محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844721188
زن ریزنقشی که در نوجوانی شوهر تنومندش را کشت!
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: زن ریزنقشی که در نوجوانی شوهر تنومندش را کشت!
مینا، زنی که در نوجوانی از خانه فرار کرد و در جوانی مرتکب قتل شد، وقتی در جلسه محاکمه پشت تریبون قرار گرفت تا درباره نحوه قتل شوهرش توضیح دهد، چنان دادگاه را تحتتأثیر قرار داد که قضات در پایان جلسه سعی کردند اولیایدم را راضی به گذشت کنند. مأمور بدرقهای که مینا را همراهی میکرد، در پایان جلسه خطاب به قضات گفت او از بهترین زندانیان زندان زنان تهران است و کاملا بیحاشیه در بند زندگی میکند و تا به حال حتی یک مورد درگیری لفظی هم نداشته. او که تمام مدت در کنار مینا حضور داشت، چند بار با صحبتهایش سعی کرد متهم را آرام کند و منتظر نتیجه دادگاه بماند. این از معدود دفعاتی بود که یک مأمور بدرقه چنین دلسوزانه سعی در کمک به یک مجرم داشت. شاید درک گفتههای مینا توسط این مأمور باعث شد او با قضات صحبت و مانند یک وکیل مدافع از مینا دفاع کند و بگوید حتی اگر بپذیریم مینا دروغ میگوید، چطور میتوانیم گفتههای همسر قبلی مقتول را که حالا او هم در زندان است نادیده بگیریم؟ هرچند جلسه رسیدگی به پرونده مینا به قصاص ختم نشد و او با رأی دادگاه به پرداخت دیه محکوم شد، اما زخمهای برجای مانده بر روح این زن حتی با حمایت قانون هم درمان نمیشود. چروکهای عمیق بر گونههای مینای ٢٥ساله عمق دردهای او را نشان میدهد.
روزنامه شرق: بعد از پایان جلسه رسیدگی به پرونده مینا در شعبه ٧١، خبرنگار ما با او گفتوگویی انجام داده است که میخوانید. چند وقت است در زندان هستی؟ از سال ٨٨ زندانی شدم، حالا میشود شش سال تمام. همان اوایل به اینکه قاتل هستی اعتراف کردی، چرا رسیدگی به پرونده طولانی شد؟ برای اینکه حرفم را باور نمیکردند. البته اول خودم دروغ گفتم، اما بعد از نزدیک به ٢٠ روز تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. وقتی اعتراف کردم قاتل هستم، باز افسران باور نمیکردند، بعد هم پرونده با اقرار من به دادگاه آمد و قضات هم اعترافات را باور نکردند. آنها هم میگفتند تو قاتل نیستی. مگر چه اعترافاتی داشتی که قضات و افسران پرونده که به صدها پرونده قتل رسیدگی کردهاند و تجربه زیادی در این زمینه دارند، حرف تو را باور نمیکردند؟ آنها میگفتند تو به تنهایی نمیتوانستی شوهرت را بکشی. میگفتند کسی همدستت بوده و میخواهی نام او را پنهان کنی، این تصور آنها بهخاطر گفتههای همسایهها و حرفهای اولیه خودم بود. وقتی شوهرم را کشتم همسایهها را صدا زدم و گفتم شوهرم را کشتند و فرار کردند. بعد با ماشین به خانه مادرشوهرم رفتم. در راه با راننده صحبت کردم و همین موضوع را گفتم؛ چون من زن ریزنقشی هستم؛ کسی حرفم را باور نمیکرد. شوهرم مرد تنومندی بود و همه میگفتند تو به تنهایی نمیتوانستی این کار را بکنی. یکی دیگر از دلایلش هم این بود که من شوهرم را در خواب با چاقو زدم، اما خون در راهرو هم پاشیده شده بود به همین خاطر میگفتند اعترافاتت درست نیست و با صحنه قتل همخوانی ندارد. چرا این اعترافات با یافتههای پلیس همخوانی ندارد؟ شاید به دلیل این است که همسایهها بعد از اطلاع از قتل به خانه ما هجوم آوردند. شاید کسی شوهرم را تکان داده و این رفتوآمدها باعث شده که خون به جاهای مختلف پاشیده شود. در ابتدای صحبتهایت گفتی قبلا اعتراف کردی شوهرت را افرادی دیگر به قتل رساندند. چرا چنین اعترافی کردی و چرا آن را پس گرفتی؟ هربار اسم کسی را میآوردم، بعد دچار عذابوجدان میشدم، من قتل را مرتکب شده بودم و این انصاف نبود کسی دیگر به جای من بازجویی شود. چند روز بعد از اعترافی که میکردم، میگفتم دروغ گفتم، دلم میسوخت. نباید بقیه در آتشی که من روشن کرده بودم میسوختند. در آخر تصمیم گرفتم همهچیز را خودم بگویم.
شوهرت چه کرد که او را مستحق چنین مرگی دانستی؟
من را وادار به تنفروشی میکرد و با پولی که به دست میآورد مواد میخرید و خرجی خانه را تأمین و به نزدیکانش رسیدگی میکرد. دیگر حالم از او بههم میخورد و نمیتوانستم تحملش کنم. چرا از او جدا نشدی؟ یکبار خانه را ترک کردم و به شهرمان برگشتم. مادرم من را از خانه بیرون کرد. هیچوقت برایم مادری نکرد. بلایی که در بچگی سرم آمد، تقصیر مادرم بود. از من حمایت نکرد و باعث شد به این بدبختی بیفتم. یعنی تو را از خانه بیرون کردند و مجبور شدی دوباره نزد شوهرت برگردی؟ خانه خالهام هم رفتم. او هم گفت برو نمیتوانم تو را نگهداری کنم. آن زمان برادر کوچکم که حالا حامی من است و دنبال کارهایم افتاده، اهواز بود و از زندگی من زیاد خبر نداشت چون سالها بود که فرار کرده بودم و از اعضای خانوادهام کسی از من خبر نداشت. مجبور شدم دوباره پیش شوهرم برگردم. جایی نداشتم. اتفاقی که در بچگی برایت افتاده چیست؟ دو برادر بزرگم من را آزار دادند. وقتی به مادرم گفتم کتکم زد و گفت ساکت شو و این حرف را جایی نگو. حتی کلانتری هم رفتم. مأمور گفت این حرفها را میزنی خودت را میکُشند. پس برو خانه و سکوت کن. همین برادری که حالا کمکت میکند چرا سکوت کرد؟ او بچه بود یک سال از من بزرگتر است. آن زمان ١١سالم بود و این برادرم ١٢سالش بود. من مدتی بعد از خانه فرار کردم و به تهران آمدم. بعد هم با شوهرم آشنا شدم و ازدواج کردم. شش ماه اول خوب بود، اما بعد از آن من را وادار به تنفروشی میکرد. دیگر تحملش را نداشتم. در دادگاه از زنی صحبت کردی که او هم در زندان است و همسر سابق شوهرت بود. بله، من بعد از اینکه به زندان رفتم با او آشنا شدم. به خاطر حمل مواد و اعتیاد او را به زندان آوردند. گفت صیغه شوهرم بوده و شوهرم با او هم همین کارها را میکرده است، گفتم بیا اینها را در دادگاه بگو، گفت دنبال دردسر نمیگردم، برو خودت از خودت دفاع کن. البته اینطور که متوجه شدم او خودش هم راضی بوده، اما قسم میخورم من راضی نبودم. در جلسه محاکمه از هیأت قضات تا مأمور بدرقه زندان سعی داشتند به تو کمک کنند و از مادرشوهرت رضایت بگیرند، اما تو حاضر نشدی جلوی او زانو بزنی و التماس کنی. از ١١ سالگی در بدبختی زندگی کردم. ازدواج کردم، شوهرم از من سوء استفاده کرد و از آن پولها به مادرش هم میداد و به او رسیدگی میکرد. برای چه باید جلوی این زن زانو بزنم؟ طناب دار بدتر از وضعیتی که با شوهرم داشتم نیست. من به زنی که میدانست فرزندش چطور با من رفتار میکند و پول او را قبول میکرد. التماس نمیکنم. اگر به هر نحوی رضایت گرفته شود یا اینکه دادگاه به آزادی تو رأی بدهد، چطور میخواهی زندگی کنی؟ برادر کوچکم از من حمایت میکند. قبلا همسرش اجازه نمیداد، چون فکر میکرد من زن فاسدی هستم، اما حالا که دیده واقعا از سر بدبختی به این روز افتادم من را قبول کرده است. حالا هم کسی از اعضای خانواده به سراغم نمیآید. فقط برادرم ماهی یکبار به دیدنم میآید. کمی پول به حسابم در زندان واریز میکند تا لباس و چیزهای ضروری بخرم و کمکم میکند. در دادگاه هم قول داد و قبول کرد تعهد بدهد از من نگهداری کند. تکلیف دو برادری که تو را شکنجه کردهاند چه میشود؟ از آنها شکایت کردهام و حالا پرونده داریم. هرچند میگویند ثابت کردنش آن هم بعد از این همه سال خیلی سخت است. اما پرونده در جریان است و شاید راهی پیدا شود که من از سختی بیرون بیایم.
