پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848709171
نقد سکولاریسم از دید قرآن
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نقد سکولاریسم از دید قرآن (2)
مصادیق اوامر و نواهى الهى، تنها در امور فردى خلاصه نمىشود، بلکه جلوههاى آن در امور اجتماعى نیز محقق است. پس نمىتوان بدون حکومت، حاکمیت و زمامدارى جامعه، از عهده اعمال نظر شرع در امور اجتماعى برآمد.در قسمت اول این مطلب به معانی لغوی سکولاریسم و تعاریفی که از آن شده تا حدی پرداختیم و گفتیم که این تفکر به حوزه جوامع اسلامی هم راه پیدا کرده است و در ادامه با آوردن مستندات قرآنی بر آن شدیم تا در تضاد بودن این نظریه با آموزه های والای قرآن و آنچه قرآن از انسان می خواهد را ثابت کنیم در ادامه به نگاه قرآن به ابعاد اخروی، مادی، و اجتماعی انسان می پردازیم امید است که مفید برای عموم باشد . تأکید بر مقام اخروى انسان انسانى که قرآن به معرفى آن پرداخته است، به دنیا محدود نیست بلکه انسانى فراگیر است. انسانى است که افزون بر حضور در زندگى مادى و پستتر (الحیاة الدنیا)، در جهان دیگر و زندگى عالىتر (الحیاة الاخرة) نیز حضور واقعى دارد؛ چرا که وقتى به کاربرد دنیا و آخرت در قرآن مىنگریم، در مىیابیم در هر جا که یکى از این دو کلمه به کار برده شده است، بسیار از این پیوستگى دو طرفى گزارش داده است. از این رو، خداوند مىفرماید: «تریدون الدنیا و الله یرید الاخرة» یعنى: شما متاع ناپایدار دنیا را مىخواهید؛ ولى خداوند سراى دیگر را )براى شما( مىخواهد.اینگونه آیات در مقام افاده این معنا نیستند که شما مسلمانان به مسائل دنیوى کار نداشته باشید و آنها را به اهل خود واگذار کنید و به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول شوید بلکه در مقام بیان این مطلب است که شما مسلمانان باید به این نکته توجه داشته باشید که دنیا زودگذر است. مبادا آن را براى خود هدف قرار داده و از رسیدن به مسائل اخروى غافل بمانید. پس آیه در صدد ارزشگذارى و برتر دانستن مقام اخروى از مقام دنیوى است. ـ توجه بر مقام مادى انساندین اسلام، در کنار توجه به ابعاد روحى و روانى انسان، از عنایت به جنبههاى جسمانى و مادى او نیز غافل نبوده است.قرآن کریم در یک جا مىفرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ»( اعراف / 32) ؛ بگو: چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آوردهاند؛ [اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولى] در قیامت، خالص [براى مؤمنان] خواهد بود.و در جاى دیگر مىفرماید:«وَ لا تَنْسَ نَصِیبَک مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کما أَحْسَنَ اللّهُ إِلَیْک وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الأَْرْضِ إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ» ؛ و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکى کرده، نیکى کن و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد.نتیجه این که اگر دین اسلام، تنها به جنبه آخرتى انسان توجه مىکرد و از امور دنیوى انسان سخنى نمىگفت، زمینه براى رشد این فکر که دین اسلام، به شخص انسان و روح و روان او وابسته مىباشد و به تبع آن در ابعاد اجتماعى هم سخنى نخواهد داشت، فراهم مىشد ولى اسلام با دخالت کردن در فعالیتهاى اجتماعى، از راههاى گوناگون، بر طرز تفکر سکولاریستى خط بطلان مىکشد. ـ تأکید بر مقام اجتماعى انساناز نظر اسلام، انسانتنها به بعد شخصى و فردى محدود نمىشود. اسلام او را در متن جامعه مىبیند و کمال او را هم با حضور در جامعه قابلتحققمىداند و حاشیهنشینى و بىطرفى را بهشدت،نفىمىکند.( فروع کافى، ج 5، ص 494)شاهد بر این مدعا آن است که وقتى به آموزههاى این دین مىنگریم بعد اجتماعى آن را بیشتر و بهتر از ابعاد روحى و روانى آن مشاهده مىکنیم؛ در این دین از رهبانیت و شیوع آن، منع(عبدالامیر الهویدى، التفسیر المعین، ص 42) و از پیروان آن، نهایت تلاش در باب اصلاح امور دنیوى و محیط زندگى خود، خواسته مىشود. پس در واقع از نظر قرآن، انسان هم در جامعه، حضور پیدا مىکند و هم در صدد اثرگذارى در جامعه بر مىآید:«نبود تمایز بین نیاز فردى و اجتماعى ـ حتى نیاز شدیدتر در امور اجتماعى ـ که از سوى خود عقل تشخیص دادنى است، اثبات مىکند که گستره دین، همه ابعاد انسان را در همه شؤونات در بر مىگیرد و محدود دانستن آن به امور فردى، مورد پذیرش عقل نیست.»( عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 71)بگو: چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آوردهاند؛ [اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولى] در قیامت، خالص [براى مؤمنان] خواهد بودابعاد نگرش اجتماعى قرآن1ـ امور اقتصادىدین اسلام، با توجه بر مفاد قاعده «الناس مسلطون على اموالهم.» مردم را بر مال و ثروت خود مسلط مىداند و از همه مىخواهد که این اصل کلى را رعایت کنند. هیچ کس حق ندارد بىدلیل به دارایى دیگران تجاوز کند. همچنین از مردم مىخواهد که تجارتشان از روى رضایت انجام گیرد؛ چنان که از آنان دورى از نزولخورى، معامله باطل،کمفروشى و رشوه را درخواست مىکند. گذشته از اینها، اساسا اسلام براى ارائه برنامههاى کلى، ابوابى را تحت عناوین مکاسب، مزارعه، مساقات، مضاربه، مشارکت و... مطرح مىکند. از موارد یاد شده معلوم مىشود(مرتضى مطهرى، نظرى به نظام اقتصادىاسلام، نشرصدرا) که اسلام نسبت به فعالیتهاى اقتصادى بشر ساکت نیست و سخنها دارد.2ـ امور حقوقىدر اسلام، به ابعاد مختلف حقوقى جامعه اشارههاى خاص و روشن شده است؛ از باب مثال، حقوق خانوادهاز جمله حقوق زن در بالاترین حد با تمام زوایاى پیچیده آن، از منظر اسلام پوشیده نمانده است. احکام ازدواج، طلاق، نفقه، سکونت، حضانت و ارث با لحاظ عدالت، پیشبینى شده و قوانین مربوط به اجاره،صلح، رهن، ضمان به طور شفاف مورد اشاره قرار گرفته است.
3ـ امور فرهنگىاسلام، از اظهار نظر نسبت به ابعاد فرهنگى جامعه نیز غافل نیست. به این بیان که آن بخش از عاداتى را که با روح اسلامى سازگار است، قبول دارد و بخشهاى ناسازگار را رد مىکند؛ از باب نمونه، قرآن فرهنگ اسراف(سباء / 35ـ34؛ زخرف / 24ـ23) و تبذیر را شایسته امت اسلامى نمىشناسد، مادىگرایى را محکوم مىکند و در عین حال رکود و ایستایى را مخالف سعادت آدمى مىداند. غیبت و سخنچینى و امثال آن را گناه مىشمارد و راستگویى را دوست مىدارد. افسانهپذیرى و تبعیّت تقلیدى(43) را شایسته مقام انسانى نمىداند اما بر تبعیت از الگوهاى صحیح پا مىفشارد.4ـ امور ادارى و سیاسىاین موضوع مهم را در ابعاد گوناگون، بررسى مىکنیم:الف) حاکمیت اللهاسلام، حاکمیت را منحصر به الله دانسته است. روشن است که حاکمیت الله به معناى حضور فیزیکى او نیست؛ بلکه همانند حاکمیت روح بر فعالیتهاى خود است. همچنان که تمام فعالیتهاى بشرى از روح ناشى مىگردد، همه قوانین موجود در جهان هستى هم از الله سرچشمه مىگیرد. پس نه تنها اداره جهان از جهت وجودى و تکوینى به او محتاج است،( نازعات / 5) از جهت قانونگذارى هم فقط او داراى چنین حقى است. به همین سبب، خداوند از متخلفان، با عناوین فاسق، کافر و ظالم یاد مىکند.( مائده / 45ـ44 و 47)ب) حاکمیت نماینده خدا (شخص معصوم)از این که خداوند، انسان را جانشین خود روى زمین معرفى مىکند، معلوم مىشود هیچ انسانى بر انسان دیگر برترى ندارد و همه آزاد و برابر آفریده شدهاند. این، همان اصل «نفى سلطنت غیر بر بشر» در اسلام است. بنابراین، این انسان است که بر سرنوشت خود در تمام عرصهها، از جمله عرصه حکومت، حاکم است.( سید محمدباقر صدر، الاسلام یقود الحیاة، ص 134)ج) مشروعیت الهى حکومت معصومچنان که گذشت، افراد معصوم کسانى هستند که به لحاظ قرار گرفتن در مرتبه بالاتر، خداوند آنها را حاکم بشر معرفى نموده و لزوم اطاعت(نساء / 59) از آنان را براى مردم گوشزد کرده است.البته این که خداوند در این حاکمیت دخالت مىکند و عقل برتر را معرفى مىکند، علتش ایناستکه غالب عقلها بر اثر مادیات، آلودگیهایى پیدا کرده و از انجام وظیفه خود ناتوان مىشوند، این است که خداوند آن عقلهاى پاک و مقرّب خدا را به مردم معرفى مىکند تا مردم در پناه آنان، به مقصود نایلآیند.نتیجه سخنان گفته شده، این است که قرآن، اندیشه سکولاریستى را نمىپذیرد؛ زیرا همچنان که گفته شد، بخش مهمى از آیات قرآن، ناظر به فعالیتهاى اجتماعى انسان در تمام ابعاد آن است. د) فلسفه تحقق حکومت اسلامىخداوند در قرآن، وقتى به شرح وظایف انبیا مىپردازد، به طور کلى به برقرارى جامعه توحیدى و سالم نمودن ارتباط انسان با خدا و منع پرستش غیر او اشاره مىکند. خداوند این نکته را در آیات متعددى(54) یادآور مىشود. افزون بر آن، اقامه قسط و عدل را هم محور اساسى بعثت آنان معرفى مىکند.علامه طباطبایى در این باره مىفرماید: «شؤون اجتماعى مخصوص به دستهاى خاص نمىباشد و در این موضوع پیغمبر نیز با دیگران مساوى بوده، هیچ امتیازى ندارد. امر حکومت به دست خود مسلمین است و این وظیفه آنهاست که با در نظر گرفتن روش رسول خدا که روش امامت بوده است، حاکمى را انتخاب کنند»روشن است که پیاده شدن اهداف نامبرده، با برنامهریزى و فراهم آوردن امکانات و برطرف کردن موانع میسّر است. به بیان دیگر، با تشکیلات اجرایى و دستگاههاى حکومتى مقدور است؛ چرا که در واقع، بین این دو، ملازمه عقلى و عرفى برقرار است.علاوه بر این، خود پیامبر صلىاللهعلیهوآله در حدیثى(وسائل الشیعه، ج 1، ص 15) اطاعت از اولى الامر (شخص معصوم به عقیده شیعه) را در ردیف واجبات اساسى اسلام، توصیف مىکند. على علیهالسلام هم ولایت را پایه دین معرفى کرده و انتخاب رهبر را یکى از واجبات الهى مىشمارد. امام صادق علیهالسلام (محمد بن یعقوب کلینى، پیشین، ج 2، ص 208) نیز مرگ شخص جاهل به امام را مرگ در حالِ جاهلیت بیان مىدارد.
خلاصه آن که، انگیزه بعثت انبیا، بویژه پیامبر صلىاللهعلیهوآله از یک سو و استمرار رسالت توسط پیشوایان معصوم از سوى دیگر، لزوم داشتن حکومت و قدرت اجرایى را توجیه مىکند:«مصادیق اوامر و نواهى الهى، تنها در امور فردى خلاصه نمىشود، بلکه جلوههاى آن در امور اجتماعى نیز محقق است. پس نمىتوان بدون حکومت، حاکمیت و زمامدارى جامعه، از عهده اعمال نظر شرع در امور اجتماعى برآمد؛ چنان که کمى تامل در برخى از احکام شرع نسبت به مناسبات اجتماعى جامعه، روشن مىکند که موارد بسیار از اوامر و نواهى شرع، جز با حکومت الهى تحقق نمىیابد؛ مانند جهاد، دفاع، اقامه حدود، قصاص و دیات و تنظیم روابط بینالملل بر اساس حسن تفاهم و زندگى مسالمتآمیز و نفى هرگونه سلطهگرى و سلطهپذیرى و...»( عبدالله جوادى آملى، پیشین، ص 156) اسلام خواهان حکومت دینی است از آنچه گفته شد، به روشنى مىتوان این مدعا را استنباط کرد که قرآن کریم، از یک سو در صدد پیاده کردن حکومتى مبتنى بر معارف الهى و آسمانى است و هرگز حکومتى غیر متکى بر معارف قرآنى را نمىپذیرد و بر مسلمانان فرض مىداند که با فراهم کردن بستر مناسب، امکان جامه عمل پوشاندن به قوانین قرآنى را تحقق بخشند. طبق این اصل، مىتوان ادعا کرد که اندیشه سکولاریستى به طور کامل با قوانین الهى در تضاد است.از سوى دیگر، طبق نقل تاریخ، پیامبر صلىالله علیه و آله نخستین پایهگذار حکومت اسلامى بودند. آن حضرت تمام مسائلى را که یک حکومت در آن زمان اعمال مىکرد، انجام مىدادند. پس از ایشان هم، گرچه در تعیین و تشخیص حاکم اختلاف شد، اما کسى در لزوم حکومت اسلامى (تلفیق سیاست و دیانت) تردیدى ننمود. به همین جهت، تمام حاکمان در سرزمینهاى اسلامى کوشش داشتند خود را حاکم اسلامى جلوه دهند. البته گرچه نطفه جدایى دین از سیاست، از زمان پدیده شوم سقیفه منعقد شد و در این میان، ظاهرا معاویة بن ابوسفیان(شیعه در اسلام، ص 44) اولین شخصى بود که به صورت علنى، نغمه حکومت بدون اتکا به دین را سر داد و همه نیروهاى خود را در زنده نگه داشتن اصل حکومت اموى به کار بست و توانست امر خلافت را به امر سلطنتى و اشرافى مبدّل کند. به فرموده حضرت امام خمینى رحمهالله ،( صحیفه نور، ج 16، ص 248) این مسأله (جدایى میان سیاست و روحانیت) در زمان بنى امیه طرح شد و در زمان بنى عباس قوت گرفت. این در حالى بود که پیامبر صلىاللهعلیهوآله (محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 44، ص 382) اطاعت از حکومت غیر دینى را سبب ورود به جهنم دانسته بود و امامان معصوم(همان، ج 27، ص 193) هم، مردم را از مراجعه به حاکمان طاغوت منع مىنمودند و اجازه مساعدت و همکارى با آنان را نمىدادند. دغدغه ی اساسی و مهم در زمان حیات پیامبر(ص)همه این موارد نشان مىدهد که مسأله حکومت، یکى از دغدغههاى اصلى در حیات پیامبر صلىاللهعلیهوآله و امامان علیهمالسلام بوده است. نکته مهم و شایان توجه این است که تلاش آنان در جهت تسلط بر مردم از راه زور نبوده بلکه براى این بوده است که ثابت کنند حکومت غیردینى داراى مشروعیت الهى نیست و حکومت، بایستى برخاسته از دین باشد. از این جهت، به انتخاب مردم ارج مىنهادند و آنجا که مردم حاکمى دیگر را برمىگزیدند از ارشاد آن هم دریغ نمىنمودند ؛ مانند على علیهالسلام (نهج البلاغه، خطبه 173). علامه طباطبایى در این باره مىفرماید:«شؤون اجتماعى مخصوص به دستهاى خاص نمىباشد و در این موضوع پیغمبر نیز با دیگران مساوى بوده، هیچ امتیازى ندارد. امر حکومت به دست خود مسلمین است و این وظیفه آنهاست که با در نظر گرفتن روش رسول خدا که روش امامت بوده است، حاکمى را انتخاب کنند.»( المیزان، ج 7، ص 210) مصادیق اوامر و نواهى الهى، تنها در امور فردى خلاصه نمىشود، بلکه جلوههاى آن در امور اجتماعى نیز محقق است. پس نمىتوان بدون حکومت، حاکمیت و زمامدارى جامعه، از عهده اعمال نظر شرع در امور اجتماعى برآمد؛ چنان که کمى تامل در برخى از احکام شرع نسبت به مناسبات اجتماعى جامعه، روشن مىکند که موارد بسیار از اوامر و نواهى شرع، جز با حکومت الهى تحقق نمىیابد؛ مانند جهاد، دفاع، اقامه حدود، قصاص و دیات و تنظیم روابط بینالملل بر اساس حسن تفاهم و زندگى مسالمتآمیز و نفى هرگونه سلطهگرى و سلطهپذیرى و...نتیجهبا تأمل در آیات قرآن، روشن مىشود که مسأله حکومت، به طور کلى یک امر بشرى و مربوط به دنیا نیست و چنین نیست که به خود بشر واگذار شده باشد و اسلام، در رابطه با آن، هیچ موضعى روشن نداشته باشد. بلکه همچنان که بخشى از آیات، حوزه شخصى انسان را شامل مىشود، بخش دیگرى از آیات هم حوزه اجتماعى انسان را در بر مىگیرد و ناظر به آن قلمرو است. بنابراین، بشرى و دنیوى دانستن مقوله حکومت از منظر اسلام، نوعى ظلم و اجحاف در حق این دین محسوب مىگردد و با آیات صریح قرآن در این زمینه مخالف است. قرآن کریم حکومتى مانند حکومت لائیک را نمىپذیرد و اندیشه سکولاریستى به طور اساسى با آیات آن تضاد دارد و نمىتوان تز سکولاریستى و لائیکى را همسو با مفاهیم قرآنى و سنت نبوى دانست. تلخیص و فرآوری : محمدی بخش قرآن تبیان منبع : مقاله نقدی بر سکولاریسم از دیدگاه قرآن نوشته على کریم پور قراملکى
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
نقد سکولاریسم از دید قرآن (2)مصادیق اوامر و نواهى الهى، تنها در امور فردى خلاصه نمىشود، بلکه جلوههاى آن در امور اجتماعى نیز محقق است. پس نمىتوان بدون حکومت، ...
نقد سکولاریسم از دیدگاه قرآن (1)سکولاریسم به معناى مخالفت با شرعیات و مطالب دینى، روح دنیادارى، طرفدارى از اصول دنیوى و عرفى است و سکولاریست به معناى ...
از اين رو، نويسنده در اين مقاله به نقد و بررسى شبهات سكولاريستى در عرصه دين، ...... نقد سکولاریسم از دیدگاه قرآن (1)سکولاریسم به معناى مخالفت با شرعیات و مطالب ...
این درحالی است که جریان فكری غالب بر جهان غرب "سکولاریسم" می باشد. سكولاریسم (secularisl) یعنی دین .... شغلی درآمدزا بدون مالیات · نقد سکولاریسم از دید قرآن ...
زندگى اجتماعى انسان از نظر قرآن نويسنده: آيةاللّه جوادى آملىتدوين و نگارش: محمد رضا مصطفى پور موضوع بحث سلسله مقالاتى كه از اين ... نقد سکولاریسم از دیدگاه قرآن ...
سکولاریسم از دیدگاه شهید مطهرى چکیدهسکولاریسم ایدهاى است که در جهان امروز به طور جد مورد ... را فراهم کرده «نسبت و رابطه سکولاریسم با اسلام» است که در سالهاى اخیر دیدگاههاى کاملا م. ... با این همه، وى با آگاهى از رواج این اندیشه در میان برخى از روشنفکران شیعى به نقد آن مىپردازد .4 . .... رونمایی از بزرگترین قرآن جهان در افغانستان.
19 سپتامبر 2008 – كتاب «قرآن و سكولاريسم» منتشر شد خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران ... و نويسنده در بخش چهارم كتاب به نقد برداشتهاي سكولار از قرآن ميپردازد.
23 سپتامبر 2008 – تازه هاي نشر ديني كتاب فقر و ثروت از ديدگاه قرآن و حديث منتشر شد كتاب ... و رابطه آن با قرآن كريم و نظامهاي اسلامي و نقد برداشتهاي سكولار از قرآن ...
17 سپتامبر 2008 – بخش سوم تبيين نگاه قرآني به سكولاريسم و نسبت اين بحث و رابطه آن با قرآن كريم و نظامهاي اسلامي را مطرح ميكن. نويسنده در بخش چهارم كتاب به نقد ...
20 سپتامبر 2008 – «قرآن و سكولاريسم» منتشر شد گروه ادب: كتاب «قرآن و سكولاريسم» تأليف ... نويسنده در بخش چهارم كتاب به نقد برداشتهاي سكولار از قرآن ميپردازد.
-