واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ورزش در آيينه ي متون کهن نويسنده: سيد محمود طاهري يکي از عوامل تعالي بخش در زمينه هاي علمي، معنوي و فرهنگي جامعه «ورزش» است؛ زيرا ورزش، سلامت جسم و توان مندي بدن را که لازمه ي رسيدن به بسياري از فضيلت ها و کمال ها هستند، تضمين مي کند. از اين رو، جامعه اي که آرزوي پيشرفت و بالندگي دارد، بايد ورزش را جدي بگيرد و از هيچ هزينه در اين زمينه دريغ نورزد. از جمله بزرگاني که براي ورزش اهميت ويژه اي قائل شده و در کتاب قانون خويش بحث هاي ارزشمند و درخور توجهي مطرح کرده است، جناب شيخ الرئيس، ابوعلي سيناست. وي در بحث پرورش فرزند در خردسالي و پس از خردسالي، بازي و ورزش را نيز در رديف عوامل پرورش فرزند گنجانده است و چنين مي گويد: وقتي کودک از خواب بيدار شد، بهتر آن است که استحمام شود، و بعدبه مدت يک ساعت با اسباب بازي هايش و يا به منظور بازي کردن تنها گذاشته شود، سپس کمي غذا بخورد و از آن به بعد زيادتر از پيش به ورزش بپردازد. بايد توجه داشت که ورزش در بين سن خرد سالي و نوجواني به صورت معقول - نه کم و نه زياد - انجام گيرد. (1) هر کس بتواند با اسلوب صحيح و در وقت و هنگام مناسب ورزش کند، از چاره جويي (هايي که هر بيمار به دنبال آن است)، و مداواي بيماري هاي مادي و بيماري هاي مزاجي بي نياز مي گردد. ورزش چيزي است که مارا از استعمال دارو بي نياز مي سازد و بهترين باز دارنده از حالت امتلاء (معده از غذا هاي اضافي و زائد) است. ورزش علاوه بر آن، فوايد ديگري نيز دارد: 1. ورزش حرارت ملايم پديد مي آورد و مواد دفعي و زائد را روز به روز مي گدازد. و به طور منظم و مرتب آن ها را از جاي مي لغزاند، و راه بيرون آمدن را به آن ها مي نمايد، و نمي گذارد هر روز درقسمتي باقي بماند، و جمع شود و تأثيري بگذارد. 2. بر اثر ورزش، مفاصل، سخت و نيرومند مي شوند، پي ها نيرو مي گيرند، و در کنش هايشان قوي مي گردند و از تأثير پذيري در امان مي مانند. 3. اندام ها بر اثر ورزش براي پذيرش غذا آمادگي بيشتري مي يابند؛ زيرا مواد دفعي از آن ها دست برداشته است و جاي غذا خالي مانده است. 4. نيروي جذب کننده بر اثر ورزش به حرکت در مي آيد، و گره از اندام ها مي گشايد. اندام ها به نرمش درمي آيند، رطوبت هاي بدن رقيق مي گردند و مسامات (منافذ ريز بدن) فراخ ترمي شوند. (2) شيخ الرئيس حتي به مسافري که اهل ورزش است، توصيه مي کند در مسافرت نيز به ورزش خود ادامه دهد. وي در اين باره مي گويد: «شخص مسافر بايد ورزش عادتي خود را به تدريج افزايش دهد؛ يعني هر روز کمي بيشتر از ورزش روز پيش آن را انجام دهد». (3) ابوعلي سينا، در پايان، ابن ورزش ها را سفارش مي کند: «طناب کشي، اسب سواري، کشتي، وزنه برداري، مسابقه دو، تند روي، تيراندازي با کمان، پرش ارتفاع و خود را به چيزي آويزان کردن، پرش، چوگان بازي و شمشير بازي». (4) امير عنصر المعالي کيکاووس نيز آنجا که از حقوق فرزند بر پدر سخن مي گويد، يکي از اين حقوق را آموزش انواع ورزش، همانند شنا به فرزند دانسته است و مي نويسد: و چون بزرگ شود، او را به علم سلاح و سواري تعليم دهي، و سلاح نگاه داشتن و طريقت آن بياموزي، تا بداند که به هر سلاح، کار چون بايد کردن، و چون از سلاح فارغ شود شنا کردن بياموزد. چنان که من چون ده ساله شدم، ما را بحاجتي بود، و او را منظر گفتندي، او هنر ها نيکو دانستي، پدر من مرا به ايشان سپرد تا مرا سواري و زوبين (5)انداختن و تير انداختن و نيزه باختن بياموختند، و چوگان زدن و کمان افکندن و هر چه از ادب و هنر بود، مرا بياموختند. (6) وي در ادامه از اثر يادگيري شنا در زندگي اش، اين گونه ياد مي کند: و اتفاق افتاد که در آن سال که به زيارت خانه ي خدا مي رفتم و در کشتي نشستم، گردابي هولناک پيش آمد، و ناخدا استاد نبود و نمي دانست از چه راه بايد رفت، به اشتباه کشتي در ميان گرداب برد و غرق کرد. در کشتي 25 تن بوديم که از ميان آن ها من و غلام يک پيرمرد بصري نجات يافتيم؛ و آن وقت مهر و محبت پدر در دل من زياد شد و دانستم که تعليم آن روز براي نجات در چنين روز بوده است. و آن پير چنين روز را از پيش مي ديد و به من شنا آموخت و پدر را دعاي خير کرده و صدقه دادم. (7) ويژگي هاي پهلوان مولانا واعظ کاشفي، دانشمند قرن نهم و دهم هجري، درباره ي ويژگي هاي پهلوان واقعي چنين مي نگارد: اگر پرسند که پهلوان به که توان گفت؟ بگوي: آن کسي که دوازده صفت داشته باشد و آن [ها] عبارتند از: اول: ترس از خدا [و به عبارتي خشيت از خدا داشته باشد]؛ دوم: متابعت از شرع؛ سوم: تن قوي؛ چهارم: زبان خوش؛ پنجم: دل دلير [تن قوي دارد، جان و روان قوي و ظرفيت بسيار که از حرف سخت و درشت جاهلانه، از کوره در نرود و متابعت هواي نفس نکند که مبادا بر اين سبيل به ديگران آسيب رسد]؛ ششم: فرد کامل؛ هفتم: صبري تمام؛ هشتم: علم به کمال؛ نهم: تلاش و کوشش دائم؛ دهم: خلقي پسنديده؛ يازدهم: دوري از حرام و پوشانيدن خويش از محرمات و ستر عورات و اجتناب از محرمات الهي؛ دوازدهم: نعمتي بر دوام. (8) پي نوشت: 1. شيخ الرئيس ابوعلي سينا، قانون در طب، ترجمه: عبدالرحمن شرفکندي، ج 1، صص 364 و 365. 2. همان، صص 366 و 367. 3. همان، ص 427. 4. همان، صص 368 و 369. 5. زوبين: نوعي نيزه ي کوچک با سر دو شاخه و نوک تيز. 6. قابوس نامه، صص 271 و 272. 7. همان، صص 133 و 134. 8. حسين صبوري، ورزش در اسلام، ص 209. منبع: گلبرگ جوان، شماره ي 113
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 609]