تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عالمان فرمانرواى بر شهرياران هستند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798263950




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شب همدلی شاعران مسلمان از مصر،یمن،ایران، پاکستان، هند و آذربایجان


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: شب گذشته در حوزه هنری برگزار شد؛
شب همدلی شاعران مسلمان از مصر،یمن،ایران، پاکستان، هند و آذربایجان

شب شعر تماشای جهان


شناسهٔ خبر: 2847929 - سه‌شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۰
فرهنگ > شعر و ادب

مراسم شب شعر «تماشای جهان» با شعر خوانی جمعی از شاعران ایران و جهان شب گذشته در حوزه هنری برگزار شد. به گزارش خبرنگار مهر، حوزه هنری انقلاب اسلامی شب گذشته میزبان شب شعر تماشای جهان با حضور شاعرانی از ایران و کشورهای همجوار بود. در این شب شاعرانی که در سالهای اخیر به شعرخوانی در محضر رهبر انقلاب پرداخته اند و فردا شب نیز در دیدار سالانه شعرا با معظم له به قرائت شعر خواهند پرداخت، حضور و دقایقی حاضران را به تازه ترین سروده های خود میهمان کردند.نخستین شاعر حاضر در این نشست که به شعرخوانی پرداخت. مرتضی امیری اسفندقه بود که در این نشست قطعه شعری را که خطاب به برادر شهیدش سروده بود را به این شرح خواند:تا کی‌ دل‌ من‌ چشم‌ به‌ در داشته‌ باشد؟ای‌ کاش‌ کسی‌ از تو خبر داشته‌ باشدآن‌ باد که‌ آغشته‌ به‌ بوی‌ نفس‌ توست‌از کوچه‌ ما کاش‌ گذر داشته‌ باشدهر هفته سر خاک تو می‌آیم، امااین خاک اگر قرص ِقمر داشته باشداین کیست که خوابیده به جای تو در این خاک؟از تو خبری چند مگر داشته باشدخاکستری از آن همه آتش، دل این خاکاز سینه من سوخته‌تر داشته باشدآن‌ روز که‌ می‌بستی بار سفرت‌ راگفتی به‌ پدر هر که‌ هنر داشته‌ باشدباید برود هرچه‌ شود گو بشو و باش‌بگذار که‌ این‌ جاده‌ خطر داشته‌ باشدگفتی: نتوان‌ ماند از این‌ بیش، یزیدی‌ است‌هر کس‌ که‌ در این‌ معرکه‌ سر داشته‌ باشدباید بپرد هر که‌ در این‌ پهنه‌ عقاب‌ است‌حتی‌ نه‌ اگر بال‌ و نه‌ پر داشته‌ باشدکوه‌ است‌ دل‌ مرد، ولی‌ کوه، نه‌ هر کوه‌آن‌ کوه‌ که‌ آتش‌ به‌ جگر داشته‌ باشدکوهی‌ که‌ بنوشد، بمکد، شیره خورشیدکوهی‌ که‌ ستاره، که‌ سحر داشته باشدآن‌ کوه‌ که‌ نایاب‌ترین معدن دُر اوستآن کوه که در سینه گهر داشته باشدکوهی‌ که‌ جوابت‌ بدهد هر چه‌ بگویی‌کوهی‌ که‌ در آن‌ نعره‌ اثر داشته‌ باشدکوهی‌ که‌ عبا باشدش‌ از شعشعه نورعمامه‌ای‌ از ابر به‌ سر داشته‌ باشدآن کوه که یاقوت، که یاقوت شهادتدر دامنه، در کتف و کمر داشته باشداین‌ تاک‌ که‌ با خون‌ شهیدان‌ شده‌ سیراب‌تا چند در آغوش‌ تبر داشته‌ باشددردا اگر از خوشه این‌ شاخه سرشاربیگانه‌ ثمر چیده‌ و بر داشته‌ باشدباید بروم هر چه شود گو بشو و باشبگذار که این جاده خطر داشته باشدعشق‌ است‌ بلای‌ من‌ و من‌ عاشق‌ عشقم‌این‌ نیست‌ بلایی‌ که‌ سپر داشته‌ باشدرفتی‌ و من‌ آن‌ روز نبودم، دل‌ من‌ هم‌تا با تو سر ِسیر و سفر داشته‌ باشدرفتی و زنت منتظر نو قدمی بودگفتی به پدر: کاش پسر داشته باشدگفتی که پس از من چه پسر بود، چه دخترباید که به خورشید نظر داشته باشدباید که خودش باشد: آزاده و آزادنه زور و نه تزویر و نه زر داشته باشداینک پسری از تو یتیم است در اینجادر حسرت یک شب که پدر داشته باشدبرگرد، سفر طول‌ کشید ای‌ نفس‌ سبزتا کی‌ دل‌ من‌ چشم‌ به‌ در داشته‌ باشد!؟»در ادامه این مراسم نوبت شعر خوانی به حسن المرتضی شاعر یمنی رسید که شعرخوانی پر شور و حرارتی را را به اجرا گداشت.المرتضی در بخشی از شعر خود که به زبان عربی قرائت کرد، چنین خواند:حالا بنویس من از یمنمتورات و انجیل و قرآن است در دستانمحالا ببین که عمرم گرانتر از عمر زمین است و صنعا همچنان پابرجاستو به آن نمی رسد نه دست بیابان نه دست بیگانگانهنوز پاکیزه ترین است خاک مایمن استیمنی ام مندر ادامه این مراسم نوبت شعر خوانی به میلاد عرفان پور رسید که وی در نوبت خود به قرائت ترانه از خود برای مردم مظلوم یمن پرداخت.این ترانه به این شرح بود:بشنو صدای طفل معصومی‌ است که مادرش را خوانده از آوارفریاد مظلومان تاریخ است، این دست بیرون مانده از آواراز آخرین مشق دبستان‌ها آثار خون بر واژه‌ها مانده استاز مادران در شام بمباران، لالایی تلخی به جا مانده استای بشکه‌های نفت صهیونیسم، ای ملحد در جامه اسلامطوفان خودت را غرق خواهد کرد در موج این دریای نا آرامای خائنان خانه توحید، فرعونیان خواب بی‌تعبیرای خادمان کور آمریکا ای تاجران کهنه تکفیررزم آوری کار شمایان نیست بزم آوران شام نوشا نوشگیرم چراغی را شما کشتید کی می شود نور خدا خاموشخورشید ما از پرده غیبت بیرون می آید عاقبت روزیما با شهیدان منتظر هستیم دارد می آید صبح پیروزیشاعری بعدی این مراسم محمد الاکرام شاعر پاکستانی بود که برای این مراسم خود را به تهران رسانده بود. او در این مراسم قطعه شعری از خود که به زبان فارسی سروده بود، خواند:رندان بلاجوی که سرمست الستنداز هر دو جهان رسته به میخانه نشستندمستان قلندر منش حلقه همتهر بند گسستند و به هر سلسله رستنددر معرکه بیم و بلا شیر و دلیرنددر مرحله عشق و وفا سرخوش مستندپروانه صفت از شرر شمع نترسنداین سوختگان مشعل خورشید به دستندهر جمع که آید به خدایی متبادلجز حق نشناسند و به جز حق نپرسندفرعون ز آرام به گردن کشی آمدهم گردنش را و هم آرام شکستنداز خواب پر آشوب چه بیخوف گذشتنددر آتش جانسور چه بی باک نشستندلب جز به ثناگویی دلبر نگشودنددل به جز به رضاگویی دلدار نبستنددل باختگان حرم عاشقی یاربا یار نشستند و به اغیار گسستند.محمد مهدی سیار نیز شاعر دیگری بود که در این محفل و در نوبت شعر خوانی خود به خواندن شعری نیمایی  که به ساحت قرآن کریم تقدیمش کرده بود پرداخت. این شعر به این شرح بود:نه سواد عربینه صناعات و فنون ادبیدرک این نامه دیرینهفقط اندکی درد معاصر می خواستآیه هایش بارینه مفسر که مسافر می خواستمیهمان دیگر این نشست زامیک محمدف شاعر آذربایجانی که قطعه شعری را خطاب به مردم یمن به این شعر قرائت کرد:می پرسی از من اهل کجایی؟ بگویم از یمن باور می کنی؟بگویم آیا همه قبیله ام تار و مار شده اند؛ نگهبان و یار من خواهی شد؟یا نه. سکوت میکنی.مثل سایه ها که از خورشید فراری اندمثل راه ها که وقتی به وطن می رسند کج می شوندمثل جاده ها که وقتی به وطن می رسند به دره ختم میشوندمثل ماهی رنگین کمانی در توریهم آنجا. هم اینجاما بچه های فلسطینیمرگمان در تولدمان رقم می خوردشاعر دیگر غیر ایرانی حاضر در این نشست شاعری از مصر با عنوان عبدالمجید بود.وی در بخشی از شعر خود چنین خواند:صبحمان از پیشانی بلند سلحشوران دمیددر میدان التحریر نیزه ها خراشیدن را مژگان دلبر آموختندنیزه ها به سینه ها فرو رفتندرازها بر ملا شدندپرده ها فرو افتادندتو را می گویم که تردستی  و جادو میدانی و معمای عشق را پاسخ میدهیچشم زخم و رویا را، صندوق رازها را، پیشگویی  و بشارتها را در دستان خود داریبا لبخندت و پادشاهی چشمتدشت های مان به سیزه زار رسیده اندو دره هایمان تا خرمن بالیده اند از گونه های توخوابهای خونین ما معنا گرفتعلی محمد مودب نیز در این نشست بخشی از منظومه بلند تازه خود را که با عنوان «سفر بمباران» منتشر شده است به این شرح خواند:سی دی، دی وی دی، ال سی دی، ال اس دی، ال جیحروف قطعه‌قطعه نازل می‌شوندحروف قطعه‌قطعه‌مان می‌کنندما آدم‌های مقطّعه‌ایممحصول نسل جدید رایانه‌های مایکروسافتوفورد خدای عصر جدید،پیامبرانش رابا پیام‌های بازرگانی به سوی ما می‌فرستد:ما شما را بیهوده زنده نمی‌گذاریمشما زنده‌ایدتا با لیبرال دموکراسیتفاوت را احساس کنیدزندگی دکمه بازگشت ندارداما هرگاه میل‌مان بکشددکمه‌های مرگ ‌تان را می‌فشاریمپس آیا نشانه‌های ما را در هیروشیما نمی‌بینید؟آیا عبرت نمی‌گیرید از ویتنام؟از عراق و افغانستان؟این است عطای لویتانآزادی به قیمت امنیتمغز در مقابل شکمنفت در برابر غذاما شما را بیهوده زنده نمی‌گذاریمشما زنده‌اید تا خرید کنیدشاعر بعدی حاضر در این نشست اسد منساری از کشور پاکستان بود که قطعه شعری را به زبان فارسی خواند:گفتم به درد هجر تو ام هم کنار گفتآخر جهان به چه خواهی، گفتم قرار گفتمجبور کن  به شب دلت را به راه عشقگفتم مرام دل نبود اختیار گفتچون اختیار نیست همه انتظار باشگفتم که نیست طاقت این انتظار گفتگرم نگاه خویش شو و راه خویش روگفتم که نیست راه به جز راه یار گفتراهی است پر ز خار و خبر راه عشق ماگفتم که گلشنست این دیار گفتبرگرد از این دیار و سر شهر عقل گیرگفتم که هست عاج جنون پای کار گفتبا من بیا که درد تو درمان کنم به نازخوش آنکه درد خویش فقط با نگار گفتدر ادامه مراسم ناصر فیض نیز شعری طنز به این شرح قرائت کرد:سهل است که استان بکنی یک شبه ده رابا آتش کبریت کنی آب زره رااز پیچ و خم گردنه حیران با بادبا بادبزن محو کنی توده مه راکاری کنی از قحط بزه هر چه بزهکاریک عمر بگردند نیابند بزه رایا طبق یکی از نسخ خطی نایاباز هم نشاسند پس از این مه و که رابا تیر و کمان آرش اگر زنده شود بازجرأت نکند لمس کند مرکز زه راطوری بشود فخر کنند دانش امروزبشکافی به جای اتم هسته به رااز گوجه به رب می‌رسد آدم نه به انگورگر دیگ بجوشاند اگرگوجه له رااز قفل گذشتیم بماند که نشد بازحاشا که کلید تو کند باز گره راشاعر بعدی این مراسم دهرمندرنات شاعر اردو بود که چند شعر از جمله یک رباعی در وصف امام حسین(ع) قرائت کرد. این رباعی به این شرح است:دین است حسین(ع) فخر دین است حسین(ع)دین است امامت، زمین است حسین(ع)چون خاتم الانبیا محمد(ص) بودهبر خاتم انبیا نگین است حسین(ع)حسین آکن از ترکیه، محمد رضا طهماسبی و سید احمد حسینی از پاکستان نیز از دیگر شاعرانی بودند که در این نشست به شعر خوانی پرداختند.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن