واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: افزایش خشونت در جامعه ریشه های مختلفی دارد و برای پرداختن به چرایی این موضوع باید همه ابعاد قضیه را مورد توجه قرار داد.
به گزارش تراز ،دکتر محمدرضا خدایی روانپزشک با جداکردن مقوله پرخاشگری، تحریک پذیری و خشونت از یکدیگر می گوید: این مفاهیم از نظر ساختاری و در علم روانپزشکی مجزا از یکدیگرند و در تحلیل چرایی افزایش خشونت در جامعه نباید همه این مفاهیم را به یک معنا گرفت.تفاوت پرخاشگری با خشونتدکتر خدایی با بیان اینکه تحریک پذیری ریشه در درون فرد دارد، اظهار می کند: در تحریک پذیری آستانه تحمل فرد پایین می آید و با کوچکترین محرک از جا می پرد و واکنش کلامی و فیزیکی از خود نشان می دهند و بعد از ان نیز پشیمان می شود. اما در پرخاشگری جامعه هدف، فرد یا گروه خاصی نیست.وی پرخاشگری را گاهی ناگهانی و گاهی نیز با تفکر و برنامه ریزی نسبی همراه می داند و می افزاید: در پرخاشگری فرد به صورت کلامی، فحاشی، اصطلاحات تند و گاهی برخوردهای فیزیکی از خود واکنش نشان می دهد.عواملی که باعث بروز پرخاشگری می شودخدایی با اشاره به تاثیر مسایل شخصی و اجتماعی در پرخاشگری، اضافه می کند: موضوعاتی مانند احساس ناکامی که گاهی بسیار بیشتر از ناکامی واقعی رخ داده برای فرد است و یا احساس بی عدالتی، می تواند باعث بروز رفتارهای پرخاشگرانه شود. ضمن اینکه پرخاشگری در مواقعی ریشه در ضعیف النفسی افراد دارد و واکنش های آنها را به صورت مکانیکی و نابالغ در می آورد. این واکنش ها می تواند به صورت فعالانه یا منفعلانه نمود پیدا کند.وی در تعریف خشونت در اصطلاح روانپزشکی اظهار می کند: خشونت به معنای یک عمل صدمه زننده، هدفمند و پر زور و فشار است. اقداماتی مانند اسیدپاشی، گروگانگیری، دزدی های مسلحانه و زورگیری در مقوله خشونت طبقه بندی می شوند. در موارد اعمال خشونت بیشتر با افرادی با شخصیتی ضد اجتماعی روبرو هستیم که دست به اقدامات خشونت بار زده اند.چرا خشونت در جوامع مدرن کاهش نیافته؟وی با بیان اینکه در میان عموم مردم، همه طیف های تحریک پذیری تا خشونت های واقعی به عنوان "خشونت" شناخته و تلقی می شوند، می گوید: جامعه نیز انسان مراحل رشد مختلفی دارد که با عبور از جوامع گذشته به جوامع مدرن و رشد اجتماعی و فرهنگی این انتظار وجود دارد که خشونت ها در جهان کاهش یابد. در حالی که این اتفاق رخ نداده است و یکی از دلایل آن نیز افزایش توقعات افراد از خود و دیگران است.افرادی که به صورت خط کشی شده تنها منافع خود را دنبال می کنداین استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با بیان اینکه در کشاکش صنعتی شدن، روحیه نوعدوستی و همدلی و همراهی در افراد جامعه کمرنگ شده و هر فرد به صورت خط کشی شده تنها منافع خود را دنبال می کند، خاطرنشان می کند: انسان ها با سوء ظن به هم می نگرند و با پیشداوری هایی که در ذهن دارند آماده تحریک پذیری هستند. در چنین شرایطی تضاد منافع، به راحتی فرد را در مقابل دیگران قرار می دهد. در برخی مواقع نیز افراد با ذهن خوانی و پیش داوری هایی که در ذهن دارند واکنش هایی فراتر از انتظاراز خود نشان می دهند.احساس بی عدالتی علتی مهم در بروز خشونتوی احساس بی عدالتی که در برخی افراد وجود دارد را یکی دیگر از دلایل سوق رفتن آنها به سمت خشونت ذکر می کند و می افزاید: فرد بی آنکه به دلایل یک موضوع توجه کند این احساس را دارد که در حق او ظلم شده است و یا فردی که در جایگاهی بالاتر از او قرار دارد لزوما برای رسیدن به چینین جایگاهی حق او را خورده است. این دیدگاه های اشتباه و خطاهای شناختی فرد را به سمت عمل برای گرفتن آنچه حق خود می پندارد پیش می برد که در این راه ممکن است از ابزارهایی مانند پرخاشگری و خشونت نیز استفاده کند.خدایی با بیان اینکه در برخی موارد پرخاشگری ها با تقویت های اجتماعی روبرو می شود، تاکید می کند: در مواردی فرد با پرخاشگری می تواند به خواسته خود برسد. این تقویت و پاداش باعث ایجاد یک رفتار اجتماعی و در نهایت فرهنگ می شود.بازی هایی که قباحت خشونت را از بین می بردوی تکرار را دارای نقش مهمی در این زمینه ذکر و اضافه می کند: فردی که از کودکی با بازی های اکشن و سراسر کشتار سرگرم شده، یاد می گیرد که باید بکشد تا پیروز شود. این گونه بازی ها قباحت خشونت را نزد فرد از بین می برد و رفتارهای خشونت بار از کودکی برای او عادی می شود.صداهای متضاد خانه و جامعه افراد را به سمت پرخاشگری سوق می دهداین روانپزشک با بیان اینکه صداهای متضادی که از سوی خانه و جامعه به سمت فرد منعکس می شود نیز او را به سمت پرخاشگری می کشاند، می گوید: کودکی که همواره صداهای متفاوت و گاه متضاد را از خانه و جامعه یا حتی از افراد مختلف خانواده شنیده است، نمی تواند هویت سازی کند و اعتماد به نفس لازم را نخواهد داشت. بنابراین با کمبود علاقه نسبت به مفاهیمی همچون وطن، خانواده و پدر و مادر، به سمت الگوبرداری از دیگران پیش می رود. در این راه نیز به دلیل وجود برخی ناخالصی ها استحکام خود را از دست می دهد، هویت اصلی خود را فراموش خواهد کرد و در صدد تظلم خواهی بر می آید.وی با اشاره به نقش آسیب های اجتماعی و استفاده از مواد مخدر و محرک در بروز رفتارهای ضد اجتماعی در افراد، خاطرنشان می کند: افرادی که دچار اختلالات شخصیت ضد اجتماعی هستند و در درون آنها مفهوم وجدان تعریف نشده است، مستعد رفتارهای ضد اجتماعی و ضد نرم های جامعه خواهند بود.برجسته کردن رفتارهای اجتماعی مثبت خشونت را کاهش می دهدخدایی به وظیفه رسانه ها در این زمینه اشاره و تاکید می کند: وظیفه رسانه هاست که باهویت بخشی به کودکان و نوجوانان، مفاهیم صحیح انسانی را برای آنها و سایر افراد جامعه تبیین کنند زیرا حضور رسانه ها و همچنین سیستم آموزشی در فرایند فرهنگ سازی و برجسته کردن رفتارهای اجتماعی مثبت می تواند موجب افزایش معنویت، احساس نوعدوستی، پیشگیری از زود عصبانی شدن، همراهی، همگامی، جامعه پذیری و در نهایت کاهش خشونت شود.
دوشنبه 25 خرداد 1394 ساعت 15:14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]