واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/هادی محمدی:
تقابل دو راهبرد در وین و الزامات حیاتی برای بازبینی هر توافق احتمالی//هادی محمدی/94/4/13
موضوع برنامه هستهای ایران و مذاکرات سه ساله و هر گونه نتیجه احتمالی در آن، صرفا تأکید بر یک حق ملی نیست بلکه یک رخداد و مدل و پایه برای ارزیابی رویکردهای مذاکراتی و تعاملی است.
گروه بین الملل خبرگزاری فارس - هادی محمدی: وقتی به روزها و ساعات پایانی مذاکرات دشوار در وین نزدیک میشویم، به شکل بدیهی و به میزان مقاومت و مهارت تیم ایرانی برای اصرار و تأکید بر حقوق ملی و خطوط قرمز ایران که از سوی رهبر معظم انقلاب، مجلس و مردم مورد حمایت جدی است، با فشار، شانتاژ، فریب رسانهای، مواضع تند و افراطی و تهدید به ترک مذاکره و مجموعهای از واکنشها روبهرو میشویم. ماهیت رفتار و مواضع و مسیری که طرف آمریکایی در مذاکره نشان میدهد، یک راهبرد با سه مؤلفه اساسی است. این راهبرد، همان نگاه ثابت آمریکا برای محدودیت حداکثری و به عقب راندن و فرسایش در برنامه هستهای ایران است که در هر مرحله با ادبیات و کلید واژهها و تاکتیکهای خاص، دنبال میشود. آنچه آمریکا در دستور کار خود دار و در این زمینه هم بین کاخ سفید و کنگره و شاید طرفهای صهیونیستی به عنوان یک توافق حداقلی هماهنگ شده، این است که سه مؤلفه،حفظ اهرمهای تحریم و ساز و کارهای آن، بازرسیهای فرا پروتکلی و غیر عادی و اصرار بر PMD برای شفافسازی و نهایتا اعمال توقف در R&D و فعالیتهای تحقیق و توسعه و طولانی کردن دوره محدودیت در برنامه هستهای ایران، باید برای تحقق راهبرد اصلی در مذاکرات وین دنبال شوند. متقابلا آنچه از یک نماد ملی از صدور تا ذیل در جمهوری اسلامی مورد تأکید است اینکه، خطوط قرمز اعلام شده از سوی مقام معظم رهبری در مورد لغو فوری و یکجای تحریمها، عدم پذیرش بازرسیهای جاسوسی محور و فرا پادمان،عدم پذیرش دوره طولانی در محدودیت برنامه هستهای و عدم پذیرش توقف در R&D به عنوان یک راهبرد آشکار و غیر قابل تردید در دستور تیم مذاکرهکننده ایرانی است. اگر در جمعبندیهای قبلی مثل ژنو و لوزان هم کاستیها و یا اشکالاتی در محتوای توافقات مطرح بود، امروز، هم خطوط قرمز از شفافیت برخوردارند و هم تیم مذاکرهکننده مصمم است بدون کسب این حقوق و خطوط قرمز به تهران بازنگردد. این توصیف در واقع چنین نشان میدهد که ماهیت مذاکرات در وین «جدال راهبردها» است و شاید بتوان به وضوح بیان کرد که تنها زمانی امکان توافق وجود دارد که یک طرف از این خواستهها و یا بخشی از آن عقبنشینی کند! امریکاییها اگر تحریم و یا موضوع PMD و بازرسیهای غیرعادی و ویژه مطلوب خود را به دست نیاورند، در واقع راهبرد خود در قبال ایران و برنامه هستهای ایران را تعطیل کردهاند و ابزارهای راهبردی خود را کنار گذاشتهاند. همه فراز و نشیبهایی که در 13 سال گذشته از سوی آمریکاییها دنبال شده بدین منظور بوده که از طریق اهرمهای فشار به دستاوردهای راهبردی در قبال ایران بودند. ایران نیز نمیتواند از خطوط قرمز خود تخطی کند و تیم مذاکرهکننده هم قادر به پاسخگویی نیست و سربلندی خود را، نه در یک توافق بد و نه در یک توافق مینگذاری شده و مسموم نمیداند. به هر حال اینکه در روزهای پایانی مهلت مذاکره شاهد افزایش فشارهای گوناگون هستیم، امری طبیعی است و آمریکاییها به این امید که با ارعاب و فریب و واداشتن به یک تصمیم و پذیرش عجولانه، یک توافق بد را به تیم ایرانی تحمیل کنند، بازیهای خود را سامان دادهاند ولی از قرائن موجود در مواضع دکتر ظریف، آمانو دبیرکل آژانس هستهای پس از دیدار با کری، مقامات مذاکرهکننده و کاخ سفید و کنگره میتوان چنین برداشت کرد که کاخ سفید و آمریکاییها با نیاز جدی به توافق، بر روی تمدید مهلت 7 ژولای هم فکر کردهاند و حاضرند میزان مقاومت و مهارت تیم ایرانی را سنجش کنند و امیدوار باشند که طرف ایرانی دچار خستگی و نهایتا پذیرش تحمیلی توافق بد شود. محورهای اصلی اختلاف و باقیمانده در گفتوگوهای همان ارکان سهگانه راهبردهای دو طرف است. یک بازی خطرناک تیم آمریکایی این است که PMD را از مسیر توافق جدا کرده و حل و فصل آن را به قبل و یا بعد از توافق موکول کردهاند. حال آنکه طرف ایرانی تا به حال به این ادعا صحه نگذاشته و راهحل آن را سیاسی میداند و اگر عراقچی به آمانو قول همکاری میدهد، در واقع در همان چهارچوبهای پادمانی آن را میپذیرد و اساس آن را نیازمند تصمیم سیاسی و دشوار آمریکاییها میداند که از این توهم دست بردارند. خواسته آمریکاییها این است که در یک توافق احتمالی و جدای از PMD، اجرای تعهدات ایرانی را ثبت کنند و طی زمانی که نوبت طرف آمریکایی است (چه در یک توافق مرحلهای و یا یک توافق بد برای ایران)، آمانو و آژانس در یک زمان محدود به هر سطحی از بازرسیها پرداخته و با تکیه بر مبانی اتهامی از طرف آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی، حکم نهایی را بر علیه ایران صادر کنند که ایران در گذشته انحراف تسلیحاتی در برنامه داشته است و این گزارش و حکم مبنای فرار آمریکا از مسئولیتهای اجرای تعهدات خود باشد. یعنی هم تعهدات محدودساز ایران اجرایی شده و هم آمریکا با تأکید بر یک گزارش بین المللی قادر به شانتاژ جدید بر علیه ایران خواهد بود و فشارها و اهرمهای جدید برای نگهداشتن ایران در وضعیت محدود شده را به کار خواهند گرفت. جدای از اینکه با کدام سناریو، روند مذاکرات ممکن است به یک توافق منتهی شود، یک وظیفه حیاتی در درون نظام، چه برای شورای عالی امنیت ملی و چه برای مجلس شورای اسلامی، به عنوان نهادهای قانونی و مؤثر برای پاسخ به یک مسئله عمده در ماهیت رفتاری آمریکا، ضروری است. آمریکاییها به اندازه کافی بد عهد و زیادهخواه و زورگو و فریبکار و ظالم هستند که با تفسیر به رأی خود همواره تفسیرهای یکجانبهای حتی در توافق ژنو و لوزان را به افکار عمومی جهانی ارائه کرده و به نحوی در متن نویسی عمل میکنند که به سادگی امکان مانور و بازی در اختیار داشته باشند. نمیتوان انتظار داشت در یک متن نهایی احتمالی، تیم مذاکرهکننده در شرایط دشوار مذاکره و ریزهکاریهای آن، دقت کافی حقوقی در متن را رعایت کرده باشند. گاه ممکن است غفلت و خستگی و یا فریبکاریهای حرفهای و پیچیده طرف آمریکایی و غربی، این شرایط را در متن مذکور ایجاد نماید که تیم ایرانی نتواند به آن پاسخ مناسب بدهد و در واقع حفرهها و بهانهها و توجیههایی که بعدا از سوی آمریکا دستاویز قرار میگیرند را تشخیص ندهند. از آنجا که نمیتوان نسبت به ابعاد کلی و تفصیلی و ماهیت راهبردی هر توافق احتمالی بیمسئولیتی کرد و آن را کماهمیت نشان داد، بازبینی حرفهای و با حوصله برای بستن حفرهها و گزکها و بهانهها و جملات قابل تفسیر و دو پهلو و هرگونه فرصتی در مفاهیم و جملات این توافق که ممکن است از سوی طرف مقابل مبنای بازی قرار گیرد، باید شناسایی و مسدود گردد. مجلس شورای اسلامی و یا شورای عالی امنیت ملی، باید یک گروه تخصصی از حقوقدانان، مذاکرهکنندگان قبلی و مسئولین فنی هستهای موجود و قبلی و مسئولین امنیتی و نظامی و حتی تحلیلگران سیاسی و رسانهای را برای آنالیزور و بررسی عمیق در ابعاد مختلف آماده نمایند. موضوع برنامه هستهای ایران و مذاکرات سه ساله و هر گونه نتیجه احتمالی در آن، صرفا تأکید بر یک حق ملی نیست بلکه یک رخداد و مدل و پایه برای ارزیابی رویکردهای مذاکراتی و تعاملی است. به هر حال برای جلوگیری از افسوسهای بعدی، در قبال مهارت سفسطهگری آمریکاییها، پیشاپیش پتانسیل یک بازبینی امنیتی، حقوقی، سیاسی، فنی و نظامی از متن توافق احتمالی را تشکیل دهیم. انتهای پیام/
94/04/14 - 16:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]