واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بخشيدن زندگي محكوم به قصاص به احترام ماه رمضان
فرارسيدن ماه مبارك رمضان انگيزهاي شد تا زوج روستايي از قاتل دخترشان اعلام گذشت كنند. محكوم به قصاص كه فرهاد نام دارد از شش سال قبل به اتهام قتل دختري جوان در بازداشت به سر ميبرد.
نویسنده : غلامرضا مسكني
به گزارش خبرنگار ما، روز قبل زن و شوهري سالخورده در شعبه اجراي احكام دادسراي امور جنايي پايتخت حاضر شدند و از قاتل دخترشان اعلام گذشت كردند. زوج سالخورده با چشمان گريان به قاضي اجراي احكام گفتند شش سال قبل بود كه دختر جوانشان به دست مردي به نام فرهاد كشته شد و ميخواهند قبل از حلول ماه رمضان از او اعلام گذشت كنند تا مردم روحيه گذشت را ياد بگيرند. آنها در پاسخ به سؤال داديار شعبه كه آيا براي بخشش درخواست ديه هم دارند، گفتند: ما زن و شوهر روستايي هستيم. هر چند وضع مالي خوبي نداريم اما قانع هستيم و قاتل را فقط به احترام ماه مبارك رمضان بخشيديم و هيچ درخواستي از او نداريم.
آغاز ماجرا
مأموران كلانتري 25 كرج روز 7 مهرماه سال 1388 جسد زن جواني را در كانال آبي در سه راه ولدآباد كشف كردند. نخستين بررسيها نشان داد زن ناشناس بر اثر اصابت جسم سختي به سرش فوت شده است. در حالي كه تحقيقات براي شناسايي هويت جسد ادامه داشت، مأموران پليس با شكايت مردي روبهرو شدند كه روز حادثه به پليس خبر داده بود دخترش بهناز، ناپديد شده است.
از آنجايي كه مشخصات زن گمشده با جسد شباهت داشت، خانواده بهناز به پزشكي قانوني رفتند و جسد را شناسايي كردند. پس از شناسايي جسد، مشخص شد عامل حادثه بعد از قتل، كيف پول و طلاهاي او را هم سرقت كرده است. تحقيقات ميداني پليس نشان داد بهناز از مدتي قبل با مردي به نام داود ارتباط تلفني داشته است. بررسيها همچنين نشان داد داود به او قول ازدواج داده بود.
وقتي مأموران براي بازداشت داود به خانه او رفتند متوجه شدند وي بعد از حادثه به مكان نامعلومي گريخته است. همسر متهم گفت: چند روز قبل شوهرم سراسيمه به خانه آمد. او با خودش چند عدد النگو و گوشواره همراه داشت و از من خواست تا به طلافروشي بفروشم. داود مدعي بود از دوستش طلب داشته و طلاها را به جاي طلبش گرفته است. ما با هم طلاها را در طلافروشي فروختيم و او پولش را برداشت واز آن روز به بعد ناگهان ناپديد شد. چند روز پس از اين جريان مأموران پليس داود را دستگير كردند. وي در اولين بازجوييها اتهام خودش را انكار كرد اما وقتي فهميد همسرش اعتراف به فروش طلاها كرده، چارهاي جز اقرار به حقيقت نداشت. متهم گفت: مدتي قبل با بهناز آشنا شدم. من به او ابراز علاقه كردم و او خيال ميكرد كه من مجردم تا اينكه قرار گذاشتم به خواستگارياش بروم. مدتي گذشت تا اينكه روز حادثه بهناز از من خواست تا به خواستگارياش بروم. وقتي به او گفتم متاهل هستم با هم مشاجره كرديم كه ناگهان عصباني شدم و با سنگ به سرش زدم كه فوت شد. بعد كيف دستي و طلاهايش را سرقت كردم و جسد را به كانال آب انداختم. متهم در دادگاه مقابل قاضي پرونده جرم خود را قبول كرد و اولياي دم براي وي درخواست قصاص دادند. هيئت قضايي بعد از شور او را به قصاص و حبس محكوم كردند. رأي دادگاه پس از تأييد در شعبه 11 ديوان عالي كشور براي سير مراحل اجرا به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي پايتخت فرستاده شد. در حالي كه متهم پس از گرفتن استيذان حكمش در يك قدمي چوبه دار قرار داشت، اولياي دم به دادسراي جنايي رفتند و به احترام ماه مبارك رمضان و بدون هيچ قيد و شرطي قاتل را بخشيدند. بدين ترتيب با اقدام خداپسندانه زن و شوهر سالمند، قاتل كه مردي 33 ساله است فرصت زندگي دوباره يافت تا با گرفتن تصميم درست گذشتهاش را جبران كند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]