واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: رسانه ملی و سکولاریسمتلویزون در ایران بیشترین نقش را در شكل پذیری افكار عمومی حاكم بر جامعه دارد و از آنجا که امروز شاهد آن هستیم که در فضای فكری و فرهنگی جامعه الگوهای مختلفی از نگرش غربی در حوزه ها و مناسبات اجتماعی در حال شكل گیری است، این روند می تواند به نوبه ی خود مناسبت های حاكم بر یک جامعه ی دینی را به چالش بكشد.
کشور ایران در دنیا به عنوان نمونه ای از یک جامعه ی مبتنی برتفکرات "دینی" مطرح است و از چنین جامعه ای انتظار می رود كه دین در تمام عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نمایان بوده و نقش مهم و اثرگذاری ایفا نموده و از همه مهمتر این که بتواند در همه ی ابعاد، پاسخگوی نیاز روز جامعه باشد.این درحالی است که جریان فكری غالب بر جهان غرب "سکولاریسم" می باشد. سكولاریسم (secularisl) یعنی دین زدایی، غیر دینی كردن، دنیوی سازی، دنیا گرایی و عرفی شدن. امروزه حکمرانی این اصل بر تمام ابعاد جامعه ی غرب کاملا مشهود است.اکنون بعد از نگاهی اجمالی به دو تفکر اسلامی و سکولاریسمی به کاربرد و تاثیر بر افکار جامعه می پردازیم؛ بزرگترین و فراگیرترین منبع اطلاع رسانی هر جامعه ای رسانه های آن جامعه و بالاخص تلویزیون محسوب می شود که به عنوان اصلی ترین رسانه ی ارتباط جمعی در کشور ایران نیز است كه تماما دولتی بوده و حداقل در داخل كشور رقیبی برای خود احساس نمی كند.تلویزون در ایران بیشترین نقش را در شكل پذیری افكار عمومی، باورها و اندیشه ی حاكم بر جامعه دارد و از آنجا که امروز شاهد آن هستیم که در فضای فكری و فرهنگی جامعه الگوهای مختلفی از نگرش غربی در حوزه های علمی، فرهنگی، هنری و مناسبات اجتماعی در حال شكل گیری است، این روند می تواند به نوبه ی خود مناسبت های حاكم بر یک جامعه ی دینی را به چالش بكشد و لذا این نگرانی وجود دارد كه انعكاس و گسترش این فضا در رسانه ی ملی با توجه به گستره ی وسیع نفوذ و پوشش آن در جامعه عوارض و پیامدهای نامطلوبی را با خود به همراه داشته باشد.تلویزیون پدیده ای حاصل از تكنولوژی غربی و برگرفته از فرهنگ غرب است اما این به آن معنا نیست كه ناگزیر باید از همان اصولی تبعیت كند كه ریشه در آن داردتلویزیون پدیده ای حاصل از تكنولوژی غربی و برگرفته از فرهنگ غرب است اما این به آن معنا نیست كه ناگزیر باید از همان اصولی تبعیت كند كه ریشه در آن دارد؛ با این حال، گستردگی تولیدات برنامه ای و لزوم استفاده از تولیدات رسانه ای كشورهای غربی، مستقیم یا غیر مستقیم با اثرپذیری از شیوه ی برنامه سازی غربی باعث می شود كه گاهی ناگزیر و ناخواسته، رسانه ی ملی به سوی نوعی سكولاریسم در عرصه ی انتقال پیام و به کارگیری از نمادهای رسانه ای پیش رود كه می تواند در دراز مدت، باعث آسیب های جدی در جامعه شود، که به ذکر چند نمونه از این آسیب ها می پرداریم:1) پلورالیسم دینی:در یک تعریف ساده پلورالیزم (pluralism) یا تكثرگرایی به معنای قبول همه ی اندیشه ها و نگاه های گوناگون به مسأله ای واحد است، در پلورالیزم دینی به طور مشخص اعتقاد بر این است كه همه ی ادیان از یک درجه اعتبار برخوردارند و هیچ دینی بر دین دیگر به طور ذاتی برتری ندارد.هرچند هر از گاهی در برنامه های گوناگون خارجی که از شبکه های گوناگون سیما نیز پخش می شود و حتی برخی سریال های تلویزیونی داخلی چنین رویكردی را با شدت و ضعف گوناگون آن هم در محتوای برنامه ها می توان یافت اما شاید در این عرصه هیچ برنامه ای نتوانسته همچون فیلم سینمایی مارمولک به حوزه ی پلورالیزم دینی در رسانه نزدیک شود هرچند فیلم سینمایی مارمولک تا كنون از طریق رسانه ی ملی پخش نشده ولی بارها در شبكه های تلویزیونی ماهواره ای و از طریق شبكه ی تلویزیون خانگی به نمایش درآمده است.
2) تقابل دین و عقل:در آموزه های دینِ اسلام و نیز در متون قرآن و احادیث، جایگاه ویژه ای برای عقل و معرفت عقلانی لحاظ شده است تا جایی که عقل به عنوان یکی از منابع مهم فقهی به شمار می رود و بالاتر از آن، حتی دیگر منابع فقهی نیز با استعانت از عقل است که قابل بهره برداری قلمداد می شود ولی به رغم این موضوع، متأسفانه نگاه غرب نسبت به عقل و ایمان و نسبت آن در جامعه، بر عکس است.این در حالی است که، تقریبا همه ی آثار نمایشی تلویزیونی در عرصه ی موضوعات دینی به ویژه سریال ها و تِله فیلم های مناسبتی در سال های اخیر عملا به این سو رفته اند و فضای درام به گونه ای طراحی می شود که در لحظه گره داستان قهرمان قصه که از قضا فردی مذهبی نیز هست، در کنش بین عقل و احساس ناگهان عقل را به کنار نهاده و بر مبنای احساس خود عمل می کند. 3) اخلاق سکولاریستی:نحوه حضور مسیحیت در جامعه ی غرب آن گونه که هم اکنون کلیسای مسیحی آن را تعریف و ارایه نموده و بروز دین در جامعه به عنوان یک تفکر صرفا اخلاقی و پرهیز عملی آن از مداخله در امور گوناگونِ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... باعث شده تا شکلی که از دین در جامعه ارایه می شود متکی بر اخلاق و معنویت صِرف و به دور از هر گونه آموزه های دیگر اجتماعی باشد.این نگرش باعث می شود تا اخلاقی با نام "اخلاق سکولاریستی" در جامعه شکل گیرد. اخلاق سکولاریستی اخلاقی است که مبنایش هیچ چیز جز عقل نیست؛ نه پایبند آموزه های سنتی و فرهنگی است و نه به تعالیم ادیان بسنده می کند بلکه آنچه اهمیت دارد، نوعی معنویت خود ساخته و اخلاق فردی است.به این ترتیب، به هر دلیل و هر شیوه به ویژه بر پایه ی تعالیم ادیان و نحله های بشری، این اخلاق صِرف است که در جامعه گسترش می یابد و دیگر جایی برای دین باقی نمی ماند.این در حالی است که، تقریبا همه ی آثار نمایشی تلویزیونی در عرصه ی موضوعات دینی به ویژه سریال ها و تِله فیلم های مناسبتی در سال های اخیر عملا به این سو رفته اند و فضای درام به گونه ای طراحی می شود که در لحظه گره داستان قهرمان قصه که از قضا فردی مذهبی نیز هستامروزه از این حیث، خطر بزرگی تمام جوامع را تهدید می کند که از قضا از طریق رسانه ی ملی نیز ناخواسته در حال گسترش است و آن سوق پیدا کردن جوامع به یک جامعه ی دینی متکی بر اخلاق صِرف می باشد. گسترش دهندگان این تفکر در جهان از طریق تولیدات سینمایی و تلویزیونی تلاش دارند، نشان دهند که اخلاقیات به عنوان وجه مشترک تمام ادیان بوده و این وجوه مشترک با کنار نهادن مناسک و آموزه های دینی پیامبران و کتب الهی می توانند، به دین واحد جهانی تبدیل شوند و این جریان دقیقا همان "اصالت معنویت واخلاق" است.هرچند هم اکنون صدا و سیما در تبیین استراتژی های رسانه ای و تدوین افق رسانه ای خود تلاش می كند تا با اصلاح مداوم رویه و طرح مناسب موضوعات تا حد امکان از این آفت بپرهیزد لیكن اهمیت موضوع آنچنان است كه همواره لازم است تا با دقت نگرش ها و شیوه های اجرایی مورد بررسی و بازنگری قرار گیرد. این امر به سیاست گذاران رسانه ملی كمک می كند تا از ایجاد هرگونه انحراف در جهت گیری مبانی رسانه جلوگیری كرده و تحقق الگوی مطلوب و عملی یک رسانه دینی ـ در مقابل رسانه سکولار ـ را مطابق با تعالیم اسلامی شتاب بخشند. آزاده مرنیبخش ارتباطات تبیانمنابع: سایت سیاست ما
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]