شنبه, 09 خرداد 1394 ساعت 11:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
صفحات پیشنهادی
معمای مرگ تازه عروسی که در خانه مادرشوهر زندگی می کرد
معمای مرگ تازه عروسی که در خانه مادرشوهر زندگی می کرد جامعه > حوادث - ایران نوشت شامگاه یکشنبه 20 اردیبهشت ماه سالجاری همسایههای زوج جوانی در محله رباطکریم با پلیس 110 و اورژانس تماس گرفتند و آنان را در جریان حادثهای برای تازهعروس قرارلزوم ایجاد رفتار قرآنی میان زن و شوهر
سهشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰ ۵۰ مشاور خانواده گفت خانواده قرآنی با عمل هر یک از زن و مرد به وظیفه خود محقق میشود به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه چهارمحال و بختیاری حجتالاسلام امرالله گیوی نهاوندی در همایش خانواده قرآنی فرزند قرآنی که در تالار غدرابطه با جنس مخالف در سنین نوجوانی!
رابطه با جنس مخالف در سنین نوجوانی من فقط عاشق تو هستم بدون تو می میرم تو همان فرشته رویاهایم هستی و همیشه با این جملات شروع می شود و در بهترین و خوش بینانه ترین حالت اگر به اشتباهات و اتفاقات جبران ناپذیر و تاسف بار ختم نشود ثمره اش تلخی شکست و پشیمانی است دوستی هایی بهمرگ مرموز این نوعروس در خانه مادر شوهر + عکس
مرگ مرموز این نوعروس در خانه مادر شوهر عکس شامگاه یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه سالجاری همسایههای زوج جوانی در محله رباطکریم با پلیس ۱۱۰ و اورژانس تماس گرفتند و آنان را در جریان حادثهای برای تازهعروس قرار دادند شامگاه یکشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه سالجاری همسایههای زوج جوانی در محله17 هزار زن سرپرست خانوار به دلیل فوت شوهر تحت پوشش کمیته امداد آذربایجان غربی هستند
17 هزار زن سرپرست خانوار به دلیل فوت شوهر تحت پوشش کمیته امداد آذربایجان غربی هستند ارومیه - ایرنا - مدیرکل کمیته امداد امام خمینی ره آذربایجان غربی گفت 17 هزار زن سرپرست خانوار به دلیل فوت شوهر تحت پوشش کمیته امداد در استان قرار دارند جلال حسین زاده روز چهارشنبه در گفت و گودرخواست طلاق از شوهر کم درآمد
درخواست طلاق از شوهر کم درآمد زن جوان راهی دادگاه خانواده شد تا از شوهر کم درآمد خود جدا شود به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت آقای قاضی شوهرم درآمد خیلی کمی دارد و من نمیتوانم بهیچ وقت برای جلب محبت شوهرتان قهر نکنید
همسرداری هیچ وقت برای جلب محبت شوهرتان قهر نکنید زنها بیشتر قهر میکنند یا مردها نکته جالب این است که نسترن میگوید واقعا دوست ندارم برای مدت طولانی با همسرم قهر کنم ولی وقتی مشکلی پیش میآید و نمی دانم چگونه با او آشتی کنم امام على عليه السلام خوش اخلاقى روزى هحرف زدن های پولکی بین زن وشوهر
در زندگی مشترک اهداف مالی تان را هم بررسی کنید زن مرد و یک ارتباط این تمام چیزی است که ما در زندگی مشترک داریم و باید پازل را جوری بچینیم که همه چیز آن باهم جور شود نحوه ی ارتباط زن و شوهر است که تعیین می کند آیا پول خانه و ماشین باعث اختلاف می شود و یا وسیله ای بشوهرم بعد از بازنشستگی تمام وقت در خانه است و غر میزند
زن میانسال در دادگاه خانواده شوهرم بعد از بازنشستگی تمام وقت در خانه است و غر میزند زن میانسال زمانیکه دید شوهرش بازنشسته شده و مرتب غر میزند تصمیم به جدایی گرفت به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران چندی پیش زن میانسالی به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد وی در خصوقاتل: شوهرم مرا به دوستانش میفروخت!
