تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805480446




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فیلمبرداری برای تهدید


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

فیلمبرداری برای تهدید روی پایش بند نبود، نگاهی به زنگ در خانه‌شان انداخت، دستش را روی زنگ گذاشت و چندین بار آن را فشار داد. زنگ پی در پی، مادر امید را هراسان به مقابل در کشاند. زن جوان با دیدن پسرش شوکه شد. او که زخمی شده بود، با دیدن مادر نقش زمین شد، فورا او را به بیمارستان بردند و پسر جوان تحت مراقبت ویژه قرار گرفت اما تا به هوش آمدن او هیچ‌کسی نمی‌دانست چه اتفاقی برایش رخ داده است.
 

با آن که 17 سال بیشتر نداشت، اما مدتی بود به دختری علاقه مند شده بود. آن روز تصمیم گرفت به دیدار دختر مورد علاقه اش برود و از علاقه اش به او بگوید. از این که این راز را در دل داشت خسته شده بود و می خواست فتانه از علاقه اش با خبر شود. برای همین راهی خانه آنها شد و وقتی با در باز مجمتع مواجه شد، بدون هیچ حرفی وارد خانه شد. چند بار فتانه را صدا زد و منتظر شد تا او بیاید که ناگهان احساس کرد کسی پشت سرش ایستاده است. امید سرش را برگرداند و با مردی حدود 30 ساله مواجه شد. مرد جوان دست او را گرفت و درحالی که از شدت خشم دندان هایش به هم ساییده می شد، گفت: «با فتانه چه کار داری؟ به من بگو من برادرش هستم.» امید می خواست توضیح دهد اما مرد جوان با یک حرکت او را به طرف در کشاند و با زور سوار خودروی نیسان آبی کرد. پسر نوجوان التماس می کرد اما برادر فتانه بدون توجه به التماس های او شروع به کتک زدن پسر 17ساله کرد. امید گریه می کرد و راننده به سمت خارج از شهر حرکت کرد. بعد از طی مسافتی، وقتی به محلی خلوت رسید، مرد جوان خودرو را در کنار جاده پارک و امید را با زور از خودرو پیاده کرد. او پسر نوجوان را مجبور کرد تا لباس هایش را دربیاورد و شروع به عکاسی از او کرد. بعد از آن تمام لباس هایش را با سیگار سوزاند. امید را که بشدت کتک خورده و ترسیده بود، سوار ماشین کرد و در نزدیکی خانه اش پیاده کرد. اما قبل از آن که پسر نوجوان از خودرو پیاده شود به او گفت:« این است سزای کسی که به ناموس کسی نظر دارد. حواست باشد اگر این بار خواستی سراغ فتانه بروی، به خاطر بیاور که عکس هایت دست من است و می توانم آنها را منتشر کنم.» تنها کاری که امید می توانست انجام دهد به صدا درآوردن زنگ خانه بود و بعد از آن بیهوش روی زمین افتاد. او بلافاصله به بیمارستان انتقال داده شد و پس از چند روز مراقبت به هوش آمد و راز حادثه تلخی را که برایش رخ داده بود، برملا کرد. با مشخص شدن این موضوع، ماجرا بلافاصله به پلیس اعلام شد. از آنجا که برادر فتانه او را به زور سوار خودرویش کرده و او را مورد ضرب و جرح قرار داده بود، گروهی از کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی، تحقیقات برای بازداشت مرد جوان را آغاز کردند. مرد جوان زمانی که مقابل بازپرس پرونده قرار گرفت به جرم خود اعتراف کرد و گفت:« زمانی که به خانه آمدم و امید را دیدم، بشدت ناراحت شدم و تصمیم گرفتم از او زهر چشم بگیرم. برای همین او را سوار ماشین کرده و به بیرون از شهر بردم. قصد نداشتم از عکس هایی که گرفتم سوءاستفاده کنم، فقط می خواستم تهدیدی باشد تا امید سراغ خواهرم نرود. من نمی دانستم ارتباطی بین آنها وجود ندارد و عجولانه تصمیم گرفتم و از کاری که کرده ام، پشیمانم. به دنبال اعترافات مرد جوان و مواجهه حضوری با شاکی پرونده او به بازسازی صحنه جرم پرداخت و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد. در ادامه، پرونده مرد جوان پس از تکمیل، برای صدور حکم به دادگاه ارجاع شد. چند روز قبل متهم جوان در مقابل قاضی امام وردی از شعبه 133 مجتمع امام خمینی قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت. باتوجه به اظهارات صریح متهم، صحبت های شاکی، بازسازی صحنه و تحقیقات بازپرس پرونده، متهم به اتهام آدم ربایی که منجر به مصدومیت شده و باتوجه به تعدد جرایم به 15 سال حبس و دیه محکوم شد. هلیا نصرتی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)



 


پنج شنبه 7 خرداد 1394 ساعت 12:31





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن