واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: پديده «نئواحمدينژاديسم»، «كف خيابان» را رها نميكند
مقاله پيش رو در «روزنامه قانون» منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. این روزنامه نوشته است: يكي از سايتهاي نزديك به تيم دولت قبل در تحليل برگزاري چند تجمع در شهرستانها ناخواسته پرده از «دو طرح» مهم «نئواحمدينژاديسم» برداشته كه واكاوي آن ميتواند، چشمانداز درستي از آنچه قرار است توسط آنها در آينده «نهچندان دور»به اجراگذاشته شود، به دست ميدهد. در ابتدا بايد توضيح داد؛ تعبير «نئواحمدينژاديسم»، ساخته اين قلم نيست بلكه عنواني كه «احمدينژادي»ها بر گروه جديد نهادهاند. احمدينژاديها كه اين روزها حتي نميتوانند در فضاهاي مجازي حضور چنداني داشته باشند، به سمت استفاده از كساني رفتهاند كه به سياستهاي هستهاي دولت انتقاد دارند. احمدينژاديها با نئواحمدينژاديسمها تفاوتها و مرزبنديهايي دارند. احمدينژاديها خودشان را همچنان وفادار به احمدينژاد (همراه با مشايي) ميدانند و با نامگذاري جديد تلاش ميكنند از دسته دوم بهرهبرداري كنند. نويسنده مقاله تجمع مشهد به عنوان اولين حضور دوباره در «كف خيابان» تعبير ميكند و معتقد است كه راهاندازي و اداره آن توسط «مجموعه هاي فرهنگي يك شهر» انجام شده است. وحيد جليلي بعد از آنكه برادرش نتوانست به پاستور راه پيدا كند از سوي شهردار مشهد، بهعنوان رئيس «سازمان فرهنگي هنري مشهد» منصوب شد تا «مجموعههاي فرهنگي شهر» مشهد را اداره كند. در ابتداي سال 89 و بعداز بيانيه تهران، مسئوليت مذاكرات برعهده سعيد جليلي قرار گرفت. جليلي و حاميانش در خرداد 92 معتقد بودند كه گفتمان آنها همچنان گفتمان سوم تير و مقاومت (گفتمان عدالت محوري احمدينژاد، بدون مشايي) است. اما احمدينژاد را سر جدايي از اسفنديار نبود و همچنان نيست. لذا محل اختلاف ميان احمدينژاديها و نئواحمدينژاديسم همچنان پابرجاست. احمدينژاديها باوجود پيوندي كه در لايههاي بدنه راي،(خصوصا بدنه راي موثر) بادسته دوم دارند، نميخواهند اختلافشان را كتمان كنند. نكته مهم در اين ميان اين است كه با اينحال احمدينژاديها قصد دارند از اين دسته به نفع خود بهرهبرداري كنند. آنها نئواحمدينژاديسمها را تحريك ميكنند كه در «كف خيابان» بمانند تا به اين طریق يكبار ديگر احمدينژاد بتواند بر سر زبانها باشد. اما اولين نكته اين است كه تيم دولت سابق، همچنان به دنبال ساختن چهرهاي از احمدينژاد هستند كه او را فردي فراتر از جايگاهش در رياستجمهوري ترسيم ميكند. در بخشي از اين مقاله نويسنده نئواحمدينژاديسمها را كساني معرفي ميكنند كه در دوران احمدينژاد به «بيداري» رسيدهاند. با اين نوع نگاه آنها در حال تبديل احمدينژاد به يك «انسان صالح» است. اين خط البته به راحتي با بازخواني سخنراني احمدينژاد در روز نيمه شعبان آشكار ميشود. جايي كه او قصدداشت به اظهارات حسن روحاني در زمينه جنگيري و رمالي پاسخ دهد. احمدينژاد صراحتا گفته بود كه در تاريخ «امامان انبياء و صلحا» هميشه «توسط شياطين و مستكبران» به «سحر و جادو» متهم شدهاند. پر واضح است كه احمدينژاد نه از زمره انبياست و نه از دسته امامان. براي اين بخش از پروژه تيم دولت سابق، ميتوان به اظهارات آيتا... مصباح يزدي (پدر معنوي جبهه پايداري) اشاره كرد. حرفهايي كه آيتا... بعد از شكاف ميان او و تيم احمدينژاد بر زبان راند و گفت كه «خطر انحراف از همه فتنهها بزرگتر است». آن خطر چه بود و چه ارتباطي با سيدي مشهور «ظهور بسيار نزديك است» داشت؟ موضوعي است كه بايد در فرصتي مناسبتر به آن پرداخت. اما اجالتا بايدگفت وقتي احمدينژاد را فردي معرفي ميكنيم كه سبب «خيزش» و «بيداري» ملت شده است، در واقع بيان اين موضوع است كه احمدينژاد را نبايد در قالب يك رئيسجمهور و يك مدير ارشد براي نظام ديد. او چيزي به مراتب فراتر از اين حرفهاست و «بيداركننده» انسانهاست. كف خيابان را رها نكنيد اما نكته دوم، فرماني است كه، اين مقاله منتشر شده در سايت نزديك به احمدينژاد، براي رها نكردن «كف خيابان» به «احمدينژاديها» و «نئواحمدينژاديسمها» ميدهد. «احمدينژاديها» در بهار 89 دچار ضربه سختي شدند. به واسطه خانهنشيني 11روزه، او به يك عنصر «نافرمان» بدل شد. از آن پس آنها توان بسيج هوادارانشان را از دست دادند و همچنان از آن ضربه رنج ميبرند. با اين حال نئواحمدينژاديسمها از اين قابليت برخوردارند كه همچنان حتي «بدون مجوز»، در اينجا و آنجا ظاهر شده و با «مصونيتي نامشخص» به تجمع بپردازند. نويسنده مقاله سايت دكتر الهام معتقداست كه «احمدينژاديها هيچ موضع و موضوع مشابهي» با آنچه دلواپسان مشهد مطرح كردند، بيان نكردهاند، از همين روديگران نميتوانند اين تجمعات را به حساب آنها بنويسند. مهمتر از آن اينكه فرمان حضور و مداومت در تجمعات را اينگونه صادر ميكند: «باید دانست که مردم دریافتهاند محل مطالبه انرژی هستهای کف خیابان است». با اين تفاسير ميتوان گفت؛ «احمدينژاديها» همچنان منتظر هستند تا ديگران شرايط را براي حضورشان مهيا كنند. آنها در اين مسير چشم به «نئواحمدينژاديسمها» دوختهاند. احمدينژاديها دسته دوم را به ايستادن در «كف خيابان» و مقابله با سياستهاي هستهاي دولت فرا ميخوانند، درحالي كه خودشان «هيچ موضع مشابهي» نميگيرند. در يك كلام ميتوان گفت كه احمدينژاديها با وجود همه اختلافات و دلخوريهايشان از رفقاي سابق، قصد بهرهبرداري و موجسواري دارند. اتفاقي كه يك بار در سال 84 آن را با اصولگرايان تجربه كردند. احمدينژادها قصد دارد تا بار ديگر بر موجي سوار شوند كه ديگران به راهانداختهاند.
یکشنبه, 17 خرداد 1394 ساعت 10:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]