قاتل شوهرم مرا به دوستانش میفروخت شوهرم مرا می فروخت و واقعا این زندگی داشت مرا عذاب می داد روز حادثه هم شوهرم مواد کشیده بود و مشروب خورده بود او دوستش را هم به خانه دعوت کرده بود برای همین عصبی شدم و در حالیکه کنترلم را از دست داده بودم او را با چاقو کشتم زن جوانی که بهعروس انتقامجو طراح نقشه سرقت از خانه پدرشوهر |اخبار ایران و جهان
عروس انتقامجو طراح نقشه سرقت از خانه پدرشوهر کد خبر ۵۰۱۴۱۵ تاریخ انتشار ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸ ۳۸ - 19 May 2015 پشت پرده ماجرای سرقت ۲۰۰ میلیونی از خانه مرد برج ساز عروس انتقامجوی او بود به گزارش همشهری اين زن 3 مرد را اجير كرد تا نقشه سرقت را اجرا كنند اما درگيري بين دزداندادگاه، تحت تأثیر سرگذشت زن متهم به شوهرکشی |اخبار ایران و جهان
دادگاه تحت تأثیر سرگذشت زن متهم به شوهرکشی دادگاه تحت تأثیر سرگذشت زن متهم به شوهرکشی آن روز همه گريستند دستگیری سارقانی که فقط طلا و دلار میدزدیدند زن جوان شمش طلاي مهريه خود را مطالبه کرد دستگيري هكر چهار هزار حساب بانكي درگيري مرگبار در كيانشهر مرگ 5 سرنشین 206 بر اثخرجی خودم هیچ، شوهرم یک جوراب هم برای فرزندم نمیخرد!
راهنمای زوجین اثبات زوجیت و دریافت خرجی از مرد دوزنه خرجی خودم هیچ شوهرم یک جوراب هم برای فرزندم نمیخرد جام جم سرا- با مردی ازدواج کردم که ۳ فرزند دارد من هم یک فرزند از او دارم او هیچ مسئولیتی در قبال من و فرزندم قبول نمیکند خرجی نمیدهد و خودم که شاغلم مخارجم را درمیآشوهرم به خاطر درگیری با صاحبکارش مرا کتک میزند
شوهرم به خاطر درگیری با صاحبکارش مرا کتک میزند درگیریهای مرد جوان با صاحبکارش پای او را به دادگاه خانواده باز کرد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت آقای قاضی شوهرم همیشه با صاحبچگونه می توانید به شوهرتان کمک کنید کار پیدا کند
به گفته کارشناس روابط عاطفی چگونه می توانید به شوهرتان کمک کنید کار پیدا کند عزاداری برای از دست دادن شغل معمولا دو هفته باید طول بکشه در طول این دوره همسرتون ممکنه نخواد دنبال کار بگرده تا سعی کنه با ناامیدیه ناشی از عدم توانایی امرار معاش کنار بیاد امام على عليه السلام خوشامان از این مادرشوهرم؛ دیگر از شوهرم هم بدم میآید!
راهنمای زوجین جوان امان از این مادرشوهرم دیگر از شوهرم هم بدم میآید جام جم سرا- ۷ ماه پیش ازدواج کردم و در عقدم شوهرم را دوست دارم اما گاهی از او بدم میآید چون مادرشوهرم از من خوشش نمیآید مدام کنایه میزند و جلوی خودم از جاریام تعریف میکند از طرفی وقتی این موضوع را به شقاتل: شوهرم مرا به دوستانش میفروخت/ زن جوان به پرداخت دیه و 8 سال زندان محکوم شد
قاتل شوهرم مرا به دوستانش میفروخت زن جوان به پرداخت دیه و 8 سال زندان محکوم شد زن جوانی كه به خاطر آزار و اذیت های شوهرش دست به قتل زده بود از سوی قضات دادگاه كیفری به زندان و دیه محكوم شد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران چهارم مرداد ماه سال 88 ماموران پلیس در جریان-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها