واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مخالفان رضاخان چه کسانی بودند؟در مطلب" موافقان پادشاهی رضاخان که بودند؟" به بررسی عوامل به قدرت رسیدن رضا خان در جبهه موافقین آن پرداختیم، اکنون در این مطلب به مخالفین رضاخان در این جریان خواهیم پرداخت.
گام برداری تصادفی رضاخان در پلكان قدرت با مخالفت هایی نیز همراه بود اما این مخالفت ها به شیوه های گوناگون مهار شد . در سال 1303 ش پیشه وران علیه جمهوری خواهی رضاخانی دست به تظاهرات و راهپیمایی زدند . روزنامه نگاران و سردبیران به صورت انفرادی از رضاخان در روزنامه هایشان انتقاد می كردند . از میان آنها ، افرادی به قهر ، ضرب و قتل تهدید شدند . به همین طریق دولتمردان با طیفی از دید گاههای مختلف به صورت انفرادی با رضاخان به مخالفت برخاستند و گرایشهای فزاینده خودكامگی و استبداد او را مورد انتقاد قرار می دادند . اما معروف ترین فردی كه در راه رسیدن رضا خان به قدرت به مخالفت برخاست ، روحانی معروف سید حسن مدرس بود . از ابتدای كودتای رضا خان به رغم كسانی كه به دلیل فریب خوردگی و یا ساده لوحی ، از رضا خان به علت برقرار ی امنیت و حفظ یكپارچگی كشور تعریف و تمجید می كردند ، شهید مدرس به افشا گری پرداخت و ماهیت سرسپردگی و جنایات رضا خان و دار و دسته اش را برملا كرد . وی به هیچ وجه حاضر به سكوت و سكون نبود و هیچگونه تهدید و تضمین نتوانست وی را از راهی كه در پیش گرفته بود باز دارد . برای اولین بار وی خواستار استیضاح دولت و بركناری رضا خان از وزارت جنگ شد و عوامل انگلیس با برنامه خاصی ، مجلس را وادار به تایید دولت كردند. اما رضا خان مقدمات سقوط دولت های متعدد را فراهم ساخته و سر انجام خود نخست وزیر شد و مجلس پنجم با مداخله و تقلب وسیع دولت تشكیل شد . مدرس در دوره چهارم مجلس به نمایندگی انتخاب شد . وی علاوه بر این كه نیابت ریاست مجلس را داشت ، لیدر اكثریت مجلس هم بود . او برای جلوگیری از قدرت یافتن سردار سپه ، متوفی الممالك را استیضاح كرد و كابینه اورا از كار انداخت تا قوام السلطنه را روی كار بیاورد . « مدرس به خوبی پی برده بود كه تنها حریف میدان سردار سپه قوام السلطنه می باشد و او بدین وسیله می تواند از نفوذ روز افزون قدرت و قدرت خطرناك سردار سپه بكاهد ، منتها نتیجه به عكس گرفت . به این معنی كه به عوض كابینه قوام السلطنه ، كابینه مشیر الدوله روی كار آمد ودر آن روز به واسطه حسن ظن نسبت به مستوفی الممالك این عمل اكثریت مجلس و مدرس را مردم تقبیح كرده در جراید به مدرس و اكثریت مجلس حمله های شدید كردند . در صورتی كه امروز معلوم می شود كه مخالفت مدرس و اكثریت نه از نظر مخالفت با مستوفی بوده بلكه از نظر حفظ منافع ملت و جلو گیری از قدرت خطرناك وطرز عملیات خود مختاری سردار سپه بوده كه بالاخره به قیمت خون هزاران امثال مدرس تمام شده و ایران پس از تحمل 16سال حكومت دیكتاتوری به امروز رسیده است » 1وجود سید حسن مدرس و رفقای او در مجلس كه بعد ها فراكسیون اقلیت را تشكیل دادند مانع از این شد كه رضاخان سردار سپه به تحریك انگلیسی ها به ریاست جمهوری برسد و نقشه او را در نطفه خفه كردند . در دوره پنجم مجلس شورای ملی ایران ، مدرس نماینده مجلس شد . در این دوره یكی از دسته جاتی كه نقش بسیار حساسی را ایفانموده فراكسیون اقلیت بوده است . لیدر فراكسیون اقلیت سید حسن مدرس بود كه از لحاظ امتیازات و مشخصات و خصوصیات اخلاقی و سیاسی با سایر رجال سیاسی ایران نه تنها قابل مقایسه نمی باشد ، بلكه از بعضی جهات منحصر به فرد بوده است . مدرس دارای نفوذ سیاسی و مذهبی در بین اكثریت مردم ایران بوده و اگر چند نقطه ضعف در او وجود نداشت صاحب چنان شخصیتی ممكن بود ایران را زیر و رو كند. مدرس در دوره چهارم مجلس غالباً لیدر اكثریت بود و نقش های مثبتی در صحنه پارلمان ایران بازی كرده است . ولی به عكس در دوره پنجم ، از اولین روز تشكیل مجلس جزء مخالفین دولت سردار سپه بوده و اگر هر چندی یك مرتبه هم استثنائاً به سردار سپه نزدیك می شد ، طولی نمی كشیده كه رشته دوستی آنها پاره می شده است ، و به همین لحاظ فراكسیون اقلیت را ایجاد نموده وتاآخرین دوره نمایندگی خود در اقلیت بوده است . وجود سید حسن مدرس و رفقای او در مجلس كه بعد ها فراكسیون اقلیت را تشكیل دادند مانع از این شد كه رضاخان سردار سپه به تحریك انگلیسی ها به ریاست جمهوری برسد و نقشه او را در نطفه خفه كردند . مدرس سعی داشت كه هنگام طرح اعتبار نامه عده ای از وكلای دست نشانده سردار سپه مخالفت خود را با انتخاب وی ابراز دارد تا آنها به مجلس راه پیدا نكنند . ثانیاً مدرس می خواست با كش دادن بحث و بررسی ها وقت مجلس را بگیرد « كه جلسات متعددی صرف شود و بالنتیجه برای روز موعود « اول حمل» عده اعتبار نامه ها مصوبه به حد نصاب نرسیده باشد تا مجلس صورت رسمیت و قانون پیدا نماید . چه اگر مجلس با زمینه ای كه برای آن تهیه دیده بودند بدون شك چند روز به عید مانده رسمیت پیدا می كرد ، سردار سپه بدون تردید رئیس جمهور می شد » 2
یكی از دلایل ناتوانی مرحوم مدرس در تغییر وضع موجود ، وجود جو اختناق و سركوب شدید در آن زمان بود ؛ به گونه ای كه ارتباط وی با مردم به شیوه های مختلف قطع شده بود . رژیم رضاشاه از طریق زندانی و تبعید كردن و مراقبت مامورین از وی سعی داشت قیام را در نطفه خفه كند كه سر انجام تصمیم به قتل آن مرحوم گرفت . امام خمینی (ره) در بیانات متعددی به این مهم اشاره می فرمایند و اظهار می دارند :« در زمان خود ما چندین دفعه قیام كردند و روحانیون برضد رضاخان ، البته قدرت او را داشت و شكست می داد »3 « یك وقت مدرس است كه .... مقابل رضا شاه می ایستد .... بعد هم اورا كشتند » 4امام خمینی (ره) معتقد اند كه نه روحانیون و نه ملی گراها پشتیبانی لازم را از مرحوم مدرس به عمل نیاورند . لذا تنهایی مرحوم مدرس در مقابله با ظلم یكی دیگر از دلایل ناتوانی در سرنگونی نظام حاكم مصوب می شود . امام خمینی (ره) در این رابطه اظهار داشتند :« آنهایی كه باید مردم را آگاه كنند ، پشتیبانی از مدرس نكردند . در آن وقت باز یك جناح هایی می توانستند كه پشت سر مدرس را بگیرند و پشتیبانی كنند و اگر پشتیبانی كرده بودند ، مدرس مرد بود كه با منطق قوی و اطلاعات خوب و شجاعت و همه اینها موصوف بود »5 خاتمه : با توجه به مطالب بالا ، این نتیجه حاصل می شود که رضاخان با وجودی مخالفانی که داشت توانست از طریق سه منبع اصلی قدرت خود یعنی نیرو های مسلح ، حزب های اكثریت در مجلس پنجم و قدرت های بزرگ خارجی و انسجام و هماهنگی بین آنها و بستر سازی فضای عمو می بر مخالفین فائق آید و به قدرت برسد . پی نوشت ها : 1- حسین ملكی ، تاریخ بیست ساله ایران ، جلد اول ، تهران : علمی ، 1374، ص2642- حسین ملكی ، تاریخ بیست ساله ایران ، جلد دوم ، تهران ، علمی ، 1374 ، ص3063- امام خمینی ، صحیفه نور ، 5/4/1358، جلد هفتم ، ص 208-2044- همان ، 23/2/1357، جلد دوم ، ص 61-52 5- همان، 16/7/1357، جلد سوم ، ص40-34علی جان مرادی جو بخش تاریخ تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 533]