واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روشنفکران درزمان رضا شاه پهلوی(قسمت دوم)از مشکلات رضاخان در دوره استبدادی خود روشنفکران مخالف وی بودند؛ کسانی که در کنار سایر عوامل مانعی بر سر راه دیکتاتوری بی دردسر رضاخان بودند؛ در قسمت اول به بررسی ماهیت این قشر در زمان پهلوی اول پرداختیم که در این مطلب این بررسی را ادامه خواهیم داد.
نسل جوان روشنفکر ، مخالف رضاشاه بود و با انتشار مقالات انتقادی تند ، اقدامات و رفتارهای استبدادی شاه را به باد انتقاد می گرفت ؛ اما آن چه بر سر این روزنامه نگاران آمد ، نمایان گر آن است که رضاشاه به هیچ روی تاب تحمل این انتقادها را نداشت . فرخی ، دشتی ، رهنما ، صبا و میرزای عشقی ، یکی پس ازدیگری ازمیدان به درشدند و روزنامه هایشان تعطیل شد .مدیران این روزنامه ها ، شاعران و نویسندگانی بودند که دید انتقادی نسبت به مسایل اجتماعی و سیاسی داشتند و مطالب خود را درقالب ادبیات و شعر یا نقدهای اجتماعی به چاپ می رساندند .جریان روشنفکری در بعد روزنامه نگاری و نویسندگی به انفعال کشیده شد. درصورتی که بخواهیم به دوران حاکمیت هم نظری بیفکنیم ، درمی یابیم که افراد نوآور ، صاحب اندیشه و خلاقی که درنهادینه ساختن اصلاحات رضاشاهی سهم به سزایی داشتند نیز به مرور دریافتند که از دایره خشم شاه گریزی ندارند . بدین ترتیب آنها هم خطر را احساس کرده بودند ، از آن جمله " داور " وزیر عدلیه رضاشاه که اقدامات نوآورانه ای در زمینه دستگاه قضایی ایران انجام داده بود ، برای فرار از رسوایی یا کشته شدن ، دست به انتحار می زند . سید حسن تقی زاده ، از روشنفکران صدر مشروطه و صاحب نفوذ در دستگاه حاکم رضاشاه و عاقد قرارداد 1312 نفت با انگلیس ازکارخود برکنارشده ، سلیمان اسکندری که سمت استانداری کرمان را داشت ، بازنشسته می شود ، نمایندگان مجلس نیز از این جریان مصون نبودند و " تدین " زمانی که به بودجه زیاد وزارت جنگ اعتراض می کند ، ازکابینه اخراج شده ، به زندان می افتد . بیشتر روشنفکرانی که به دستگاه قدرت رضا شاه پیوستند و سهم بزرگی در به قدرت رساندن وی ایفاکردند و در دستگاه رضاشاهی خدمت کرده بودند پس ازمدتی ، مورد غضب او قرارمی گیرند .علاوه بر روشنفکران داخلی ، دانشجویان داخل و خارج ازکشور نیز به مرور مخالفت خود را با رضاشاه آشکار ساختند و از نیمه دوم حکومت رضاشاه بیش تر می شود . سال 1313 ه.ش ، اعتصابی ازسوی دانشجویان شکل گرفته ، سال 1316 ه . ش دانشجویان دانشکده حقوق دراعتراض به هزینه های بیهوده برای آماده ساختن دانشگاه به منظور بازدید ولیعهد ، درکلاس ها حاضرنشدند . در همان سال دانشجویان به جرم توطئه برضدشاه بازداشت شدند . رهبرگروه که دانشجویی 26 ساله رشته حقوق بود ، به طور پنهانی اعدام می شود . نکته جالب توجه ، درباره روشنفکران عصر رضاشاه ، آن است که این گروه به اندازه ای که روحانیون دارای پشتوانه توده ای بودند ، ازچنین مرجعی بهره مند نبودند علاوه بررویارویی های انفرادی و سرکوب تک چهره هایی که درعرصه روزنامه نگاری و روشنفکری فعالیت داشتند ، در زمان رضاشاه دستگیری ها و سرکوبی هایی اتفاق می افتد که علیه گروه یا تشکل پنهان روشنفکری است . در واقع نخستین شکل روشنفکری که توسط رضاشاه متلاشی می شود ، همان گروهی است که به " 53 نفر" مشهورشد . این موضوع ، مهم ترین رویداد درجریان سرکوبی روشنفکران به وسیله رضاشاه است . اعضای گروهی که به طور مخفی شکل گرفته بود ، فارغ التحصیلان ، اساتید و دانشجویان دانشگاه ها بودند که برنامه هایی برای مطالعه و نوشتن ترتیب می دادند . این حادثه مربوط به نیمه دوم حکومت رضا شاه است . گویی سرکوب هایی که در ابتدا نسبت به روزنامه نگاران اعمال شد ه ، سایرین را متوجه این امر می کند که برای حصول نتیجه و کسب موفقیت در مبارزه علیه دستگاه استبداد فعالیت مخفی ، تنها راه چاره است . این گروه فعالیت هایی به منظور ترجمه کتاب ، انتشار خبرنامه ، سازماندهی اعتصاب دردانشکده ها و ارتباط با کارگران و سایر نیروهای اجتماعی را دستورکارخود قرار می دهد . حزب توده ، بعدها از تعدادی از افراد همین گروه پدید آمد . شخصیت اصلی و محوری 53 نفر، استاد 36 ساله فیزیک ، به نام دکتر تقی ارانی بود .ارانی ، درسلسله مقالاتی درمجله " دنیا " نخستین بار برای خوانندگان فارسی زبان ، دیدگاه مارکسیسم را درمسایل و موضوعات اجتماعی تشریح می کرد .
فعالیت های ارانی کم کم وسعت بیشتری یافت و ازحلقه های کوچک ومخفی روزنامه نگاری و تدریس دانشگاه فراتر رفت و به انتشار بیانیه و تهییج دانشجویان و کارگران انجامید . درسال 1316 ه . ش پس ازآن که گروه ارانی ، بیانیه روزکارگر را دردانشگاه توزیع کرد و با برخی اعضای کهنه کار اتحادیه های کارگری ارتباط برقرار ساخت ، پلیس ناگهان به این مباحث و حرکت های روشنفکری پایان داد . ارانی دستگیر شد ودردادگاه به حداکثر مجازات 10 سال ، طبق قانون 1310 ه . ش محکوم شده ، به زندان انفرادی افتاد و 16 ماه بعد دربیمارستان زندان درگذشت .نکته جالب توجه ، درباره روشنفکران عصر رضاشاه ، آن است که این گروه به اندازه ای که روحانیون دارای پشتوانه توده ای بودند ، ازچنین مرجعی بهره مند نبودند . عمده مخاطبان فعالیت های روزنامه نگاران به طریق اولی گروه 53 نفر باز هم از میان تحصیل کردگان و گروه نخبه فکری درجامعه بود . رابطه سست و شکننده ای که روشنفکران با سایر نیروهای اجتماعی داشتند ، شاید یکی ازعوامل ناپایداری آنها درمقابل استبداد شاه بود . روحانیون می توانستند درمواقع لازم ، اقدام به بسیج مردمی کنند . ومعتقدان و مومنان را حول موضوعی گردهم آورند ، حال آن که ازیک سو روشنفکران ، روحانیان و انجمن های دینی ، ازسوی دیگر ، فقدان مکانیسم های ارتباط دهنده به بدنه جامعه و توده مردم ، روشنفکران را منزوی می ساخت و آنان را بی دفاع در برابر دستگاه سرکوب رها می کرد .خاتمه : سرانجام روشنفکران نامبرده دراین متن یعنی نویسندگان و روزنامه نگاران ، صاحبان اندیشه و دیوانیان ، احزاب چپ مارکسیستی و دانشجویان و اساتید یا زندانی شدند یا جذب دستگاه رضا شاه شدند و یا اینکه سکوت پیشه کردند و به دلیل نداشتن پایگاه مردمی نتوانستند تاثیرمهمی درتحولات بوجود بیاورند . به علاوه رضاشاه به فعالیت های روشنفکری خوشبین نبود واین باعث شد روشنفکران را چه به صورت انفرادی ، چه به صورت تشکیلاتی و گروهی ، ازسر راه خود بردارد. از طرفی روزنامه نگاران و نویسندگان فاقد انجمن ها و نهادهایی بودند که به تامین آزادی و منافع آنها رسیدگی نماید . حتی اگر چنین نهادی شکل می گرفت ، درمقابل قهرحکومت ، نمی توانستند آن را حفظ کنند . علی جان مرادی جو بخش تاریخ تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1102]