تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانى‏اش براى شب زنده‏دارى واز روزهاى كوتاهش براى روز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834283985




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جام جم ایام - یخ درجه یک، فقط مالِ اعیان و اشراف


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:


یخ، یکی از موادی می باشد که امروزه به آسانی در دسترس هر فردی قرار دارد و این امر به مدد تکنولوژی و پیشرفت انسان ها پدید آمده است، اما جالب است بدانید که تا 70- 80 سال پیش، این ماده به چنین سادگی در دسترس قرار نداشت.

با وارد شدن یخچال ها به صورت گسترده به ایران، یخ یکی از موادی گردید که به آسانی در اختیار افراد قرار گرفت، اما قبل از آن برای تهیه یک تکه یخ باید تمهیدات فراوانی اندیشه می شد و وظیفه رساندن یخ به دست مردم عادی با یخ کش بود. یخ کش کسی بود که از یخچال یخ بار کرده به دکان دارها و افراد می فروخت، چنانچه جعفر شهری می نویسد: این عمل به دو صورت انجام می گرفت، یخ کشی که یخ را بار الاغ می نمود و دیگری آن یخ را بار گاری دوچرخه می کرد، در اولی که دور کوچه ها راه افتاده با داد زدن یخ را به خانه داراها و افراد متفرقه به صورت خرده فروشی عرضه کرده، دومی که به دکان های سبزی فروشی و بقالی و بستنی فروشی و کبابی و چلوکبابی و یخ فروش های سر گذر و امثال آن می رساند. یخ مورد ذکر از نوع طبیعی آن بود که از سرماهای زمستان به دست می آمد، به این صورت که سرمایه داران زمین های بزرگی تا پنجاه هکتار را در اختیار گرفته در آن ها (یخ چاوان) ها و یخچال هایی ساخته زمستان ها در آن ها به تولید یخ پرداخته و انبار می نمودند و تابستان ها به معرض فروش می گذاشتند. این یخچال ها عبارت از آبگیرهای وسیعی در عرض بیست ذرع و طول صد ذرع و کمتر و زیادتر و عمق نزدیک به یک ذرع بود که در پای دیوارهای (چینه) ای بلندی کنده می شدند. آبگیرهایی که خاک هایشان گِل شده با آن در قسمت جنوبیشان دیوارهای بلندی حدود پانزده بیست متر ارتفاع چینه کشیده شده باد را به طرف آبگیر بر می گرداند و بعضی را که مقداری از دو طرف شرقی و غربیشان نیز این دیوار به طور (واریخته) در بر می گرفت و آبگیرها و دیوارهایی که به نسبت سرمایه و سرمایه گذاری می توانست تا هشت الی ده تا از آن با فاصله هایی پشت سر هم ساخته بشود و در وسطشان انبار سرپوشیده ای به عمق ده دوازده متر و پانزده بیست متر عرض و هشتاد صد متر طول حفر و ساخته بشود که یخ حاصل شده در آن جا داده بشود و فلسفه ی وسط قرار دادن این انبارها این بود که از دو طرف بتوانند در آن یخ روانه بکنند. فصل گرفتن یخ نویسنده کتاب تاریخ تهران در این باره بیان می کند که در زمستان ها که ابتدای آن برای یخچال برج آذر بود، گودال ها را که قبلاً از خاک و خاکروبه و آشغال و زوائد انسانی و حیوانی پاک کرده بودند آب بسته به حال خود می گذاشتند و برودت هوای شبانگاهان که موجب انجمادشان شده یخ طبیعی به دست می داد و برای اینکه این یخ هر چه قرص (محکم) تر و ضخیم تر بشود در این شب ها یعنی شب هایی که احتمال سرمای کافی برای گرفتن یخ زیادتر می داد تعدادی کارگر شب کار استخدام نموده به دستشان سطل ها و کلنگ هایی داده در اطراف یخ چاوانشان وا می داشتند، در این وظیفه که به مجرد بسته شدن آب کناره های آن را سوراخ کرده از زیرشان آب بیرون کشیده به رویشان بپاشند تا آنجا که یخ به اندازه کافی ضخیم و سفت بشود و در روز آن را با دیلم به قطعات بزرگ شکسته از روی آب به طرف انبارشان با هُل دادن روانه می کردند، انباری که از دو طرف برای این کار دهانه هایی داشت و می توانستند از طرفین یخ را در آن به سهولت که مجاریشان هم سطح آبگیرها بود سرازیر بکنند. انبارهای بی سقفی هم بودند که روی آن ها را پس از پر شدن با پوشال و حصیر می پوشاندند که البته این به پای انبار مسقف نرسیده حرارت تابستان قسمت اعظم یخشان را آب کرده به چاه کف انبار می فرستاد، که این انبارها تنها از جهت عدم استطاعت مالی لازم بود که صاحبش نتوانسته بود بر آن سقف بزند. قیمت یخ جعفر شهری می نویسد: این یخ ها خرواری یعنی به صورت وزن و نصاب خروار که صد من 300 کیلو باشد فروخته می شدند و یخ کش ها آن ها را بار الاغ و گاری نموده می بردند و الاغ دارهایشان از یکی دو گذر بعد از یخچال، شروع به داد زدن (آی یخه، یخه بلوری) نموده عرضه به خانه دارها و دکان دارها می کردند، از آنکه آن ها که نزدیک یخچال ها بودن مستقیماً از خود یخچال می خریدند، چرا که با پولی که به دوره گرد می دادند می توانستند بیش از سه برابرِ یخ دور گرد را دریافت بکنند و گاری دارها به (پاتوق) های خود می دادند. یخی در نهایت بی قیمتی که با یک شاهی می توانستند یخ یک روز و شب خود را که بیش از چند کیلو بود گرفته زیر گونی پوشانده تکه تکه مصرف بکنند و گاری دارهاییشان که با یک قران سی شاهی می توانستند گاری دوچرخه ی خود را که تا سه چهار خروار ظرفیت یخ داشت یخ بکنند و با یک گاری که پیش از ظهر و یک گاری که عصر بار بکنند نان خود و خرج یابو و گاری خود را درآورند. اما تنها عیبشان که در آن ها مانند تمام شئون زندگی و خوردنی هایمان رعایت بهداشت نشده کمتر یخچالی بود که بتواند پاکیزه دیده بشود. چرا که این یخچال ها ده بیست روز جلوتر از آب انداختن مثلاً تمیز می شدند! تمیزی ای که برگ و آشغال و زباله های نه ماه در آن ها جمع شده کنار زده می شدند، چه به صرفه نمی توانست باشد پول داده بیرون برده شوند و چه زیادشان که در همین فرصت در اثر بادهای تند پائیزی و باد (شهریار) آن زمان که درخت ها را کمرشکن و شیروانی ها را بلند می نمود دومرتبه پخش زمین و با آب انداختنِ یخ چاوان داخل آب می شدند. چراکه سطح و پناه این یخچال ها در هر محل مکان هائی برای پلیدی ها و زشت کاری ها و خاکروبه ریزی های اهالی آن و چراندن گاو و گوسفندان گاو و گوسفندداران بود که در آن ها از بهار به بعد تیغ و بوته های سبز شده بود و همچنین محل قمارِ قماربازان و کشاندن پسران و پاتوق زنان تن فروش بی سرو سامان و قضای حاجت راهگذران و اهل محل در آن و هر چه از این قبیل و از این رو روشن بود که چنین مکانی باید تا چه حد آلوده و مزاحم نظافت یخ و صحت خورندگان آن باشد که همه از خاکروبه و مدفوع حیوانات و نجاسات افراد و کلوخ پاره سنگ ها پر و داخل یخ می گردید، مگر مدت انجمادشان جلوگیر بیماری های هولناک می شد و زوائدی که چون یخ در کاسه شروع به ذوب شدن می کرد سر و کله ی یک یکشان بیرون آمده که برگ و کاه و پوشال و پشکل حیوانات و مانند آن قابل اعتنا نبوده از روی آب گرفته می شدند و غیرقابل گذشت هایشان مانند ریزه درسته مدفوعات انسان که آبِ آن قسمت از کاسه خالی شده سرشان آب تازه بسته می شد و این اظهارنظر که (بخور مگر خودت از چه درست شده ای) و از اینگونه سخنان و بالاترش این که سرما و خود یخ همه چیز را که نظرشان مثلاً ناخوشی بیماری و بقول امروز میکرب بود از بین می برد، یا این حرف که (بخور نمی خواهد به دلت بد بیاری!). این تازه در حالی بود که یخ ها در یخچال ها برای مصارف مختلف سوا جدا شده یخ های خوراکی از تکه های روی آب و تمیزتر و یخ های بستنی فروشی که باید دور (قالب بستنی) ریخته شود از تکه های زیرین که به کف نزدیک بوده زیادتر بخود کثافت گرفته بود، تهیه می شدند. یخ فالوده- یخ اعیانی بنا به نوشته مولف کتاب تاریخ تهران: یخ دیگری نیز بود که به خانه های اعیان و اشراف می رفت و به فالوده فروشان داده می شد که از (توچال) و کوهستان ها و آبگیرهای شمالی تهران می آوردند، یعنی همان یخ بلوری ای که یخ فروشان آن را مبنای تبلیغ یخ خود قرار می دادند. یخ تمیز پاکیزه ی بدون آشغال و زائده ای که از تصرف آدمیان دور مانده بود و یخی که چون در کاسه آب می افتادند کریستال های ناسفته ای را نشان می دادند و چون توسط فالوده فروشان تراشیده می شدند خورده بلورها و ریزه الماس هایی را می مانستند. موارد مصرف یخ بجز آنچه گفته شد و خوردن آب که یخ را در کاسه انداخته با انگشت هم زده سر سفره و هر جای دیگر با هم بخورند، ریختن در کاسه و قدح دوغ و شربت و ریختن خرد کرده آن در ظرف و به ماست و خیارِ مزه اش افزودن بود و بعدِ آن که به پیشانی و جلو سر رعافی یعنی خون بینی جاری شده مالیدن و گرمازده را با آن خاکشیر مالیده با سکنجبین بخورند و پاشنه پای درد گرفته را در آب آن نهاده بمالند و بقال ها و ماست بندها میان کره گذارند و جلوه گر بساط دوغ فروش ها و شربت آلات و آب زرشک فروش ها باشد که در قدح های بزرگ دوغ و شربتشان غلت بخورند و در کاسه و لیوان متاعشان اندازند. جملاتی که از یخ مبادره می شد اینها بود: (یخ کنی الاهی)، که به آن ها که حرف بیجا و سخن نامربوط به زبان می آوردند گفته می شد در معنی بمیری، سرد بشوی و دیگر (چه یخ، چه خنک) باز در همان احوال، و دیگر (چه تو دهن یخی داری) که به سرد حرف بزن ها و بی مزه ها و عاری از لطف سخن ها گفته می شد و دیگر (یخ کنم واست) به مسخره ی بمیرم واست و دیگر (آدم به این یخی هم نوبره) که بی مزه ها و ناپخته گوها نسبت داده می شد. منبع: قدس آنلاین


یکشنبه 17 خرداد 1394 ساعت 12:53





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن