محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802945529
راه امام نشان دهنده چيست؟
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۱ خرداد ۱۳۹۴ (۱۱:۱۸ق.ظ)
راه امام نشان دهنده چيست؟ موج- نمي توان پذيرفت امام در برابر مستضعفان خشوع داشت اما در برابر مستکبران برنامه اي نداشته باشد.
14 خرداد، سال روز وفات بزرگ مردي است تاريخ معاصر ما سال ها بايد تامل کند تا دريابد چه شخصيتي را از دست داده است و در فراق او چه بايد بکند. مردي که در کنار اجتهاد و عمل به شريعت الهي، تکليف گرا بود و بر خود واجب مي دانست حتي در شرايطي که خطر مرگ وجود داشت، دست به قيام بزند و يک تنه يک امت را رهبري کند. اين مديريت بر گرفته از ابعاد مختلف شخصيت امام بوده است.
آنان که با سيره امام آشنا هستند مي دانند نگاه امام راحل به سبک زندگي، نگاهي کاملا مومنانه بود؛ به تعبير ديگر زيست مومنان در عصر حاضر مديون رفتار و منش امام در تمامي شئون زندگي است.
ايشان از يک سو پدري مهربان و همسري فداکار بود به نحوي که نامه ايشان به بانوي مکرمه اش شور و هيجان در خواننده ايجاد مي کند و ازسويي مرجعي متعبد به فقه و اصول اصلي اسلام و در کنارش فيلسوفي توانمند و حکيمي مقتدر بود.
امام همه اين خصوصيت را داشت اما صرفا منحصر در اين خصوصيات نبود. آنچه امام را از تمامي بزرگان عصر خود و حتي مي توان گفت گذشتگان مجزا مي کند، سپهر انديشه اي اين مرد الهي است. سپهري که منجر به خروش ملت و سرنگوني طاغوت چند هزار ساله در ايران شد و نظامي را پياده سازي کرد که ساليان دراز مي خواهد عمق تدبر ايشان تحليل شود.
در واقع نظام سياسي امام را بايد صرفا با دوره صدر اسلام مقايسه کرد و عزتي که مسلمين در اين نظام دارند تنها مي توان در صدر اسلام جست و جو کرد. البته فراگير شدن نهضت از ديگر خصوصيت هاي امام راحل در بيداري امت بوده که باز آن نيز جز در عصر رسول الله و مدت کوتاهي از عصر امام علي ع و امام حسن نمي توان جست و جو کرد.
پس از انقلاب نيز نفس مسيحايي اين مرد الهي در تمامي سختي ها فوج فوج جوانان را بيدار نمود و شجره ي طيبه انقلاب اسلامي را تنومند ساخت. بر همين اساس بايستي اشاراتي در مورد اين شخصيت الهي داشت:
1- آنان که از نزديک با سيره امام چه به صورت حسي و چه به صورت حدسي ( چه به صورت نزديک و چه مطالعه انديشه هاي امام) قائل به اين نظريه هستند که امام انساني جامع است و انديشه امام به صورت کامل داراي ابعادي اساسي و مستحکم است و هريک از آن مي تواند بخش مهمي از يک پازل هدايت گرايان باشد. در واقع هر مسئله مهمي که امام مطرح کرد و مقيد به زمان و مکان نبود و در آن عنصر اصول و محکمات مشخص است در کنار مسائل ديگر نظام انديشه اي امام را تشکيل مي دهد و نمي توان قائل بود امام را مي پذيريم اما بخشي از اين نظام فکري و مابقي اين نظام را نفي مي کنيم! نمي توان پذيرفت امام رحمابينهم باشد اما اشد علي الکفار نباشد. نمي توان پذيرفت امام در برابر مستضعفان خشوع داشت اما در برابر مستکبران برنامه اي نداشته باشد. چنين نگاه هرمونوتيکي به انديشه امام بزرگ ترين آفت و اول مسير انحرافي است که ما قادر به بيان آن هستيم.
2- در زير صفحه 29 از وصيت نامه امام راحل مطلبي به خط ايشان تقرير شده که بسيار حائز اهميت است. دقت امام و ژرف انديشي ايشان در همين چند خط قابل تحسين است. ايشان مي فرمايد:«اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌هاي بي‌واقعيت به من داده مي‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض مي‌کنم آنچه به من نسبت داده شده يا مي‌شود، مورد تصديق نيست مگر آن‌که صداي من يا خط و امضاي من باشد، با تصديق کارشناسان؛ يا در سيماي جمهوري اسلامي چيزي گفته باشم. » با اين حال شنيده هاي اخير حاکي است عده اي که در زماني در کنار امام حضور داشتند يا عمدا و يا سهوا مطالبي را بيان مي کند که با خط اصلي حيات طيبه امام کاملا منافي و حتي متناقض است و از ضديت گذشته! مثلا در خاطره اي که يک فرد در مورد انديشه استکبار ستيزي امام مطرح شد به طور مشخص از موافقت امام با حذف مرگ بر آمريکا سخن به ميان آمده است.(1) اما کيست که نداند امام بت شکن فرمودند:« از خدا ميخواهيم که اين قدرت را به ما ارزاني دارد که نه تنها از کعبۀ مسلمين، که از کليساهاي جهان نيز ناقوس مرگ امريکا و شوروي را به صدا درآوريم.» (2) اين سخن با کدام ادله قابل تفسير است که امام موافق مرگ بر آمريکا بود. در واقع بايستي نسل هاي حاضر بدانند امام راحل کيست و کجا و چرا دشمنان ملت مي خواهند نامي از ايشان برده نشود.
3- بارها شنيده شده است که اين نهضت در جهان با نام خميني کبير است که شناخته مي شود و جالب تر آن که امام راحل در دل دشمنانش سخن از نابودي آنان مي داد و هيچ ترسي از جان و عرض خود در راه اسلام نداشته است. تمسک امام به نهضت حسيني و اميد ايشان به انقلاب مهدي سبب شد تا سالوس هاي متحجر را که ساليان دراز اينطور القا مي نمودند بايستي صبر کرد تا گناه فراگير شود و ظهور حضرت نزديک شود به کنار روند و اميد ظهور را با حرکت به سمت ظهور دوباره در جامعه اسلامي طنين انداز شده است.
4- يکي از مهم ترين اصول امام تدبر در سيره معصومين و مستند سازي رفتار با نگاه کلان به اين سيره بوده است. امام چه در رفتارهاي فردي و چه در رفتارهاي اجتماعي از اين سيره استفاده مي نمود و متعبد بود. بر همين اساس هيچگاه نسبت به غرب اميدوارانه نمي نگريست و اميدي نداشت آنان براي اسلام ناب تلاش کنند. امام انقلاب اسلامي را بر پايه تلاش و مجاهدت و استدلال بر اساس محاسبات عقلاني پايه گذاري کرد و چنين نظامي هيچ گاه با نظام اغواگرايانه غرب قابل جمع نيست! لذا برد برد در انديشه امام اصلا قابل پذيرش نبود و هر رفتاري را که مطابق با سيره رسول الله و ائمه اطهار مي دانست پيروزي مطلق مي پنداشت.
فرجام سخن:
نظام فکري امام راحل در دايره محاسبات عقلاني و منظومه اي منسجم است. اين منظومه کاخ غرب و استعمار را به ويراني و در معرض نابودي قرار داد و استکبار ستيزي را معنايي ديگر داد. بر همين اساس موافقان نظام استکباري هيچ گاه نمي خواهند و نخواهند گذاشت انديشه امام ادامه پيدا کند. امامي که ولايت فقيه را همان ولايت رسول الله ميدانست و برآن تاکيد داشت. ايستادگي امام در برابر زياده خواهان چه در داخل و چه درخارج نشان از صبوري و تدبير بلند اين مرد الهي است. اما اخيرا هجمه اي از بيانات غير واقعي و حتي مردود و در مواردي تحريفي به انديشه امام اضافه مي شود تا اين انديشه موجب ترديد قرار گيرد. در بالا نمونه اي از اين موضوع اشاره شده است. تحريف مرگ بر آمريکا و استکبار ستيزي بخشي از پازل انحرافي در مسير راه انقلاب اسلامي و انديشه ناب بنيانگذار آن است. همانطور که رهبري معظم انقلاب فرمودند تحريف در راه انقلاب که مسير انديشه اي امام راحل است سيلي بزرگي به ملت مسلمان خواهد زد. اين سيلي صرفا يک ضربه نخواهد بود و در عمق خود تزلزل انقلاب را به دنبال خواهد داشت. انقلاب در انديشه امام است که به ظهور رسيده و تقطيع اين انديشه موجب انحراف در مسير انقلاب و در نهايت همچون ديگر انقلاب هاي مردمي معاصر سرکوب خواهد شد. لذا معتقدان به انديشه امام نبايد بگذارند اين انحراف در مسير امام ايجاد شود.
1) ناگفته هاي هاشمي در «صراحت نامه»
2) 29/4/1367
نويسنده: امير مسروري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
-
سیاسی
پربازدیدترینها