واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۲ خرداد ۱۳۹۴ (۱۲:۲۶ب.ظ)
سياست هاي خياباني براي کسب و کارهاي کوچک موج - دولت مي تواند از ظرفيت کسب و کارهاي خرد براي ايجاد اشتغال و مهار برخي از مشکلات اين حوزه از طريق ساماندهي دستفروشان استفاده کند.
به جرأت مي توان گفت که در سال هاي دولت نهم و دهم و با افزايش فشارهاي اقتصادي و معيشتي و از طرفي کمبود فرصت هاي اشتغال آمار دستفروشان بيشتر شده است. البته دستفروشي پديده جديدي نيست، اما؛ زماني که جامعه با فشارهاي اقتصادي بيشتري همراه باشد کسب و کارهاي خرد و کوچک بيشتر رشد مي کنند. موضوعي هم که همواره ديده شده اين که با وجود استقبال مردم از دستفروشان و کالاها و اجناس آن ها، دولت برخورد سلبي با اين ها داشته است. حالا مي خواهد در مترو باشد و يا در خيابان. در مترو دستفروشان از مأموران فرار مي کنند و در خيابان از معبربان. کسي هم کمتر به اين قضيه فکر مي کند که به جاي اين همه برخورد و ممانعت از حضور آنان مي توان از دستفروشي معني بهتري آفريد. به عبارتي آن را شغلي محسوب کنيم که در اين آشوب بيکاري و نبود اشتغال در زمره کسب و کارهاي کوچک بيايد. به جاي ممانعت از حضور دستفروشان آنها را ساماندهي کرد و فضاهايي براي حضور آنان در نظر گرفت که هم مردم از اجناس ارزان قيمت تر آنها استفاده کنند و هم تا حدي مشکل کمبود شغل حل شود. البته اين يک روي سکه است؛ چرا که مغازه داران که مجبور هستند به دولت ماليات مغازه و کالا پرداخت کنند متضرر مي شوند و همراه از حضور دستفروشان گلايه دارند، اما؛ چه بخواهيم و چه نخواهيم روز به روز به آمار دستفروشان افزوده مي شود. از زنان و مرداني که در زمين دستفروشي مي کنند و از آنهايي که در روي زمين و در جلوي مغازه داران بساط پهن مي کنند. حالا ما اگر از بعد اقتصادي اين موضوع را نگاه کنيم به نتيجه مي رسيم که دولت و شهرداري بايد راهي براي ساماندهي آنان و ايجاد بازارچه هاي دستفروشي پيدا کند. بازارچه هايي که با سياستگذاري بلندمدت از بعد خرده فروشي به کارآفريني تبديل شود. اينجا جايي است که دولت مي تواند از يک عده نيروي کار استفاده کند. به جاي صرف بودجه ها براي بنگاه هاي زودبازده و کسب و کارهاي کوچک در اينجا هم سرمايه گذاري کند. لزوما در ميان دستفرشان افراد بي سواد وجود ندارند. بيشتر آنان تحصيل کرده هستند. قشر تحصيل کرده با وجود بيکاري مجبور است دست به خرده فروشي در کنار خيابان بزند. همان طور که مجبور است در ميان کارتن خواب ها هم پيدا شود. از طرفي با وجود اينکه طبق آمار 82 درصد زنان سرپرست خانوار بيکار هستند دولت بايد براي جلوگيري از مفاسد اجتماعي اين راه حل ها را مد نظر داشته باشد. با اين حال زماني که اشتغال به خيابان مي آيد بايد سياست هاي خياباني هم براي آن در نظر گرفت. اين رويه اي بود که در دوران دولت نهم و دهم بيشتر رواج يافت. همه چيز به خيابان آمد، اما؛ سياستگذاري خياباني صحيح براي آن در نظر گرفته نشد. اين موضوع شايد يک پديده اقتصادي باشد ولي مي تواند در قامت يک موضوع سياسي هم جلوه کند. کافي است کتاب سياست هاي خياباني نوشته آصف بيات را بخوانيد. آن وقت به درستي فهميده مي شود که چرا بايد دستفروشان ساماندهي شوند و از پراکندگي آنان جلوگيري کرد. به عبارتي سياست هاي سلبي در برخورد با مشاغل جديد حالا چه از نوع کاذب و چه غير کاذب جواب نمي دهد. چاره کار ساماندهي است. البته اين که شهرداري روزهايي از سال دستفروشان را آزاد مي گذارد اين خيلي خوب است، ولي؛ بايد رويه اي اتخاذ شود تا دولت خيلي کم هزينه تر ايجاد شغل کند.
*صفيه رضايي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]