تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فال بد زدن شرك است و هيچ كس ازما نيست مگر اين كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828740533




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

این زن، نمی خواهد دوقلوهایش را بفروشد، به او کار بدهید


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: این زن، نمی خواهد دوقلوهایش را بفروشد، به او کار بدهید جامعه > آسیب‌ها - مهر نوشت:

یک مادر با دو فرزند دوقولو، به خاطر زندانی شدن همسرش روزگار سختی را می گذرانند. او کمک نمی خواهد، فقط یک شغل می خواهد که بیمه داشته باشد. الو... خانم موسوی؟ سلام ... خبرنگار خبرگزاری مهر هستم قبلا هماهنگ شده بود... امروز تشریف دارید خدمتتان برسم؟ بله بفرمایید. لطفا آدرس را بگویید یادداشت کنم؟ رباط کریم - (از طرف جاده ساوه بیایید راحت تر است)... داخل رباط کریم نشوید ما در منطقه ای به نام کیکاور هستیم... نمی توانید پیدا کنید! اگر رسیدید تماس بگیرید خدمت می رسم. با اینکه از طرف انجمن حمایت زندانیان مرکز معرفی شده بودند باز هم مردد بودیم که آیا این خانواده واقعا نیازمند است یا نه؟ با این حال در بین راه سبد ارزاقی تهیه کردیم تا به قول معروف در ماه مبارک رمضان دست خالی به میهمانی این خانواده نرویم (هزینه این کمک را یکی از خبرنگاران تقبل کرد). نامش رقیه موسوی است که در پرونده انجمن نوشته شده همسر زندانی! جرم همسر ارتباطی با گزارش ندارد اما می گویند قرار است اعدام شود. سه فرزند دارد. یا بهتر بگویم سه فرزند داشت که حالا تنها امیرعباس و امیر حسین دو قولوهای ۱۸ ماهه برای او مانده اند. تصویر کودکی ۴ ساله که روی دیوار خانه نصب شده نشان می دهد که انگار چند ماهی است با مادر و پدر خداحافظی کرده است. وقتی داستان را برایمان تعریف کرد، گریه اش گرفت. همه ساکت شدند. بعد گفت: سامانم را خیلی دوست داشتم. به تصویرش نگاه کرد و ادامه داد: مشکل قلبی داشت. پدر رقیه، پیرمرد ۷۰ ساله ای است که کلاه سبزش رسم زیبای قدیم را همراه دارد و ما هم به رسم قدیم گفتیم: خدا قوت آقا سید... شما تعریف کن ... سکوت کرد! مادر رقیه هم در طول مصاحبه سخن نگفت. همه ساکت بودند... رقیه گفت: این خانه که الان در آن زندگی می کنیم یک حال و ۲ اتاق خواب دارد. خانه را یک خانم خیراندیش برای مادر و پدر خریداری کرده و حالا من و فرزندانم سر بار پدر هستیم. البته تنها هم نیستیم. خواهر دیگرم هم همسرش معتاد به شیشه است و او را در دوران بارداری در بندرعباس رها کرد و رفت و حالا خواهرم هم با فرزند خردسالش میهمان پدر است. در میان گفتگو دوقولوها شیطنت می کردند. از خوردن دستگاه ضبط صدا تا بازی کردن با تلفن همراه خبرنگار ... البته با دو تا پفک و یک بیسکویت مادر توانستیم اوضاع را کمی آرام کنیم. مادر دوقولوها می گفت: ۱۸۰ هزار تومان یارانه داریم بعلاوه حقوق ۳۰ هزارتومانی بهزیستی برای دوقولوها و کمک ۴۰ هزار تومانی کمیته امداد به پدرم یعنی در مجموع می شود ماهانه حدود ۲۵۰ هزار تومان! هزینه خورد و خوراک را خیرین می دهند گفتیم این که هزینه شیر پاستوریزه بچه ها هم نمی شود؟ گفت: بله ... بروید از مغازه محل سئوال کنید چگونه سه ماه سه ماه باید بدهی ها را پرداخت کنیم. خواهر بزرگش که آن روز برای دیدن پدر و مادر همراه با دو فرزندش آمده بود گفت: چرا نمی گویی از کجا خورد و خوراک را تامین می کنید؟ بگذارید خودم بگویم .... آقای خبرنگار هزینه خورد و خوراک پدر و مادر و خواهرانم را همسایه ها و خیرین می دهند. یکی هم مثل شما که امروز برای والدینم سبد ارزاق آورده است. رقیه موسوی در ادامه گفته های خواهر گفت: راز نگفته ای ندارم. زندگی ما این است. اصلا بگذارید از صدا و سیما و همه خبرنگاران بیایند و تصویر ما را پخش کنند. پس فردا همین دوقولوها نیاز به مهد کودک و پیش دبستانی و مدرسه دارند و بعد دوباره گریست... گفتیم چرا ؟ گفت یاد سامان افتادم که آرام آرام باید راهی پیش دبستانی می شد. انجمن ۲۵۰ هزار تومان کمک کرد! در مورد کمک های انجمن حمایت زندانیان مرکز و کمیته امداد که وظیفه حمایت از خانواده زندانیان را دارند سئوال کردیم که گفتند: انجمن حدود ۱۰ ماه است که ما را تحت پوشش قرارداده و غیر از چند سبد ارزاق تنها ۲۵۰ هزار تومان کمک کرده است. کمیته امداد هم رفتیم، گفتند: شما تحت پوشش بهزیستی هستید. گفتیم: بهزیستی فقط ۳۰ هزار تومان آن هم برای دوقولوها می دهد. یک بار دوقولوها ۳ روز گرسنه ماندند زمان از دستمان خارج شد و درد و دل ها همچنان ادامه داشت اما وقتی فهمیدیم دوقولوها سه روز بدون شیر و غذا بودند متاثر شدیم. مادر می گفت: به بچه ها آب جوش و قند می دادم اما باز بی تابی می کردند. داد زدم بخوابید دیگر خسته شدم .... خدایا کمکم کن... واقعا گاهی کم می آوردم... راستش بچه ها فقط شیر میهن می خورند آن هم از نوع پاکتی البته غذا هم به آنها می دهم. خودم هم از همان بچه اول شیر نداشتم. شیر خشک هم به بچه ها نمی سازد البته اگر هم می ساخت باز هزینه تامین آن بالا بود. از رئیس جمهور کار می خواهم مادر به نیت حضرت عباس نام دوقولوهای خود را امیر عباس و امیر حسین گذاشت و می گوید: چون یکی از آنها بیمار است از صورت لاغرش می فهمم امیر عباس است... در مورد خانواده همسرش سئوال کردیم: پدر همسرم فوت کرده و مادر همسرم هم زن خوبی است اما نمی توانم با آنها زندگی کنم چون پسر بزرگ دارند. خلاصه بگویم حالمان خوب نیست اما باز هم خدا را شکر که دو پسر دارم آن هم دوقولو و تلاش می کنم خوب تربیت شوند. گفتیم اگر صدای شما را رئیس جمهور شنید از طرف شما چه بگوییم؟ گفت: دنبال کمک نیستم خودم سالم هستم. فقط یک کاری باشد و بیمه هم داشته باشد. همسایه ها طوری رفتار می کنند انگار من هم مجرم هستم در میان در و دل ها از محله شان هم گفتند. وقتی هوا تاریک می شود دیگر جرات بیرون آمدن نداریم. اینجا پر از زمین های بی صاحب و بیابان و خاک و باد است. اگر مشکلی رخ دهد نیم ساعت طول می کشد پلیس از منجیل آباد به کیکاور برسد. گفت: همه همسایه ها ماجرای زندگی من را می دانند و من را با چوب همسرم تنبیه می کنند انگار من شریک جرم هستم. دوقولوها را ۵۰۰ هزار تومان می خواستند! حرفی برای گفتن نبود. هرقدر بیشتر می ماندی دردهای بیشتری را باید ثبت می کردیم. وقت رفتن بود و تا بیرون خانه آمدیم. موقع رفتن مادر دوقولو ها گفت: یک بار فردی به اسم خیر و کار خیر به ما گفت شما توان نگهداری بچه ها را ندارید بدهید خودم بزرگ می کنم و به شما ۵۰۰ هزار تومان می دهم. گفتیم: خودش بچه داشت؟ گفت: نه بچه دار نمی شدند. گفتیم: چرا قبول نکردید؟ گفت: مگر می شود مادر بچه هایش را بفروشد؟ به چه قیمتی؟ این دوقولوها عشق من و تمام زندگی من هستند. ۴۷۴۷

کلید واژه ها: زندان - حبس - زندان - خانواده -




شنبه 20 تیر 1394 - 08:17:27





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن