تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833205228
منادیان عزت و استقلال ایران اسلامی
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
منادیان عزت و استقلال ایران اسلامی وبلاگ > اسلامی، محمد مهدی - پنجاه سال از شهادت مردانی میگذرد که عروجشان نقطه عطفی در مبارزات شد. 4 نور خدایی که به تعبیر امام خامنهای در ظلمات راه را به خیلیها نشان دادند و در روزگاری که خفقان پس از کشتار خونین 15 خرداد، رژیم شاه را امیدوار کرده بود که با تبعید امام خمینی(ره) به نقطهای دور از رسانهها در ترکیه؛ پایههای حکومت خود را محکم کرده است؛ صدای گلوله بخارایی سکوتی را شکست که امام آن را گناه کبیره دانسته بود.
استقبال شهیدان امانی، بخاریی، صفارهرندی و نیک نژاد از شهادت، از آن روز بود که امام علیه کاپیتولاسیون آمریکا فریاد برآورد، قانونی که عزت و استقلال ایران اسلامی را هدف قرار داده بود و حسنعلی منصور غره به جو پلیسی ایجاد شده بهراحتی به مرجع انقلابیون توهین کرد. شرايطي کاملا متفاوت از دوران مرحوم نواب كه هنوز ريشههاي حكومت محمدرضا پهلوي قدرت نگرفته بود و خفقان موج نااميدي نپراكنده بود. محمد مهدي عبدخدايي چنين آن را ترسيم ميكند «در سال 43 كه من از زندان آزاد شدم، هنوز منصور را نزده بودند و مرحوم عراقي آمد ديدن من. درست مثل اينكه همين الان دارد با من حرف ميزند، گفت: «مهدي جان! غريبانه زندان رفتي، ولي حالا كه بيرون آمدي، غريب نيستي. همه چيز عوض شده. حاج آقا روحالله آمده، بيا.» گفتم: «آقا مهدي دير آمدي. من ميخواهم بروم ركوع و سجود كنم. اگر دو تا شلاق بخورم، همهتان را لو ميدهم. خيالت را راحت كنم. من ديگر طاقت كتك ندارم.» ... گفت: «جريان خيلي مهم است. داريم كارهاي مهمي ميكنيم.» ميخواست بگويد چه كارهایي كه من گفتم: «نيستم. طاقت كتك ندارم.» آقاي عراقي رفت و ما در سال 43 ديديم كه حسنعلي منصور را زدند و آن وقايع پيش آمد.» حرکت بیدارساز این شهدا البته تفاوتهای دیگری نیز با مبارزات شهید نواب صفوی داشت؛ اصلیترین تفاوت پایبندی به خط مرجعیت است. آنها خود را انصار مرجعیت میخواستند و از این رو براي ايجاد حركت مسلحانه كسب تكليف كردند و از امام چنين نقل شده است كه جواب فرمودهاند «خوبست، به شرط آنكه از جايي اسلحه نگيريد كه وابسته بشويد، بلكه بخريد و يا خودتان بسازيد.» شايد بعد از همين مجوز بود كه برخي تسليحات سبك همچون سهراهي و... توسط شهيد عراقي و يارانش ساخته شد و در ماجراي 15 خرداد به صورت ايذايي به كار رفت. اما اعدام انقلابي نياز به فتوا داشت. «اگر قرار بود خون افرادي ريخته شود، بايد مرجعي اذن ميداد كه در روز قيامت، براي اين كار، حجتي نزد خدا داشته باشيم.» در يكي از دفعات در اين خصوص از طريق يكي از نمايندگان ايشان در شوراي روحانيت مؤتلفه كسب نظر كردند. نماينده امام در بيان خاطراتش ميگويد، امام فرمودند: «نه، حالا اين كارها زود است. اگر ما اين كارها را شروع كنيم به ما ميگويند كه اينها منطق نداشتند و دست به ترور زدند.» وقتي امام فرياد برآورد كه «من اعلام خطر میکنم والله گناهکار است کسی که داد نزند، والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند»، حاج صادق اماني برآشفته میشود، گمان ميبرد كه وقت مورد اشاره امام رسيده است. استاد عسکراولادي در اين خصوص ميگويد: «رئيس آن بيدادگاه از شهيد صادق اماني پرسيد كه به قيافه تو كه زاهد و مرتاض است، نميآيد چنين كاري بكني. چه شد كه به چنين كاري دست زدي؟ وي در پاسخ گفت من مقلد هستم و مرجع تقليد من فرموده كه مسلمان نيست هركس كه فرياد نزند و ايمان ندارد هركس كه از مرگ بترسد. ما براي همين منظور بهترين راه را فرياد از طريق لوله سلاح انتخاب كرديم تا صداي آن به گوش سنگين همه مسلمانان عالم برسد.» اين برداشت تا به مرحله بررسي افتاد، مصادف شد با تبعيد امام خميني به بورساي تركيه و قطع هرگونه دسترسي به ايشان. اينك خاطرات حاج ابوالفضل توكلي بينا و شهيد بهشتي را بار ديگر بخوانيد. آنگونه كه توكلي بينا نقل ميكند «در شبی که امام را به تبعید بردند از 6 صبح تا 12 شب بحث کرديم تا سرانجام يک جمعبندي كلي كرديم که بايد شاخه نظامي تشکيل شود. شاخهاي که کاملا جدا از شاخه سياسي باشد تا تشكيلات لطمه نخورد. در جلسه 18 ساعته در نظام آباد، تصمیمگیری در مورد سه نفری که به عنوان مفسد فیالارض شناخته شد با نظر اکثریت 12 نفر انجام شد و شهید صادق امانی در مفسدبودن آن سه نفر از همه تاکید بیشتری داشت. قرار شد که تایيد حکم اعدام سران رژيم را از مراجع نيز بگيريم كه فردا نگويند عدهاي نشستند حكم قتل كسي را صادر كردند. براي اين کار هم برنامهريزي خوبي شد و کلا دو شاخه جدا از هم فعاليت کردند و موفق شدند که حکم را درباره حسنعلي منصور اجرا کنند.» دكتر اسدالله بادامچيان از موضوع ديگري نيز كه در اين تصميم موثر بود، ميگويد «شهيد محمد صادق اسلامي، شهيد اماني، بنده و چند نفر ديگر حضور داشتند. آن روز خيلي متاثر بودم، پدر يكي از دوستان فوت كرده بود كه خيلي صميمي بوديم و قصد داشتم به سوي ابنبابويه براي تشييع او بروم. شهيد اسلامي كه آمد، وقتي شهيد اماني از او پرسيد چه خبر، گفت خدمت آقاي مطهري بودم، ايشان فرمودند لازم است چند نفر از اين طاغوتيها به زمين بيفتند تا روحيه مردم بازسازي شود. حاج صادق اماني يك نفس بلندي كشيدند و گفتند الحمدلله كه حكم را دادند. اما چون ميدانستند ممكن است در اين مسئله ترديدها و تشكيكهايي پديد آيد و براي استحكام اين جهاد مسلحانه از آيتالله ميلاني مجوز گرفتند.» استاد شهيد آيتالله مطهري يكي از نمايندگان امام در شوراي روحانيت كه در چنين شرايطي كه دسترسي به امام نبود، با اجازه ايشان نظر اعضاي اين شورا براي مؤتلفه اسلامي حكم نظر امام را داشت. استاد شهيد آيتالله بهشتي در خصوص شوراي فقاهتي مؤتلفه اسلامي ميگويد: «با شروع نهضت اسلامي، ما به رهبري امام خميني، نيروهاي مومن و مسلماني كه در خط اصيل اسلام و معتقد به مرجعيت بودند، از دل هيئتهاي مذهبي و دستجات سينهزني و سوگواري و هيئتهايي كه جلسات هفتگي مذهبي داشتند، به سوي مبارزه فعال جلب شدند. اين هيئتها با هم رابطه برقرار كردند و يك شبكه فعاليت مبارزاتي اسلامي و نيرومند را عليه رژيم شاه بهوجود آوردند. اينها درصدد متشكلشدن بودند و شورایي مركزي را به وجود آوردند كه مركب از 12 نفر و نام هيئتهاي مؤتلفه بود. هيئتهاي مؤتلفه عملا مانند يك سازمان نيرومند و حزب قوي اسلامي كار ميكرد و شوراي مركزي، رهبري اين سازمان نيرومند را برعهده داشت و دقيقا رهبري آن شورايي بود. از آنجا كه اين شورا معتقد به رهبري فقيه واجد شرايط بود و اين ولايت و رهبري را در امام خميني يافته بود، چهار تن را به ايشان پيشنهاد كرد تا مسئول بخش فقاهتي شوراي مركزي باشند. اين افراد عبارت بودند از بنده، مرحوم مطهري، آقاي انواري و آقاي مولايي و به اين ترتيب، يك نوع هم رزمي تشكيلاتي ميان ما و اين برادران به وجود آمد.» اما مرحوم حاج تقي خاموشي به همراه عباس مدرسيفر به محضر آيتالله ميلاني، مرجع تقليد انقلابي و حاضر در ايران شتافتند و از او مجوز شرعي لازم را كسب نمودند. دیدار مرحوم خاموشی و عباس مدرسی در حدود اواخر آذر 43 بوده است. گويا بهجز اين گروه، دو گروه ديگر نيز چنين استفتائي از آيتالله ميلاني انجام داده بودند. يكي جلالالدين فارسي است كه در كتاب زواياي تاريك خود بدان اشاره نموده و ديگري حاج علي حيدري است كه در مصاحبه با روزنامه كيهان در چهلم شهيد عراقي ميگويد: «يادم است يك شب گروه من و يكي ديگر را مامور كرد تا نزد آيتالله ميلاني در مشهد رفته و حكم ترور منصور، نخستوزير را بگيريم تا براي بهدرك واصلكردن اين طاغوتيها مجوزي داشته باشيم. چون مشغله آيتالله ميلاني زياد بود و دور و بر ايشان كساني بودند كه نميبايست از متن حكم تاييديه خبردار شوند. ما با تهيه زنبيلي به نام خريد از بقالي، نامهاي را كه ايشان ميبايست تاييد ميكرد در زنبيل مخفي كرده و به ايشان رسانديم و با ايشان در ساعت 5 بعداز ظهر قرار گذاشتيم. در ساعت مقرر، مرحوم ميلاني ضمن رساندن سلام به ديگر برادران هيئت مؤتلفه، نامه مزبور را صحه نهاد كه بعد از چند روز منصور توسط برادران گروه ترور شد...» با توجه به آنكه عمليات در اول بهمن انجام شده است، به نظر ميرسد اين سفر براي كسب تاييد مجدد پس از فتواي نخست ايشان است و گویا با موافقت شهید عراقی به نزد آیتالله میلانی رفته بود. حجتالاسلام شيخ اصغر مرواريد نيز در اين خصوص ميگويد «من يك شب در منزل شهید صادق اماني بودم. يادم هست مرحوم شفيق و توكلي بينا و شهید مهدي عراقي بودند. از آن شبهایي است كه هرگز فراموش نميكنم. زيارت عاشورایي خوانده شد كه هنگامهاي بود. همان شب درباره ازبينبردن منصور تصميم گرفتند. گمانم قبل از آن بود كه همراه مهدي عراقي و شفيق رفتيم كه آقاي ميلاني را ببينيم كه اجازه ترور منصور را بگيرند. بههرحال در آن شب عاشورایي كه اين تصميم را گرفتند، بودم، ولي بعد باز مرا گرفتند و در جریان بقیه برنامه آنها نبودم.» شايد در اين ميان پاسخ به يك شبهه ضروري باشد، برخي ميپرسند اگر به واقع آيتالله ميلاني حكم به اعدام نخست وزير داده بود، چرا ساواك از كنار آن با سكوت گذشته است؟ بادامچيان كه خود به منزل آيتالله ميلاني رفت و آمد داشته است، چنين نقل ميكند «شاه سه افسر حقوقی خود را که عضو بیدادگاه نظامی وی بودند سراغ آیتالله میلانی فرستاد. از ایشان پرسیدند که آیا او این فتوی را داده است. ایشان فرمودند بله از نظر شرعی، شاه مهدورالدم است. آنها گفتند اگر شما این را بگویید ما باید شما را دستگیر و محکوم کنیم. ایشان فرمودند من مفتی هستم. هرکس از من فتوا بخواهد باید فتوا را برای او بگویم. شما هم بپرسید میگویم فتوای من این است. دستگیر هم بکنید مسئلهای نیست چون مردم متوجه میشوند که علت دستگیری من صدور فتوای مهدورالدم بودن شاه است، میروند و این حکم خدا را اجرا میکنند. پس از گزارش افسران، شاه گفته بود با وي کاری نداشته باشید؛ زیرا هنوز که اعلام عمومی نشده میخواهند مرا بکشند و دستگیری موجب میشود همه بدانند. لذا آیت الله میلانی را نگرفتند.» با اين وصف تصميم به اجراي حكم الهي درباره حسنعلي منصور كه افساد في الارض وي و حكم اعدام او توسط نمايندگان امام و يك مرجع تقليد تاييد شده بود، از نظر شاخه مسلحانه نهايي گرديد. حاج ابوالفضل توكلي بينا درباره چگونه عملياتيشدن حكم ميگويد: «بنده و شهید مهدی عراقی و شهید صادق امانی هیئت سه نفرهای بودیم که پس از همه مراحلی که برای عضوگیری انجام میشد، برای تأیید نهایی به آن ارائه میگشت. در يكي از اين جلسات كه چند روزي بیشتر به اجراي حكم اعدام حسنعلي منصور نمانده بود، بحثی بين عراقي و صادق اماني درباره اجرای حکم توسط بخارایی مطرح گردید، شهید صادق امانی به مهدی عراقی میگفت که باید بمانی من رابط مستقیم با اجرای حکم میشوم و شما برای تصمیم و ساماندادن تشکیلات باید بمانی. مرحوم شهید عراقی اظهار میکرد شما باید بمانی و جوانها را تربیت کنی. این صحبتها بین این دو نفر رد و بدل شد نهایتا شهید صادق امانی موفق شد که رابط مستقیم با حكم اعدام انقلابی حسنعلی منصور قرار بگیرد و نهایتا امانی پیروز شد.» درباره روز اجراي عمليات، در طول سالهاي گذشته ابعاد گوناگوني گفته شده است؛ اما شايد مناسب باشد نگاهي نيز به روزهاي پس از عمليات بيندازيم. توكلي بينا در خصوص چگونگي دستگيريها ميگويد: «گاهي حوادث قابل پيشبيني نيست، مثلا عليرغم اين که محمد بخارایی در بازجوييها خيلي مقاومت کرد، در لحظاتي که از لورفتن تشکيلات حامي او نااميد شده بودند و قصد داشتند وسايلش را تحويل بگیرد و او را به بازداشتگاه ببرند، متوجه کارت تحصيلي او شدند که محمد براي پوشش در جيب خود گذاشته بود و از آنجا دنبال کردند و به آدرس خانه او رسيدند و به همين روال بقيه بچهها را دستگير کردند. با لطمهاي كه پس از اين ماجرا به شوراي مركزي خورد به جز يكي كه فرار كرد، اغلب دستگير شدند.» پس از يافتن آدرس خانه شهيد بخارايي به شهيد نيكنژاد و هرندي نيز دست مييابند و تعدادي در اين زمينه دستگير شدند رژيم متوجه تشكيلاتي قوي در برابر خود ميشود و بهدنبال مسئولين گروه ميگردد. شاه دستور دستگيري شهيد اماني و شهيد اندرزگو را صادر ميكند بالاخره براي جلوگيري از دستگيري وسيع ياران امام محل اختفاي شهيد اماني معرفي ميشود و رژيم به يكي از دو نفر مورد نظر ميرسد. حاج مصطفي حائريزاده در اين خصوص ميگويد «يكي از خاطراتمان اين بود كه موقعي كه منصور را ترور كردند، شب آن حاج صادق اماني فرار كرد و به منزل لاجوردي كه برادر خانمش بود. پس فردا شبش آقاي لاجوردي ميگويد من خودم پرونده دارم و اينها ميآيند سراغ اقوام و تو را پيدا ميكنند. آقاي عسکراولادي ميگويند ما مضطر شده بوديم كه اين را كجا ببريم. آقا مهدي عراقي گفته بود او را ميبرم خانه حائري. پرسيده بود حائري كيست؟ آقا مهدي گفته بود شما حائري را نشناختهايد، 4 تا بچه كوچك دارد و من او را ميشناسم. آخر شب بود كه حاج صادق را آوردند منزل ما. 8 شب منزل ما بود. هنوز كسي را نگرفته بودند. ما هم شبها براي اينكه رد گم كنيم، افطار كه ميكرديم، ميرفتيم كانون و دوازده يك شب برميگشتيم خانه و در اين فرصت نبودن ما حاج صادق بنده خدا هم كتاب ميخواند. مدتی که حاج آقا صادق اماني منزل ما بود، من از ايشان استفادهها كردم. بعد از مدتی یک شب بعد از افطار، ساعت 10 شب آمدند و او را از منزل ما بردند، آن روز حمام رفته و اصلاح كرده و لباسهاي تميزي پوشيده بود. در كنار بوذرجمهري نو با حاج احمد شهاب قرار گذاشته بودند كه او را به جایي ببرند. حاج احمد شهاب او را ميبرد خانه رضوي، همان شب، يعني دو سه ساعت بعد از اينكه از منزل ما خارج شد، حاج صادق اماني را گرفتند.» در اين ميان براي برخي صريح گويي اعضاي مؤتلفه در بازجوييها موجب تعجب است. يكي از كساني كه از طريق وي بخشي از اسلحه شاخه مسلحانه تامين شده است و همچنان ترجيح ميدهد گمنام باشد، با اشاره به شجاعت و روحيه ياران مؤتلفه اسلامي نقل ميكند وقتي در بازجوييها وي را با حاج هاشم اماني رو در رو كردند، حاج هاشم به وي ميگويد من همه چيز را گفتهام، هرچه را صلاح ميداني بگو. ما اين حكومت را غير شرعي ميدانيم و براي سرنگوني آن هر كاري كه در چارچوب شرع در توانمان بود انجام ميدهيم. وي ميافزايد: «خيلي راحت صحبت ميكرد و هيچ ترس و فشاري را احساس نميكرد. آنها در خصوص برخي مسائل كه به اصل مبارزه با رژيم و علل آن، اثبات حركت آن در مسير فقاهتي و... بود خيلي راحت و خيلي صريح صحبت ميكردند، زيرا تبليغات رژيم در موارد مشابه بر آن بود كه اثبات كند مخالفان شاه كمونيستها هستند، براي اين كار يك توافقی كرده بودند كه چقدر را در بازجوييها بگويند؛ اما درخصوص حفظ افرادي كه ضرورتي نبود، هيچ اقراري نكردند.» وي در خصوص ديدار با متهمين پرونده نيز ميگويد: «ما بند ديگر بوديم اما متهمان اصلي مثل شهيد حاج صادق اماني، آقاي عسکراولادي و... كه مشهور به گروه 13 نفره بودند را كه براي دادرسي ميبردند، خيلي فاصلهمان زياد نبود و رفت و آمد آنها را ميديديم، اما نميگذاشتند كه با آنها صحبت كنيم. يادم هست شهيد محمد بخارايي خيلي خوشحال و خندان بود و روحيههايشان خيلي عالي بود. اما فقط ما از دور آنها را ميديديم و نميگذاشتند صحبت كنيم. مثلا يكبار مدرسي را به بند طبقه بالاي ما ميبردند، در ميانه پلهها كه داشت ميرفت، يك كلمه از خانوادهام پيام رساند كه حال مادربزرگم خوب است، مامور خيلي تعرض كرد كه چه ميگوييد و... و نگذاشت صحبت كنيم.» اما اسدالله بادامچيان در اين خصوص تذكري ضروري ميدهد «در بسياري موارد بازجوییهای مؤتلفه در ساواک، رد گمکردن ساواک است و استناد به آنها صحیح نیست. مثلا شفیق در بازجویی میگوید یادش نمیآيد فلانی بوده یا نبوده.» بهعنوان نمونه عبدخدايي ميگويد: «زماني كه مهدي عراقي و دوستانش منصور را زدند، خود مهدي عراقي به من گفت: «اسلحه مال مرحوم نواب نبود، من مخصوصا گفتم مال نواب صفوي است تا سرنخ را گم كنند» به همين جهت اگر روزنامههاي آن زمان را بخوانيد، ميبينيد نوشته كه نواب از گورستان مسگرآباد دستور قتل حسنعلي منصور را صادر كرد. حسنعلي منصور با اسلحه نواب صفوي كشته شد.» احمد احمد درباره روزهاي پس از دستگيري ميگويد «پس از اطلاع از سرنوشت برخي از افراد مؤتلفه، دغدغه اصلي خانوادهها و اعضاي هيئت كه آزاد بودند، رهايي و خلاصي افراد دربند يا دستكم فراهمكردن شرايط بهتر در زندان براي آنها بود ... از اين رو پس از مشورتهاي طولاني و صريح به زنها و همسران پيشنهاد شد تا پرچم مبارزه را در دست گيرند، آنها هم داوطلبانه پا به عرصه مبارزه گذاشتند، گرچه اين زنان مؤمن در گذشته با همدلي و پشتيباني از مردان و همسران خود نقش ارزنده و مؤثري در مبارزه داشتند؛ ولي اين بار خود پيش قراول شدند تا حماسهاي ديگر در تاريخ اين كشور رقم زنند. از طرف هيئت مؤتلفه، من و حاج محمود شفيق، برادر حاج مهدي، براي تداركات و پشتيباني اجتماع و حركتهاي زنان انتخاب شديم، البته اين انتخاب به دليل جو خفقان آن روز به صورت رسمي اعلان نشد ... اين صحنهها زيبا و حماسه ساز بود، من و آقاي محمود شفيق در تمام اين ساعات كنار اين اجتماع شورانگيز حاضر و مراقب اوضاع بوديم. با تصميم ساير دوستان در هيئت مؤتلفه قرار شد حضور زنان در صحنه تا حصول به نتيجه حفظ شود، از اين رو در برنامهاي ديگر ملاقات آنها با علما و مراجع عظام در شهر مقدس قم طرحريزي شد... در شهر قم متوجه شديم كه ساير دوستان هيئت دورادور مراقب اوضاع هستند، هر جا كه وارد ميشديم ردپايي از اقدامات و هماهنگيهاي آنان را ميديديم، به نحوي كه هيچ احساس غريبي و ناآشنايي نداشتيم. گاهي كسي به آرامي از كنار ما رد ميشد و سلام و عليكي ميكرد، ميفهميديم كه او از ياران مؤتلفه است كه به اين مأموريت آمده، براي ما روشن شد كه حلشدن برخي مسائل و مشكلات و امكان ملاقات با عدهاي از آيات عظام و مراجع اعلام، به خاطر ارتباطات و هماهنگيهاي آنهاست. اولين بيتي كه خانمها به آن وارد شدند، بيت آيتالله شريعتمداري بود، ابتدا ادارهكنندگان بيت وي گفتند: «آقا وقت ندارند.» گفتيم: «آقا وقت ندارد چه صيغهاي است؟ ما از تهران آمدهايم تا ايشان را ببينيم، جوانهاي ما را تيرباران و شهيد كردهاند، شما ميگوييد آقا وقت ندارد؟ شما در خانه نشستهايد، چه ميفهميد كه بر سر ما و جوانان مسلمان چه آمده؟» پس از كلي صحبت آنها دوباره به اندروني رفتند و بعد از دقايقي باز گشته و گفتند: «آقا اجازه فرمودند .... شما برويد داخل اتاقها، الان ايشان ميآيد.» ما به سمت اتاقها هدايت شديم، صحنه جالبي بود، حاضرين همه خانمها و بچهها بودند، مگر من و آقاي شفيق كه هريك بچهاي به بغل گرفته و دست يكي دو تا را هم در دست داشتيم، تقريبا در اين رفت و آمدها و اجتماعات ديگر بچهها با ما آشنا شده و عمو و دايي خطاب مان ميكردند. پس از گذشت دقايقي آيتالله شريعتمداري آمد، پس از سلام و عليك و اداي احترام خود خانمها شروع به صحبت و تشريح و توضيح وقايع كردند، در پايان ارائه گزارش، آقاي شريعتمداري گفت: «خب، باشد با سناتور .... تماس ميگيرم و از او ميخواهم كه با دربار تماس بگيرد تا رسيدگي بيشتري به وضع فرزندان و شوهرانتان در زندان بكنند و از شكنجه و آزار خودداري كنند.» تقريبا اين ملاقات بدون نتيجهاي عملي به پايان رسيد، از بيت او خارج شديم، وقت ظهر شده بود، دوستان رابط به ما اطلاع دادند كه به بيت آيتالله گلپايگاني برويد، گفتيم: «الان وقت خوبي نيست، بايد به بچهها آب و غذا بدهيم.» گفتند: «فكر ناهار نباشيد.» ... سخنان تكاندهنده خانم اماني همه را منقلب كرد؛ به طوري كه اشك از چشمها جاري شد، حضرت آيتالله گلپايگاني كه تا آن لحظه صحبتي نكرده بود، از سخنان حماسي خانم اماني دستمال به روي چشمها گرفت و گريست، بعد بيهيچ صحبتي بلند شد و از اتاق خارج شد. هنوز هيچ نتيجهاي نگرفته بوديم، لحظاتي صبر كرديم، خبري نشد، قصد كرديم كه از آنجا بيرون برويم كه آقا باز وارد اتاق شد و گفت (نقل به مضمون.... :) «من ميبينم چه مصيبتي براي شما پيش آمده، به جدم قسم كه هركاري از دستم برآيد برايتان انجام ميدهم.» بعد از ما خواست كه ناهار آنجا بمانيم، ما ابتدا تعارف كرده و نپذيرفتيم، آقا اجاره نفرمود كه بدون خوردن ناهار خارج شويم و گفت كه اين زنها و بچهها خستهاند و تألمات روحي دارند، همين جا بمانيد و بعد از ناهار و رفع خستگي به آنچه صلاح ميدانيد عمل كنيد ... ساعت نزديك به 3 بعدازظهر بود كه از بيت معظم آيتالله گلپايگاني خارج شديم و به حضور علماي ديگر رفتيم و پس از يك اقدام كامل تبليغي به تهران باز گشتيم ...» اما سرانجام، چهار نفر از مجاهدان مؤتلفه اسلامي، به آرزوي ديرين خود دست يافته و شربت شهادت نوشيدند. شهيدان محمد صادق اماني، محمد بخارايي، رضا صفار هرندي و مرتضي نيكنژاد اما در آخرين ديدار، شاد از توفيق خود، نگران بازماندگان خود بودند. شهيد عراقي از آخرين وداع اينگونه ميگويد: «ما مسئله را مطرح كرديم به اينكه در اين مسافرتي كه بنايش را با هم گذاشتيم و اميد داشتيم تا آخرين منزلگاه در اين سفر با هم باشيم؛ ولي چون هركاري قابليت و لياقتي ميخواهد، من و برادرم هاشم لياقت اين را نداشتيم كه در اين سفر با شما همراه باشيم. در حال شما هستيد كه گوي سبقت را از ما ربوديد. اين است كه من به نوبه خودم متأثرم و متأسفم كه چرا اين لياقت در من نبوده كه در اين حالت حداقل بهدنبال شما باشم و دنبالهرو شما باشم. بعد از من مرحوم حاج صادق [اماني] صحبت كرد، او هم خطاب كرد به اين كه از آرزوهاي من بود كه اين شب را ببينم و نميدانم كه چه طوري شكر اين نعمت را بجا بياورم كه چنين چيزي نصيبم شده و من وصيت ميكنم به شما كه به خانواده من بگوييد كه براي من ختم نگيرند. بعد، محمد [بخارايي] صحبت كرد و گفت من همانطور كه در دادگاه گفتم، امروز هم به شما برادرها وصيت ميكنم كه به جوانان اين مرز و بوم بگوييد كه اولين تير را من رها كردم، ولي آخرين تير نبود، تا بيرونكردن دشمن و استعمار از اين مرز و بوم بر زمين ننشينند. و به همه برادران و دوستان و اقوام من بگوييد كه براي ما جشن بگيرند و پايكوبي كنند. در اين موقع بود كه مأمورين نتوانستند طاقت بياورند و گريهشان افتاده بود، هق هق مأمورين راه افتاد. سرهنگ محرري كه دم در ايستاده بود چشمش آلوده به اشك شده بود و من را صدا كرد، گفت وضع مأمورين من دارد بههم ميخورد و بعدش ميترسم كه وضع زندان هم بههم بخورد، بگو صحبت نكنند. گفتم من كه نميتوانم اين كار را بكنم، چهار تا از برادرانمان را ميخواهيد بكشيد، بعد بگويم كه صحبت نكنيد. اصلا اين درست است؟ شما برو توي دفتر بنشين هيچ اتفاقي هم نميافتد، بگذار هرچه ميخواهند بگويند، حرفهايشان را بزنند. ديگر هركدام از بچهها تقريبا در رابطه با همين مسائل صحبت كردند، بعدش هم مرتضي [نيك نژاد] و بعد هم رضا [صفار هرندي]. تا اينكه ساعت نزديك يك بعد از نيمه شب بود، بچهها را تا دم در مشايعت كرديم، دوتا جيپ كه توي آن مأمور بودند و چهارتا كاميون پليس، اينها را سوار كردند و از زندان موقت بردند عشرتآباد به لشکر دو زرهي، تا اذان صبح كه اينها را شهيد كردند، مأمورين آنجا بودند. قبل از اينكه به درجه شهادت برسند، وضو گرفتند دو ركعت نماز خواندند، تكبير الله اكبر، آياتي از قرآن تلاوت ميكردند و با روحي سرشار از شادي خلاصهاش لبيك گفتند به نداي حق و مأمورين كه آمدند، خود مأمورين طاقت نداشتند، وقتي برگشتند توي بندي كه ما بوديم، اكثرشان از بس كه گريه كرده بودند، چشمشان سرخ شده بود، از شهامت بچهها، از روحيه بچهها، از قويبودن بچهها در اين موقع اظهار تعجب ميكردند.»
کلید واژه ها: تاریخ انقلاب - حزب موتلفه اسلامی - امام خمینی(ره) - حسنعلی منصور -
یکشنبه 24 خرداد 1394 - 17:50:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]
صفحات پیشنهادی
امام جمعه نکا: عزت ایران اسلامی نباید در مسائل هستهای نادیده گرفته شود
امام جمعه نکا عزت ایران اسلامی نباید در مسائل هستهای نادیده گرفته شودامام جمعه نکا گفت عزت ایران اسلامی نباید در مسائل هستهای نادیده گرفته شود بلکه عزتمندی ایران اسلامی باید بالنده و همچنان حفظ شود به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان نکا حجتالاسلام محمدباقر محمدیلعضو هیئت رئیسه مجلس: عزت و اقتدار ایران اسلامی مدیون اندیشههای ناب امام و رهبری است
عضو هیئت رئیسه مجلس عزت و اقتدار ایران اسلامی مدیون اندیشههای ناب امام و رهبری استعضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت عزت و اقتدار ایران به دلیل وجود اندیشههای ناب امام و رهبری است به گزارش خبرگزاری فارس از چناران محمد دهقان ظهر امروز در مراسم بزرگداشت سالروز ارتحال امام خمنماینده مردم ملایر در مجلس: گزارهبرگ ملی سند عزت ایران اسلامی است/ گره زدن آب خوردن به رفع تحریمها صحیح نیست
نماینده مردم ملایر در مجلس گزارهبرگ ملی سند عزت ایران اسلامی است گره زدن آب خوردن به رفع تحریمها صحیح نیستنماینده مردم ملایر در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در مذاکرات باید مصلحت و عزت نظام در نظر گرفته شود گفت گزاره برگ ملی در راستای دفاع از اقتدار ایران اسلامی است علی&اقتدار و عزت کنونی ایران اسلامی میراث امام راحل(ره) است
حجت الاسلام علی اکبری اقتدار و عزت کنونی ایران اسلامی میراث امام راحل ره است شناسهٔ خبر 2766817 - سهشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۹ استانها > کردستان سنندج- رییس مرکز رسیدگی به امور مساجد کشور عنوان کرد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که امروز در معادلات جهانی مطرح و تصمیم گیرندبا حضور نمازگزاران قزوینی صورت گرفت برگزاری راهپیمایی «اعتراض به توافق با هر قیمتی» در قزوین/حفظ عزت
با حضور نمازگزاران قزوینی صورت گرفتبرگزاری راهپیمایی اعتراض به توافق با هر قیمتی در قزوین حفظ عزت ایران اسلامی در توافقات هستهاینمازگراران قزوین با حضور خود در راهپیمایی اعتراض به توافق با هر قیمتی خواستار حفظ عزت و اقتدار ایران اسلامی در توافقات هستهای شدند به گزارش خبرگزاریکردستانیها، پیشگام دفاع از ارزشهای ایران اسلامی
یکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۰ مشاور و مسئول امور هماهنگی ایثارگران در نهاد ریاست جمهوری گفت حضور کردستانیها در دفاع مقدس به دلیل برخوردار شدن از نان و نام نبوده است بلکه دفاع را وظیفهای شرعی دانسته و با تمام تلاش خود در این راه ایستادگی کردهاند به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجاقتدار و اعتدال بلندترین صدا در ایران اسلامی است
آشنا اقتدار و اعتدال بلندترین صدا در ایران اسلامی است مشاور فرهنگی رییس جمهوری از مواضع هستهای شهردار تهران تقدیر کرد و با بیان این که مواضع نقل قول شده از طرف شهردار تکذیب شده است نوشت خدا را شکر می کنم که مسیر مستقیم اقتدار و اعتدال برای اعتلای کشور هنوز هم بلند ترین صدا درامام با پشتکار قوی پیروزی انقلاب اسلامی ایران را برنامه ریزی کرد
نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد امام با پشتکار قوی پیروزی انقلاب اسلامی ایران را برنامه ریزی کرد خبرگزاری پانا نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد در سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه این هفته تهران گفت امام با درایت شجاعت و پشتکار قوی با عشق به مردم برای حفظ اسلام ناب محمدی ص پهُل دادن بازیکن پرسپولیس از سوی یک استقلالی |اخبار ایران و جهان
هُل دادن بازیکن پرسپولیس از سوی یک استقلالی تمرینات تیم ملی فوتبال کشورمان پس از یک روز تعطیلی از عصر امروز جمعه از سر گرفته شد کد خبر ۵۰۶۲۰۳ تاریخ انتشار ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۱ ۲۸ - 05 June 2015 به گزارش تسنیم تمرینات تیم ملی فوتبال کشورمان جهت آماده سازی برای حضور در مسابقاتشکایت نفتیها از استقلال به FIFA |اخبار ایران و جهان
شکایت نفتیها از استقلال به FIFA مسئولان باشگاه نفت تهران در صورت محرز شدن مذاکره مسئولان باشگاه استقلال با علیرضا منصوریان از این باشگاه شکایت میکنند کد خبر ۵۰۸۶۴۷ تاریخ انتشار ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۲ ۰۴ - 13 June 2015 به گزارش تسنیم مسئولان باشگاه استقلال به صورت جدی مذاکمعاون فرماندار قدس: شور و شعور مردم ایران اسلامی در هیچ جای دنیا قابل مشاهده نیست
معاون فرماندار قدس شور و شعور مردم ایران اسلامی در هیچ جای دنیا قابل مشاهده نیستمعاون اداری مالی و برنامهریزی فرماندار قدس گفت مردم کشور عزیزمان همیشه و در همه حال پشتیبان رهبری و ولایت بوده و این شور و شعور در هیچ جای دنیا قابل مشاهده نیست فریدون غیاثوند در گفتوگو با خبدولت عربستان در ظاهر اسلامی است |اخبار ایران و جهان
دولت عربستان در ظاهر اسلامی است کد خبر ۵۰۶۷۵۷ تاریخ انتشار ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳ ۴۲ - 07 June 2015 دبیرکل حزبالله لبنان طی پیام تصویری به اجلاسیه تشکل اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم گفت حاکمان آلسعود افراد دیکتاتور و ظالمی هستند که به مردم مظلوم یمن حمله میکنند و میزانآرمان استکبارستیزی و حفظ عزت اسلامی همواره مورد تأکید امام بود
جامعه مدرسین حوزه آرمان استکبارستیزی و حفظ عزت اسلامی همواره مورد تأکید امام بود شناسهٔ خبر 2766338 - دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۰ ۳۱ استانها > قم قم- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت ایام الله ۱۴ و ۱۵خرداد با صدور اطلاعیهای تأکید کرد آرمان استکبارستیزی و حفظ اقتدار و عزتشمخانی: امروز ایران از بیشترین استقلال و اقتدار در منطقه برخوردار است
یکشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲ ۵۷ دبیر شورای عالی امنیت ملی یکی از اهداف مهم گروههای تکفیری تروریستی را جلوگیری کردن از تمرکز امت اسلامی بر موضوع فلسطین دانست به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا دریابان علی شمخانی در گفتوگوی اختصاصی با شبکه تلویزیونی المنار با اشاره به تعریفمنصوریان با استقلال مذاکره کند جایگاهش متزلزل میشود |اخبار ایران و جهان
منصوریان با استقلال مذاکره کند جایگاهش متزلزل میشود مدیر حقوقی باشگاه نفت تهران میگوید در صورتی که سرمربی این تیم با استقلالیها مذاکرهای داشته باشد جایگاهش در تیم نفت هم متزلزل خواهد شد کد خبر ۵۰۸۶۴۵ تاریخ انتشار ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۲ ۰۰ - 13 June 2015 حسین آلاسحاق در گفتوشرکت و سخنرانی در مراسم بزرگداشت سالروز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
نخستین برنامه رحمانی فضلی در شهر دوشنبه شرکت و سخنرانی در مراسم بزرگداشت سالروز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران وزیر کشور پس از ورود به دوشنبه پایتخت تاجیکستان مستقیما برای شرکت در مراسم بزرگداشت سالروز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ره به ایرادفرمان هدایت استقلال در دستان مربیان ایرانی
فرمان هدایت استقلال در دستان مربیان ایرانی این طور که به نظر می رسد شانس مربیان ایرانی برای هدایت تیم فوتبال استقلال تهران بیشتر است به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران این روزها اسامی مختلفی از جمله مربیان داخلی و خارجی-
گوناگون
پربازدیدترینها