تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس وصيت ميت را در كار حج بر عهده بگيرد، نبايد در آن كوتاهى كند، زيرا عقوبت آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820841615




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گذری بر نام‌آوران خفته در تاریخ - 4 تضاد سیاسی گروه‌های مذهبی و شهادت آیت‌الله شمس‌آبادی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گذری بر نام‌آوران خفته در تاریخ - 4
تضاد سیاسی گروه‌های مذهبی و شهادت آیت‌الله شمس‌آبادی
آیت‌الله ابوالحسن شمس‌آبادی از علمای طراز اول اصفهان بود که در طول دوران حیاتش خدمات ارزنده‌ای در زمینه‌ حمایت از دین اسلام و آموزه‌های دینی ارائه داد، او از همان دوران کودکی علاقه زیادی به مسائل دینی و قرآنی داشت.

خبرگزاری فارس: تضاد سیاسی گروه‌های مذهبی و شهادت آیت‌الله شمس‌آبادی



 به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، هر قسمتش داستانی را در دل پنهان کرده، قدمت تخت‌فولاد، یکی از قدیمی‌ترین قبرستان‌های جهان تشیّع، افسانه‌ای شنیدنی است و وجود مقبره یوشع‌ نبی در تکیه لسان‌الارض این قبرستان بر این موضوع صحه می‌گذارد، حکایت زندگی علمای بزرگ تشیع، نامداران و نام‌آوران مدفون در گوشه‌گوشه تخت‌فولاد، حکایتی شنیدنی است. تخت فولاد در زمره گورستان‌های مهم ایران و جهان اسلام و دومین قبرستان تاریخی شیعه پس از قبرستان وادی‌السلام است که جمع زیادی از علمای تراز اول جهان تشیع، مشاهیر، ادبا و شاعران معروف در آن مدفون هستند و به همین جهت این گورستان، نمادی شاخص از هویت ایرانی در اصفهان است که سهمی از بارزترین دستاوردهای پیشین ادبی و فرهنگی را از گذشته‌های بسیار دور به نمایش می‌گذارد. برای زیارت قبر آیت‌الله شمس‌آبادی، باید به ضلع شمالی تخت فولاد قدم گذاشت؛ بخشی که در آن مقبره بسیاری از علمای بزرگ اصفهان از دوران گذشته وجود دارد. حاج سید ابوالحسن شمس‌آبادی، فرزند علامه آیت‌الله میرزا محمد ابراهیم موسوی شمس‌آبادی مازندرانی از علمای طراز اول و برجسته معاصر اصفهان بود. او در سال 1327 هجری قمری در اصفهان دیده به جهان گشود.

  او از همان دوران کودکی علاقه زیادی به یادگیری مسائل دینی و عرفانی داشت به طوری که در محضر اساتید بزرگی از جمله پدربزرگش، آموزش‌‌های لازم را فرا گرفت. آیت‌الله شمس‌‌آبادی پس از گذراندن دوران تحصیل در مقطع دبستان، دوران نوجوانی خود را در زمینه علوم دینی و اسلامی گذراند و سپس در سن 25 سالگی به نجف اشرف اعزام شد و در آنجا از محضر آیت‌الله سید ابوالحسن موسوی اصفهانی، آیت‌الله آقا ضیاءالدین عراقی، آیت‌الله شیرازی و آیت‌الله سید جمال‌الدین گلپایگانی بهره برد و پس از 15 سال، به اصفهان بازگشت. او در سن 32 سالگی با دختر مرحوم «آیت‌الله حاج شیخ علی مشکوة سده‌ای»، از مجتهدین برجسته اصفهان که امام جماعت مسجد مریم بیگم اصفهان بود، ازدواج کرد. آیت‌الله شمس‌آبادی در سال 1342، حمایت خود را از نهضت امام‌ خمینی (ره) اعلام کرد به طوری که در منبرهایی که قدم می‌گذاشت، به شخصیت امام‌ خمینی (ره) و تالیفات ایشان به طور مکرر اشاره می‌کرد. از جمله فعالیت‌های سیاسی وی می‌توان به ارسال تلگرامی در سال 1349 با امضای جمعی از اعضای علمای اصفهان (از جمله آیت‌الله خادمی،) در مورد تبعید آقای صافی به آیت‌‏الله گلپایگانی، عزیمت به تهران در سال 1342 برای اعتراض به حرکت رژیم و پیوستن به جمع علمای تهران، حمایت از حضرت امام خمینی (ره) و سایر علمایی که در سال 1342 دستگیر شده بودند، اشاره کرد. طبق اسناد تاریخی، آیت‌الله شمس‌آبادی در طول دوران حیاتش بیش از 200 شاگرد را تربیت کرد و هر کدام از شاگردان بعد از گذراندن دوران تکمیلی دروس خود، برای خود به عنوان بزرگترین اساتید آن زمان شناخته شدند. آیت‌الله شمس‌آبادی بعد از اینکه از نجف به اصفهان بازگشت، خدمات زیادی به مردم ارائه کرد که از جمله آنها می‌‌توان به آموزش قرآن به نابینایان، تعلیم مسائل دینی و عرفانی به نوجوانان و جوانان و همچنین تاسیس چند موسسه خیریه در اصفهان و خدمات فرهنگی و دینی دیگر اشاره کرد. از آیت‌الله شمس‌آبادی همچنین تالیفات زیادی از جمله «شرح بر صحیفه سجادیه امام علی بن‌الحسین(ع)»، «موعظه حضرت ابراهیم(ع)» و «رساله در اصول دین» به یادگار باقی مانده که در هر یک از این کتاب‌ها، به مسائل مختلف فقهی و دینی اشاره کرده است. در دوران حیات آیت‌الله شمس‌آبادی، درگیری‌های زیادی میان گروه‌های مذهبی اتفاق افتاد و همزمان با این اختلافات، میان علمای اصفهان نیز اختلافات درونی رخ داد و علت اصلی اختلافات نیز آن بود که تعدادی از افراد، خود را طرفدار مرتضی اردکانی و حاج آقا ارباب اعلام می‌کردند و گروه دیگر نیز خود را از هواداران آیت‌الله شمس‌آبادی می‌دانستند و همین موضوع سبب ایجاد تضاد فکری میان این دو گروه شد که اختلاف نظراتی را میان افراد به دنبال داشت و این اختلافات بیشتر بعد از کودتای 28 مرداد نمایان شد. این اختلافات ناشی از این بود که علمای حوزه علمیه اصفهان بیشتر متمایل به حوزه نجف و تحت تأثیر آیت‌الله خویی بودند و در مسائل سیاسی کمتر دخالت می‌کردند، اما علمای حوزه علمیه نجف‌آباد به حوزه‌ علمیه قم تمایل داشتند. البته ریشه این تضاد، سیاسی بود؛ عقاید حاج آقا رحیم به دیدگاه‌های امام خمینی (ره) شباهت داشت، مثلاً ایشان نماز جمعه را واجب می‌دانست. در مقابل، حاج میرسید علی ابطحی و طرفدارانش به شدت به مرحوم ارباب و مریدانش حمله می‌کردند و می‌گفتند که آنها سنی هستند. در واقع ماجرای سیدمهدی هاشمی هم از این اختلاف سرچشمه می‌گیرد و این سابقه نقش مهمی در ریشه‌یابی برخوردهای خشن و حذفی گروه مهدی هاشمی در آینده داشت.  آغاز درگیری آیت‌الله شمس‌آبادی و مهدی هاشمی خود مهدی هاشمی در اعترافاتش به این مضمون اشاره کرده و مدعی شده که طیف طرفداران آیت‌الله شمس‌آبادی، روحانیت سنتی بوده‌اند. اعتقادات خاص مهدی هاشمی از اسلام، در کنار دیگر انگیزه‌ها موجب شد تا مهدی هاشمی حساسیت دوستان و شاگردانش را در جلسات گوناگون فکری و فرهنگی نسبت به این قشر از روحانیت بالا ببرد و حتی خطر آنان را بیش از خطر ساواک ارزیابی کند. اقدامات مهدی هاشمی متأثر از افکار غروی البته این ادعاهای مهدی هاشمی درباره شخصیت سیاسی آیت‌الله شمس‌آبادی صحیح نبود، زیرا ایشان در زمره روحانیونی بود که به دستگیری حضرت امام خمینی (ره)، آیت‌الله قمی و آیت‌الله محلاتی اعتراض و اعلامیه منتشر کرد. مهدی هاشمی وابسته به حوزه نجف‌آباد و از شاگردان محمد جواد غروی اصفهانی بود. این شخص که به قول خود مروج نوعی تشیّع اصلاح شده و انقلابی بود، در ایجاد تشنجات افراطی ـ مذهبی در اصفهان نقش عمده‌ای داشت. این تفکرات سبب شد تا برخی از علمای اصفهان به مخالفت با او برخاسته و در رد نظریات او مطالبی ارائه کنند. به تدریج پیروان عقاید او که مهدی هاشمی نیز در رأس آنها قرار داشت، به «هدفی‌ها» مشهور شدند و شروع به اقدامات تبلیغاتی و سپس حذفی با روحانیت سنتی و در رأس آنها آیت‌الله شمس‌آبادی کردند. مهدی هاشمی با تحریک مردم و از جمله تیم خود علیه آیت‌الله شمس‌آبادی، حساسیت‏‌هایی ایجاد می‌‏کرد. در نهایت مهدى هاشمى و تعدادى از عواملش، طبق نقشه قبلى آیت‌الله شمس‌آبادى را به شهادت رساندند. غروب زندگی آیت‌الله شمس‌آبادی، این شخصیت علمی و دینی در فروردین سال 1355 خورشیدی بود که پیش از اذان ظهر در راه رفتن برای اقامه نماز جماعت، توسط گروهی از مخالفانش، ربوده شد و پس از مدتی خبر به قتل رسیدن او همگان را متعجب خود کرد و از آنجایی که جسد او در شهر درچه کشف شد، مسجدی به نام وی نامگذاری شد و سپس او را در تخت فولاد مدفون کردند. وقتی این خبر به گوش مردم اصفهان رسید، جنبشی بزرگ در سطح شهر اتفاق افتاد و فردای آن روز، مراسم تشییع جنازه او را در تخت فولاد برگزار کردند. البته مراسم این شخصیت دینی، نه تنها در اصفهان، که در اقصی نقاط کشور و همچنین نجف اشرف برگزار شد. انتهای پیام/63054/صا30

94/04/22 - 11:48





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن