تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831409983




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معرفي و نقد کتاب هاي ادبي (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
معرفي و نقد کتاب هاي ادبي (1)
معرفي و نقد کتاب هاي ادبي (1)   نويسنده:اميرعباس مهندس   کتاب«صبح هياهو» نويسنده کتاب:ايرج صف شکن معرفي و نقد: به صورت معمول انتخاب، آسان نيست و هميشه آدمي در گزينش ها با مشکل مواجه است. در بازخواني و معرفي کتاب اگر صاحب اثر ناشناخته باشد، سخت نيست؛ بدون پيش داوري و تصميم گيري قبلي، کتاب از او به آخر مي رسد. اما زماني که نگاه و نوشته ي نويسنده و يا سراينده آشنا و تجربه شده باشد، هنگام مطالعه، خواسته و يا ناخواسته قلم، نوع بيان، انديشه ي نويسنده، دل مشغولي ها ونگاه او لحاظ مي شود و تو بايد تغييرات ديدگاه و انديشه و ارتقاي زبان و بيان را در نظر داشته باشي. در اين رهگذر است که بحث مقايسه نيز اضافه مي شود. نه مي شود از يک ترکيب به سادگي گذشت و نه مي توان کلماتي را نخوانده گرفت. تک تک واژه ها شخصيت مي يابند؛ به مانند شعرهايي که نشانه هايي از آنها را پيش تر، ازسراينده ديده و خوانده اي. از ايرج صف شکن،شاعر مجموعه ي «صبح هياهو» تاکنون کتاب هاي نبض اتفاق 1374، شکل سکوت 1379، واژه هاي معاف1380، سطر آخر1383، برداشت تنها 1384، صليب مهيا1385، قاب برهنه1388 به چاپ رسيده است. دکتر ايرج صف شکن، شاعر و هنرمند معاصر، متولد 1326 اصفهان و ساکن شيراز است. علي رغم داروسازي، علاقه وکار او به سمت و سوي ادبيات به ويژه شعر بيشتر مشهود است. «صبح هياهو» با مؤسسه ي انتشارات نگاه، سال 1388 در تيراژ 2200 نسخه چاپ و منتشر شده است. در مجموعه نامه هاي نيما مي خوانيم «شعر، نه لفظ است، نه توازن الفاظ است ونه قافيه. فکر کن. ولي عمل زياد قلبت را خسته نکن. شعر، وصف آرزوها و آمال دروني است. لازم است آنها را به جاي وصف، بيشتربه عمل درآورد.» اگر همين يک کلام را حجت شعر بگيريم که نمي گيريم، شاعر فردي معرفي مي شود که پس از عبور و گذر از القائات و تمايلات نزديک به هوس که به صورت معمول آني و زودگذر است، به مرحله اي مي رسد که کلامش به جان مي نشيند و آنچه ماندگار مي شود، سخني هويت دارو اصيل است و به بيان واقعيت ها وملموساتي پرداخته که پس از درک در وي پالايش يافته و به بيان آمده است. اين درک و دريافت را گاه الهام مي گويند و زماني کشف و شهود. پس از خواندن و خوانش کتاب هاي متعدد ايرج صف شکن وي شاعري آشنا و آگاه با اشراف بر ظرفيت هاي زباني و معنايي معرفي مي شود. اين آگاهي مشمول حوزه هاي فرهنگ، ادبيات، تاريخ، اسطوره و... مي باشد. ضمن اينکه آشنايي به بار مفهومي، نشانه شناسي و موسيقي کلمات، جوهره ي شعري را نشان مي دهد و مي نماياند. شعرهاي صف شکن پس از تأملي اندک بر جان مخاطب مي نشيند: وقتي گريه مي کني/ فراموش نکن/ حاشيه ي راهها و/جاده هايي را که جا نهاده اي/ گلهايي که رنگ بالش ات را/گل داده اند/...(ص77) آه.../ چه قد مي کشند/ نرگسان دو گيسو/ در تراکم اين همه شبنم،/ چه خم مي شوند/ در ازدحام اين همه رنگ/ ديدگان بيدار من/ هزار جادوي پريشان تو/ آه تا بيايم/ بر گور خود بگريم/ چه آه ها/ که ندادست/ خاکسترم بر باد.(60) اين همراهي را مي توان به علت مشخصه هاي روايتي کلام شاعر دانست؛ روايت هايي که عامدانه نبوده اما در متن شعرها نهاده شده است. چنانچه سخن ژاک دريدا با عنوان اينکه هر متن دستگاهي است با خواندن هاي چندگانه که رو به سوي متن هاي ديگر دارد، را وام گرفته و به آن استناد کنيم، خوانش شعر، اشراف به دغدغه ها و شناخت انديشه هاي شاعر چندان کار مشکلي نخواهدبود، وقتي سخن از مرگ مي رود شاعرانه ديدن و افسوس هاي شاعرانه ضمن آنکه موجد غمي شيرين يا تأملي نزديک به آرامش و بازنگري منتج از حسرت دارد، بيداري و هشدار باشي است براي فرداي خواننده، آن هم از جانب شاعري که تجربه و نگرش خويش را از مناسبات اجتماعي و روابط، همراه با رويا، عاشقانه ها، آرزوهاي ملموس، شکست هاي فردي و اجتماعي و ذهنيت هاي قاطبه ي مردم بيان مي کند. مگر نه اين است که نويسنده و شاعر را زبان فرد فرد جامعه ي خود دانسته اند و زماني که چنين مهمي رخ نمود، خواننده شعر را از زبان آرزو داشته ي خود مي خواند: ...صداي من است در باد/و پنجره اي / که بي طاقت/ بسته مي شود در من/ به کوچه باز مي گردم/ تنها/ پلکي خيس مانده است و/ دستاني/ که به زنگ خانه ات نمي رسد...(ص123) عاقبت/روزي/ روزگاري/ مي شوي و/ حلقه/ حلقه/ گيسواني را که نه بافتي و/ عاقبت/ پيچيد باد را/ در پيچيدو/ گريخت/ در بازوان شب/آن شب/ بر دامن من/ گل بوته اي/ زارمي گريست(ص140) دل که مي گيرد/ تاوان دلي ست/ که تو مي گيري/ باقي حاشيه ي رودي ست/ روان/ که تنها/ مرا درتو/ دور مي کند.(ص21) آن چه در اين مجال نيست، خوانش شعرهاي ايرج صف شکن در مجموعه ي صبح هياهوست اما نشان مي دهد که وي جوان مي سرايد و فخيم مي نويسد و چنين تصويرهايي زنده با رقم زدن فضاهاي متکثر و متنوع همراه با عاشقانه گفتن، بازتاب ذهني و انديشه اي جوان و چنان فخيم و قاعده مند مستلزم تجربه ي شاعر بر حيطه هاي کلام و صنايع و آشنايي و تسلط او بر زبان خويش است. تجربه و توان شاعر بر زبان گفتار و مطنطن گويي و فخامت زباني، ملاحت و ظريف بيني شاعرانه تازگي و دلپذيري سخن را در پي مي آورد، که کاراکترهاي شعري صف شکن را منتج از ظرفيت هاي فکري و انديشه ي وي با بهره مندي از امکانات زباني نشان مي دهد و مکرر اشاره ي تمثيل گونه به پيامدهاي مدرنيته در تقابل با عقلانيت آرمان گراي او را مي خوانيم: وبندباز/ از حضور خويش که غافل شد/ جادوگران کلام را/ پيام سرداد/ و آنان/ آهسته/ در خويش نگريستند.(ص144) کودکي خاموش را ماني در دستاني که از آن تو نيست ميدان داري که فراق باغچه اي را مي گريد که کودکان اش به اشارتي پاس ها و خاطره ها را مي شويند و گريان خيره مي شوند برسنگ هايي چيده، کودکاني خاموش وهزاران نام ديگر که دستانم فراموش کرده اند چراغ اگر من بودم نور تو چرا بادبان اين چنين خيز برمي دارد و باران هم به کشتزار تو نمي بارد؟! چراغ اگر تو بودي خاموشي من دامن کشان راه، چرا مانديم و آوازخان، چرا؟! مرغي شديم در بال هاي رنگ حيران؟! کشتي شکستگان بوديم با ساحلي خيال- شايد خاموش اگر که مي بوديم   منبع:نشريه ثريا،تابستان و پاييز 88. ادامه دارد...  
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1204]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن