تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804818683
با اصلاح فرهنگ اقتصادي ، به استقبال قدرت‌هاي اقتصادي مي‌رويم
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۰ تير ۱۳۹۴ (۱۴:۴۵ب.ظ)
با اصلاح فرهنگ اقتصادي ، به استقبال قدرت‌هاي اقتصادي مي‌رويم دفتر مطالعات رسانه اي اقتصاد اسلامي
در اقتصاد، چهار حوزۀ فرهنگي داريم: فرهنگ مصرف، فرهنگ توليد، فرهنگ انتخاب و فرهنگ مديريت اقتصاد. هر کدام از اين موارد مؤلفه‌هاي نامطلوبي دارند که اقتصاد مقاومتي به دنبال اصلاح آن‌هاست.
فرهنگ مصرف:
در بُعد مصرف، براي نمونه مؤلفه‌هاي نامطلوب زير وجود دارد :
ولع، يعني وقتي مصرفي بيش‌تر از نياز انجام شود
اصرار بر مصرف کالاي خارجي
تبديل کالاهاي مصرفي به کالاهاي سرمايه‌اي، يعني خريد کالاي مصرفي و انبارکردن آن به قصد فروش و کسب سود
اسراف و ….
فرهنگ توليد :
در بحث توليد نيز چند مؤلفۀ نامطلوب داريم :
احتکار کالا، دليل اين‌که احتکار را در فرهنگ توليد نام مي‌بريم، بحث زنجيرۀ توليد است که توليدکننده و فروشنده اين زنجيره را تشکيل مي‌دهند؛ پس هم توليدکننده و هم فروشنده مي‌توانند احتکار کنند.
افزايش بي‌رويۀ قيمت يا قيمت‌گذاري‌هاي ناعادلانه، مورد ديگري است که بايد اصلاح شود. قيمت‌هايي که به واقع به مصرف‌کننده اجحاف مي‌کند.
کيفيت پايين کالا، يعني عدم تلاش براي ارتقاي کيفيت محصول درحالي‌که پتانسيل آن براي توليدکننده وجود داشته باشد. توليدکننده مي‌گويد چه دليلي دارد کيفيت را بالا ببرم وقتي روي سودم تأثير ندارد؟
کاهش توليد، يعني توليدکننده در بزنگاه‌ها توليد را کاهش مي‌دهد. اتفاقي که در تحريم‌ها افتاد.
فرهنگ انتخاب :
بحث ديگر الگوي انتخاب است، همين انتخاب‌هاي سياسي که مردم انجام مي‌دهند. يک نفر را به عنوان رئيس‌جمهور، نمايندۀ مجلس و … انتخاب مي‌کنند که در نهايت به ضرر کشور است. شخصي را بر سر کار مي‌آورند که به صلاح کشور يا واقف نيست، يا دغدغه‌اش را ندارد يا نمي‌خواهد پيگيري کند. يعني مردم مسئولي را انتخاب مي‌کنند که همۀ رشته‌هاي گذشته را پنبه مي‌کند و ضرر آن به همۀ مردم برمي‌گردد.
فرهنگ مديريت اقتصادي :
در عرصۀ مديريت اقتصادي، مسئله معطوف به مديريت کلان اقتصادي است. دولت، مجلس و قوۀ قضائيه هر سه جزء اين بخش هستند.
مقام معظم رهبري در سفر به استان خراسان شمالي[۱] به دقت از سه مؤلفه نام بردند:
عدم ابتنا بر منطق علمي: در اين زمينه نمونه‌هايي وجود دارد، مانند تغيير در سياست‌هاي بازار بورس، سهميه‌بندي به علت کمبود دلار و … که به نظر مي‌رسد خيلي به منطق علمي‌اش توجه نشده است. متأسفانه اين موارد در ايران بسيار زياد اتفاق مي‌افتد.
بي‌برنامگي: به عنوان مثال تغييرات شديد قيمت که در زمان تحريم‌هاي جديد اتفاق افتاد. دولت در مقابل اين افزايش قيمت‌‌ها منفعل بود. در حالي که بسياري از اين افزايش قيمت‌هاي بي‌رويه، بي‌ارتباط با تحريم بود، اما دولت تحريم را بهانۀ وضعيت بي‌برنامۀ موجود مي‌کرد. مشخص‌ترين مثال آن وضعيت قيمت خودروها بود. قيمت خودرو ۵/۲ برابر شد. خودروسازها تحريم را عامل آن مي‌دانستند، در حالي که تنها ۲۰% برخي خودروهاي مشخص وارداتي بود، به علاوۀ اين‌که دلار از ۱۲۰۰ تومان به ۲۵۰۰ تومان رسيد بود. اما هيچ‌گاه توجيه درستي از اين افزايش قيمت به ميان نيامد. مثال ديگر اين‌که الان ۷۰% ظرفيت توليد خالي است، آيا دولت براي آن برنامه‌اي دارد؟
بي‌ثباتي: آن‌جايي هم که برنامه وجود دارد، خيلي وقت‌ها برنامه‌اش بي‌ثبات است. يعني الآن يک کار را شروع مي‌کنند، هفتۀ بعد بر عکس آن را انجام مي‌دهند. به عنوان نمونه سيستم بانکي ما در يک سال و نيم- دو سال اخير چند بار نرخ سود بانکي و سپرده را بالا و پايين کرده است؟ اين بي‌ثباتي به اقتصاد ضربات سختي وارد مي‌کند. نمونۀ ديگر، تغيير سياست‌هاي بازار و بورس است. وقتي شاخص پايين مي‌آيد، بايد کنترل عرضه داشته باشيم، در حالي که گاهي اوقات عرضه‌مان را زياد کرديم که اين باعث ايجاد نوساناتي در بازار شد. در سياست‌هاي پولي، سياست‌هاي تجاري و مصرفي-مصرف دولتي- هم نمونه‌هاي زيادي وجود دارد.
پس معمولاً دولت برنامه ندارد يا اگر برنامه دارد، بي‌ثبات است و منطبق بر منطق علمي نيست. اين سه مشکل اصلي است که الگوي مديرت اقتصادي ما از آن رنج مي‌برد.
اين‌ها چهار حوزۀ فرهنگي اصلي اقتصادي است که بايد اصلاح شود. اصلاحش هم مشخص است. مصرف بهينه بايد جايگزين ولع در مصرف شود. بايد از تبديل کالاي مصرفي به سرمايه‌اي[۲]جلوگيري شود، اين مسئله، اثرات تورمي خيلي شديدي دارد و بر کمبود کالا، بي‌کاري و… نيز اثرگذار است. اين مؤلفه‌هاي رفتاري وقتي تغيير کند، اقتصاد مقاوم مي‌شود.
ايران، سومين قدرت اقتصادي جهان
براي موفقيت در اقتصاد نياز به همراهي سخت‌افزار و نرم‌افزار اقتصاد با هم داريم. وقتي سخت‌افزار اقتصادي (امکانات موجود مثل منابع طبيعي، نيروي انساني، موجودي دانش، موقعيت جغرافيايي، زيرساخت‌ها و…) با يک نرم‌افزاري -که همان طرز تفکر و رفتار اهالي اقتصاد است- (مصرف‌کننده، توليدکننده، مدير) همراه شود، شکوفايي اقتصادي رخ مي‌دهد. به لطف خدا کشور ما از اين سخت‌افزار بهره‌مند است و اگر نرم‌افزار بهبود يابد، اقتصاد کشور پيشرفت مي‌کند؛ يعني مصرف‌کننده درست مصرف کند، توليدکننده درست توليد کند، دولت درست کارش را انجام دهد، انتخاب‌گر درست انتخاب کند. اين سخت‌افزار غني‌اي که ما داريم به فعليت مي‌رسد.
ما پيش‌بيني مي‌کنيم که مي‌توانيم به سومين قدرت اقتصادي جهان تبديل شويم، آمريکا، چين و ايران. با اين شرايط، امکان‌پذير است تا در يک دورۀ ۳۰ ساله به سومين قدرت اقتصادي جهان تبديل شويم. به اين دليل که سخت‌افزار را داريم و بايد نرم‌افزار درست شود که امکانش وجود دارد و اين مسئله، دست مردم است. وقتي اراده کنند، انقلابي رخ خواهد داد. ما نمونۀ آن را داريم، کل اوج انقلاب از ۱۷ شهريور ۱۳۵۷ تا بهمن همان سال است؛ پنج ماهه مردم مي‌خواهند و اين اتفاق مي‌افتد. اين‌جا هم همان است؛ ممکن است ۱۰- ۱۵ سال فرهنگ‌سازي شود. ولي آن زماني که ملت تصميم بگيرد، إن شاءالله کار انجام مي‌شود.
**********
[۱] آنچه که ما به مسئولان محترم کشور در زمينۀ مسائل اقتصادي – که مسائل اساسي‌اي است و دشمن هم بر روي مسئلۀ اقتصاد متمرکز شده است – سفارش مي‌کنيم، اين است که در پيشرفت اقتصاد، اين سه عنصر را مورد توجه قرار دهند: اولاً در امر اقتصاد، مثل همۀ مسائل ديگر، بايد با نگاه علمي به مسائل نگاه کرد. ثانياً يک برنامه‌ريزي مدبرانه لازم است، که هم در آن شتاب‌زدگي نباشد، هم در آن کندي و کوتاهي نباشد. در همۀ امور اينجور است، در مسائل حساس اقتصاد هم اينجور است. ثالثاً ثبات و استمرار سياست‌ها لازم است. اگر ان‌شاءاللّه مسئولان اين سه عنصر را در پيشرفت اقتصادي کشور در نظر بگيرند، که البته مورد توجه است – مسئولان، هم از لحاظ علمي در ميان آن‌ها برجستگاني هستند؛ هم از لحاظ دلسوزي، اهل دلسوزي‌اند، اهل تدبيرند – به توفيق الهي، به حول و قوۀ الهي، دشمنان ما همچنان که در بخش‌هاي ديگر نتوانستند کاري بکنند، در مقابلۀ اقتصادي با اين ملت هم هيچ غلطي نمي‌توانند بکنند. (بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با مردم شيروان، ۱۳۹۱/۰۷/۲۴)
[۲] مثلاً وقتي قيمت دلار بالا مي‌رود، مردم هجوم مي‌آوردند و دلار مي‌خرند، دلار کالاي مصرفي است، ولي شما آن را به سرمايه تبديل مي‌کنيد، کالاي مصرفي مي‌خريد تا گران شد بفروشيد. دقيقاً مثل شيري که-در بازار کم است- مي‌خريد تا در يخچال نگه داريد و بعداً بفروشيد. اين يعني تبديل کالاي مصرفي به کالاي سرمايه‌اي.
* نويسنده : دکتر حجت الله عبدالملکي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]
-
گوناگون
پربازدیدترینها