واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آماده عاشورايمان هستيم؟
گذري بر زندگي شهيد اكبر شهرياري را به تازگي در همين صفحه پايداري روزنامه «جوان» منتشر كرده بوديم كه ديدن تصوير جديدي از اين شهيد انگيزه نوشتن اين مطلب را در من ايجاد كرد
نویسنده : ع . م
گذري بر زندگي شهيد اكبر شهرياري را به تازگي در همين صفحه پايداري روزنامه «جوان» منتشر كرده بوديم كه ديدن تصوير جديدي از اين شهيد انگيزه نوشتن اين مطلب را در من ايجاد كرد. يادم نيست سال 92 كه اكبر شهرياري شهيد شد و طبق معمول اخبارش در رسانهها منتشر شد، من از آن آگاه شدم يا نه! تو را نميدانم. توي خواننده را ميگويم كه شايد اين خبر را شنيدهاي و ابراز تأسفي و آهي و... بگذريم.
بعد از اينكه مطلب شهيد شهرياري را به اصطلاح خودمان صفحهبندي كرديم و تحويل سردبيري داديم، دوستش يك عكس ديگر او را برايمان فرستاد. تصويري كه شهيد را در كنار نوزاد دو ماههاش نشان ميدهد. پدر و پسر آرام كنار هم خوابيدهاند بدون آنكه بدانند اين با هم بودن كمتر از يك ماه طول ميكشد و به زودي اكبر شهرياري در سوريه به شهادت خواهد رسيد.
برداشت شما از اين عكس چيست؟ دل من يكي را كه خيلي سوزاند. دليلش هم ساده است. فقط چند دقيقه خودم را جاي اين شهيد گذاشتم و اوضاع را مرور كردم؛ «نوزادي كه تازه متولد شده و همسر جواني كه دل نگران زندگي مشتركش است». چطور ميشود آدم اين همه دلمشغولي را بگذارد و داوطلبانه به راهي برود كه امكان بازگشت ولو به شكل زميني در آن نيست؟ من كه نسبتي با اين نوزاد ندارم، دلم براي تنهايي و مظلوميتش ميسوزد، اما چطور ميشود پدري كه اين طور سرش را كنار نوزاد دوماههاش گذاشته و آرام گرفته، راضي ميشود اين آرامش را برهم بزند و دل به طوفان حوادث جنگ بسپارد؟
براي ما كه عادت كردهايم به شنيدن سلحشوري و ايثار شهدايمان در دفاع مقدس، شايد پاسخ به اين سؤال در حرف راحت باشد. اما در عمل چه؟ قضاوت در مورد ديگران به كنار، خود من ميتوانستم اين كار را انجام بدهم؟ وجودش را داشتم؟ ترسش به كنار، احساس مسئوليتي كه يك مرد در زندگي مشترك دارد و حس پدري و... اينها را چه بايد ميكردم؟
باز هم تأكيد ميكنم مسلماً ارزشهايي كه اكبر شهرياري به خاطرش شهيد شد، آن قدر ارزشش را داشت كه به خاطرش درد جدايي را تحمل كند و در عاشوراي زندگي خود، اردوي حسين(ع) را انتخاب كند. من و امثال من هم با آنكه دم از اين ارزشها ميزنيم، سربزنگاه توانايي عمل به آنها را داريم؟
اين سؤالات شايد تا وقتي كه عاشورايمان فرابرسد پاسخ قطعي نيابند. اما شايد روزي كه شهيد شهرياري اين طور آرام كنار نوزادش خوابيد، نيتش اين بود امروز ما را براي چند دقيقه هم كه شده بيدار كند. چرتمان بپرد از اين همه منيتها، از اينكه كمي آمار نرخ و ارز را رها كنيم و به آمار دل خودمان بپردازيم. «همه زمينها كربلاست و همه زمانها عاشورا» چقدر خودمان را براي عاشورايمان آماده كردهايم؟
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]