واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اعلام گذشت مشروط از پسر خطاكار
«اگر پسرم من را از خانه بيرون نكند، حاضر به گذشت هستم.» اين اظهارات زن ميانسالي است كه روز گذشته از پسرخطاكارش كه با كشيدن تيغ به روي برادرش او را به قتل رسانده بود، اعلام گذشت كرد.
به گزارش خبرنگار ما، بعد از اعلام رسميت يافتن جلسه، نماينده دادستان تهران مقابل هيئت قضايي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ايستاد و در شرح كيفرخواست گفت: پنجم مرداد ماه سال گذشته، مأموران پليس از قتل مردي به نام هوشنگ در اسلامشهر باخبر و در محل حاضر شدند. اولين بررسيها نشان داد كه هوشنگ از سوي برادر 30 سالهاش هومن مورد اصابت چاقو قرار گرفته و فوت شده است. مأموران بعد از تحقيق، متهم را كه در كمپ ترك اعتياد پناه گرفته بود، شناسايي و بازداشت كردند. نماينده دادستان هومن را گناهكار شناخت و براي او درخواست صدور حكم شايسته كرد.
پس از آن، مادر مقتول در جايگاه حاضر شد و در شرح ماجرا گفت: شوهرم چند سال قبل فوت شد و از همان روز گرفتار اين دو پسر شدم كه هر دو به مصرف مواد مخدر اعتياد داشتند. پسر بزرگم هوشنگ، با وجود اينكه متأهل بود، با يك زن رابطه داشت و آن زن را مدام به خانه من ميآورد. آن روزها پسر ديگرم هومن، در كمپ ترك اعتياد مشغول درمان خودش بود. وقتي به رفتار هوشنگ اعتراض كردم، همراه زن غريبه من را كتك زدند و دستم را شكستند. در آخر هم من را از خانهام بيرون كردند. چند روزي در خانه اقوام آواره بودم تا اينكه هومن از اين ماجرا باخبر شد و به سراغم آمد و من را به خانهام برگرداند.
مادر مقتول در شرح روز حادثه گفت: آن روز وقتي بار ديگر به رفتار هوشنگ اعتراض كردم، او با من دعوا كرد. هومن اما به هواداري از من با برادرش درگير شد. دعواي آنها با ميانجيگري همسايهها تمام شد. لحظاتي بعد اما دو پسرم بار ديگر با هم درگير شدند. هومن اين بار به آشپزخانه دويد، چاقويي برداشت و با آن ضربهاي به سينه برادرش زد كه فوت شد.
پس از آن هومن به درخواست قاضي عبداللهي در جايگاه قرار گرفت و در شرح حادثه گفت: مدت زيادي بود كه به مصرف ترياك اعتياد داشتم. ساعت 6 عصر روز حادثه در خانه بودم كه هوشنگ وارد شد و با مادرم دعوا كرد. به او گفتم: اين كار را نكن. مادرمان گناه دارد. او چه گناهي كرده است كه اين قدر بايد به پاي من و تو بسوزد؟ با اين حرفها هوشنگ ناراحت شد و سيخ كبابي از زمين برداشت به سمت من و مادرم حمله كرد. بعد از اينكه درگير شديم، از آشپزخانه چاقويي برداشتم و با آن يك ضربه به سينه هوشنگ زدم.
قاضي سؤال كرد: چرا فرار كردي؟ متهم جواب داد: بعد از حادثه، همسايهها پليس را از ماجرا باخبر كردند. من هم از ترس مأموران محل حادثه را ترك كردم و به كمپ رفتم تا اينكه بازداشت شدم.
هومن در آخرين دفاع از خود اظهار پشيماني كرد و در حالي كه گريه ميكرد به دست و پاي مادرش افتاد و از مادرش طلب بخشش كرد.
پس از آن مادرش براي آخرين بار در جايگاه ايستاد و از او اعلام گذشت كرد و گفت: يك عمر زحمت كشيدم و دو پسر بزرگ كردم اما نميدانستم كه روزي يكي از آنها به دست ديگري زير خروارها خاك ميرود. من نميخواهم كه اين پسرم هم مثل برادرش از زندگي محروم شود.
من فرزندم را ميبخشم به شرط اينكه تا زماني كه زندهام سهمي از خانهاي كه در آن زندگي ميكنم نخواهد و من را از خانهام بيرون نكند. هيئت قضايي سپس وارد شور شدند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]