری از شاغلان بویژه کارمندان ،شغلی است که کمتر کار کنی و بیشتر حقوق بگیری و اگر راههای رسیدن به این معادله را از طریق پیدا کردن راههای فرار از کار و رسیدن به مزایای بیشتر در ادارات پیدا کنی یعنی شدی حرفه ای و زرنگ ،که خیلی ها حسرتت را می خورند.
گویا؛ ما آمده ایم برای کار کمتر و حقوق بیشتر معادله ای غیر منطقی که با هیچ منطق اقتصادی، اخلاقی، شرعی جور در نمی آید. چطور می شود کارکمتر کرد وحقوق بیشتر گرفت؟ مگر امکان پذیر است ،آنان که کمتر کار می کنند عزیرتر بوده و پله های ترقی و ارتقا راطی کنند؟ این تابع عرفی در فرهنگ سازمانی و اداری ما از کجا نشأت می گیرد ؟و چرا روز به روز در حال تقویت و انتقال به نسلهای جدید آماده به کار است ؟
در جستجوی چرایی این تفکر غلط و معضل اجتماعی،می توان به عوامل زیر اشاره داشت:
1-ظاهرا تجربه در ادارات و سازمانهای ما تایید کننده این معادله نادرست است! و به همین دلیل این معادله غیر منطقیِ غیر اقتصادی،در حال تقویت و تحکیم است بطوریکه متاسفانه به یک مطالبه جدی برای بسیاری تبدیل شده است ودائما در طلب حقی با کارکمتر هستند!
کارمندان دائما در حال مقایسه کار و حقوق خود، با یکدیگر و با دیگر سازمان ها و ادارات هستند و از بی عدالتی در پرداخت و نامتناسب بودن آن با کارشان گلایه مندند. به نظر می رسد یک دستورالعمل روشن، شفاف و منطقی در پرداختها که متناسب با نوع و ساعات کار باشد،وجود ندارد.این بی عدالتی، افراد را به سوی راههای فرار از کار و تنبلی و بدست آوردن حقوق و مزایای بیشتر سوق می دهد.
به جای آنکه در پرداخت ها توان مالی و بودجه سازمانها در نظر باشد باید تعریف شغل، شرح وظایف، شرح مسوولیت، حوزه عمل و پوشش شغل و بسیاری از فاکتورهای تعیین کننده دیگر مدنظر قرار گیرد. وظیفه ای که لازم است سازمانهای معظم برنامه ریز کشور از جمله سازمان مدیریت و برنامه ریزی با نگاه سیستماتیک و به روز شده و یکپارچه،به آن بپردازد.
لازم است مزایا و اضافه پرداختها در سازمانهای متمکن؛ بر اساس کارآفرینی و بهره وری سازمانی که برآیند کارِ بیشتر از سوی افراد است ،صورت گیرد و نه به شکل صرف سهیم کردن کارمندان از بودجه سازمانی، که نوعی تقسیم پول بین افراد است. بدین ترتیب شاید بتوان تفکر بی عدالتی موجود در ذهن شاغلان را کم رنگ کرده و از تبعات آن که پیشتر ذکر شد، جلوگیری کرد.
2-از یک نوجوان و جوان بخواهید؛چند ارزش مهم اجتماعی نام ببرد. بسیار بعید می دانم در دایره ارزشهای شناخته شده وی،نامی از کار و تلاش به عنوان یک ارزش بشنوید!متاسفانه به واقع کار و تلاش در فرهنگ ارزشی ما، جایی ندارد و حتی در بسیاری از موارد این ارزش مهم جای خود را به تنبلی و بی تفاوتی که یک ضدارزش داده است .به عبارتی در سالهای اخیر ما شاهد یک جا به جایی ارزشها نیز هستیم چنانکه بسیاری از ضدارزشها لباس ارزش پوشیده اند. طنزها و متون منتشر شده در شبکه های اجتماعی و دیالوگهایی رایج بین جوانان نیز در جهت تقویت و استحکام این روند (جا بجایی ارزشها )عمل می کنند. بطوریکه بسیاری،"کار را برای تراکتور می دانند"! و ابایی ندارند که بگویند ساعتهای متمادی می خوابند یا بیکارند.!
به نظر می رسد در سالهای اخیر نهادهای فرهنگساز ما از خانواده ومدرسه تا رسانه هاو مساجد ومنابر در تبیین و اولویت ساختن برخی ارزشهای مهم کوتاهی کرده اند وخود راتنهابه چند ارزش خاص محدود کرده اند و آنها را پررنگ ساخته اند! نتیجه این کوتاهی و قصور " سونامی بیکاری از آشکار و کاذب و حتی پنهان است "که تا عمق جامعه نفوذ کرده و آن را به سوی کرختی و سکون کشانده است برای تاییداین مطلب نگاهی به سرانه کار در ادارات بیندازید! کار مفید هر کارمند چقدر است؟
3-دوستی می گفت؛در ایران هر روز صبح،یک سفره پهن می شود به نام نفت مدیران، کارمندن و کارگران دولتی بر سر آن می نشینند و هر کس دست بلندتری داشت بیشتر از این سفره برمی دارد. افراد حق خود می دانند که بدون زحمت زیادی و بدون اینکه تلاشی برای محتویات سفره و چیدن آن داشته باشنداز آن هر چه بیشتر بهره برداری کنند.نتیجه آن کاهش خلاقیت،انگیزه و بی توجهی به ارتقای مهارتهای حرفه ای است. اینجاست که لزوم توجه به خصوصی سازی بیشتر خود را می نمایاند.
4- متاسفانه وطن دوستی و تعصب نسبت به توسعه و سربلندی ایران فقط در حد شعار و انجام کارهای سمبولیک پیش رفته و در عمق جانها نهادینه نشده است .اگر ایران پاره تن است این پاره تن از طریق کار و تلاش بی وقفه و زیاد ، جان می گیرد، توسعه می یابد و قدرتمند می شود کشورهای توسعه یافته که الگوی امروزی بسیاری از کشورها هستند بابت این الگوشدن و پیشرفت و رفاه خود هزینه داده اند سخت کارکرده اند و می کنند.
بالا رفتن پرچم و عشق به میهن هزینه هایی دارد که باید بپردازیم گاه در مقابله با دشمن در خط مقدم، گاه با کار و کار و کار .
حال که قرار است سایه تحریم ها از سر کشورمان برداشته شود؛ باید معادله غیر حقیقی کار کمتر حقوق بیشتر به معادله منطقی و درست کار بیشتر=حقوق بیشتر ،احترام افزونتر و توسعه یافتگی تغییر یابد. اعظم عابدینی-مدرس دانشگاه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]