واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: پاسخ به یک یادداشت منتشر شده در خبرآنلاین فرهنگ > ادبیات - به دنبال درج مطلب "سیاست پیشگان شاعر مسلک یا شاعر مسلکان سیاست پیشه" به قلم سیدعبدالجواد موسوی در مورخ یکشنبه 11 خرداد ماه، آثای سیدحسین متولیان با ارسال ایمیلی،خود را شاعر،نویسنده،کارگردان و مجری رسانه معرفی کرده و به مقاله یادشده پاسخ داده است.
متن نامه حسین متولیان به یادداشت مزبور به شرح زیر است: سلام
سيد عبدالجواد موسوي گرامي
از شما ياد داشتي خواندم در خبر آنلاين كه مرا به فكر فرو برد! و بر خود فرض ديدم كه برادرانه با شما گفت و گو كنم!
آشنايي من و شما به شبهاي روضه ي سيد و سالار شهيدان باز ميگردد... و رفيقِ مولاي من قطعا در صفِ رفقاي من است!
امشب كه خواستم اين چند سطر را قلمي كنم به كتاب شريف ات كه با دستخط خودت در كتابخانه ام دارمش نگاهي انداختم! تا مطمئن شوم در قبال شما برادر ارجمندم وظيفه اي دارم!
و اكنون لازم است به رسم تعهد و آيينگي چند نكته را ياد آور شوم:
١- برادر نازنينم بنده و شما قطعا پدران ادبيات نيستيم و جريان ادبيات مسير خود را مي رود! پس اجازه دهيم ادبيات براي خود تصميم بگيرد كه كدام شعر در زمانها خواهد ماند و كدام فراموش خواهد شد... فلذا خواهشمندم بجاي ادبيات تصميم نگيريم و مهر تاييد يا ابطال بر انديشه و واژه و كلمه و كلامِ كسي از عزيزانِ اين ادبيات مظلوم نزنيم!
٢- چه بخواهيم و چه نخواهيم حتي اگر بپذيريم كه برخي شعر ها تاريخ مصرف دارند ، نمي شود آنها را از حيطه ي تاريخ ادبيات و ادبيات خارج دانست! مثلا شعرهايي كه در زمان انقلاب عزيز اسلامي يا جنگ تحميلي و دفاع افتخار آفرين و مقدس مردمانمان عامل تشجيع و دلاور پروريِ كشور عزيزمان شده بود... يا كمي دور تر از آن اشعار فرخي يزدي ها... يا پيشتر از آن اشعاري كه ممدوحاني از جنس شاه شجاع را مورد لطف قرار داده اند را هرگز نميتوان از تاريخ شكوهمند ادبيات جدا ساخت...
٣- در خصوص پديده هاي جمال شناختي به تعداد خلايق سليقه هاي مختلف وجود دارد و زيبايي شناسيِ غير فطري، كاملا نسبي قلمداد مي شود... از اين روست كه در دوره قاجار ابروان پيوسته و بيني باريك و كوچك ملاك زيبايي ست ؛ در همان زمان در افريقا بيني هايي با پره هاي گشاده ملاك زيبايي ست... از همين روست كه كسي آبي را مي پسندد و ديگري قرمز را... يكي ادبيات تعليمي را دوست دارد و ديگري به سراغ حماسه ها مي رود و نفر سوم از دايره ي ادبيات غنايي پا بيرون نميگذارد... لذاست كه فكر ميكنم آنچه مرقوم داشته ايد صرفا حاصلِ شهود و اشراق و زيبايي شناسي سيد عبدالجواد موسوي عزيز است! و حرمت قلم و انديشه و انسانيت و كرامت انساني ، كوچكتري چون من را بر آن ميدارد كه اگر نظري بر آمده از سليقه ي شخصي ام باشد آنرا تعميم ندهم و حتي منتشر ننمايم كه شايد كسي را كه مثل من فكر نمي كند برنجانم...
٤- اگر بپذيريم شاعر بايد وجدان بيدار اجتماع باشد؛ همانقدر كه عاشقانه سرودن نشانه ي حيات و بيداري او نسبت به كنش هاي عاطفي شاعرانه است ، لبخند زدن در يك شادي ملي ، مدح ممدوحي كه او را در دايره ي حق ميدانيم، دفاع از مظلومان عالم در يمن و سوريه و لبنان و فلسطين اشغالي و سومالي هم جزئي از وجدان بيدار و چشم بازِ شاعرِ هوشيار قلمداد مي شود! فلذا نمي توان گفت كه شعر براي امروزِ فلسطين و عراق و افغانستان و يمن و سوريه سرودن شعر مصرفي گفتن است! نمي توان حكم نمود شاعر براي آنچه دغدغه ي اوست شعر نگويد...! و بايد بپذيريم كه مطابق حقوق انساني و كرامتِ انسانها هر كس حق دارد دغدغه اي داشته باشد از سوختنِ جنگل ها گرفته تا مدح يك ممدوح كه او را در روزگار خويش مظلوم ميداند ...
٥- در سنن شعري ايران زمين به اشعاري از جنس "اخوانيه" بر ميخوريم كه همين مساله مويد اين نكته است كه گاه شاعر كسي را دوست دارد و براي شاعر ديگري شعري مي سرايد... حال اين محبوب مي تواند بجاي يك شاعر از رجال سياسي مذهبي، ديني و انديشمندان باشد...
و در هر حال فكر ميكنم اگر ما نيت خواني كنيم و انگيزه هايي را براي سرايش ، به شاعر مدنظرمان نسبت دهيم از دايره ي تقوي و مسلماني خارج شده ايم كه همانا خداوند بعضي از ظن و گمان ها را گناه مي شمارد و قطعا اگر نيت ِ سراينده ذره اي با گمان ما فاصله داشته باشد حق الناس بر خود بار كرده ايم و خود را بدهكارِ شاعري نموده ايم كه نيت هايي را براي او حدس زده ايم!
٦- راستي! يك روز امام زمانمان ظهور مينمايند و آن روز تمامِ سروده هايي كه براي مفهومِ انتظارِ آن عزيزِ خداوند به قلم آمده ، تاريخ مصرفشان تمام مي شود!
خيلي ها از جمله علامه ي كوراني صاحب كتاب عصر ظهور علائم ظهور را محقق شده ميدانند و معتقدند ظهور حضرت صاحب الزمان بسيار نزديك است!
آيا موافقيد كه براي جلوگيري از مصرفي بودن شعرهايمان ديگر شعري در وصف قامتِ واژه ي با شكوه انتظار نگوييم؟!! كه خداي نكرده در آينده ي نزديك شعرمان بي اثر و خنثي نشود؟!!
من كه معتقدم بايد قلم ها بچرخند به بيانِ آنچه حق و حقيقت ميدانندش و كرامت انساني ايجاب ميكند كه با موضع گيري هايي از اين دست مقابل انديشه ها و نگاهها و سليقه ها را نگيريم و ذهن ها را در چارچوبهاي بسته ي مورد علاقه ي خود محصور ننماييم كه اسلام عزيز (مداد) انديشه ي انديشمندان را افضل از خون شهيدان ميداند و همگان را به شنيدن سخن همگان و تبعيت از بهترين آنها فرا ميخواند و اين مهم محقق نخواهد شد مگر در سايه ي ايجاد فرصت براي آنكه هر كس از ديدگاه و منظرگاه خود با رعايت حدود الهي سخن بگويد كه خداوند فرمود:
"فبشر عباد الذين يستمعون القول و يتبعون احسنه"
با فروتني ، خاكساري و احترام
برادر هم روضه ي شما
سيد حسين متوليان 1717
چهارشنبه 13 خرداد 1394 - 04:31:42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]