واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۲
رامین فولادی – کارشناس ارشد مدیریت و برنامهریزی در ورزش ورزش یک پدیده اجتماعی که در دنیای کنونی است که پیشوندهای علم و صنعت را نیز یدک میکشد و میتواند با جذب میلیاردها نفر و تاثیرگذاری زایدالوصف در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه در نهایت لذت اجتماعی را برای جوامع به ارمغان آورد. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و تاکیدات زیادی نسبت به توسعه ورزش همواره از قول مسئولان شنیده شده و میشود و در میان تمامی ورزشها، ورزش همگانی در اقوال مسئولان جایگاهی ویژه یافته است. سخنان مقام معظم رهبری در اینباره نیز تاکیدی دوباره بر لزوم توجه به این رشته ورزشی کمهزینه اما پربازده است، آنجا که گفتهاند" ورزش همگانی هم یکی از ضروریات زندگی است مثل غذا خوردن است، مثل تنفس کردن است، باید به آن توجه کرد". در کشور ما متولی اصلی ورزش وزارت ورزش و ادارات کل استانها هستند، اما با توجه به حجم کاری و اعتبارات موجود، متولیان ورزش بیشترین تمرکز خود را بر ورزش قهرمانی و قهرمانپروری قرار دادهاند که البته با توجه به اهمیت مسابقات المپیک و آسیایی و جامهای جهانی مختلف این امر توجیهپذیر است؛ بنابراین آنچنان که در سراسر جهان معمول است، در ایران نیز وظیفه ترویج و توسعه ورزش همگانی بر عهده شهرداریها گذاشته شده است. در سراسر جهان شهرداریهای شهرها میلیونها دلار برای توسعه و ترویج ورزش در سطح شهر و در میان عموم مردم هزینه میکنند تا از این طریق بتوانند فاکتورهایی مانند بهداشت، سلامت، امید به زندگی و... را تقویت کنند؛ البته در این خصوص برخی شهرداریها پا را فراتر گذاشته و حاضر میشوند با صرف هزینههای زیاد، از فرصتهایی که بواسطه ورزش فراهم میشود استفاده و شهر خود را به بهترین وجه ممکن به دنیا معرفی کنند. نمونه بارز اینگونه اقدامات را میتوان در همین نزدیکی کشور خودمان یافت. شهرداری باکو یکی از این شهرداریهاست که در 13 سپتامبر 2007 با آن که میدانست شانسی برای انتخابشدن ندارد، مدارک خود را به کمیته بینالمللی المپیک ارسال کرد تا یکی از نامزدهای میزبانی المپیک 2016 باشد و شد. البته همانطور که پیشبینی میشد این شهر خیلی زود از گردونه رقابت کنار رفت ولی با اقدام شهرداری باکو نام این شهر در رابطه با چنین رویداد بزرگی در ذهن مردم نقش بست تا حداقل کنجکاوی مردم سراسر دنیا نسبت به داشتههای شهر کوچکی که درخواست میزبانی المپیک را دارد تحریک شده و نام باکو و آذربایجان در فهرست مقاصد گردشگری، پررنگتر دیده شود. البته با توجه به نوع ساختار سیاسی کشور ما بواسطه وجود فرمانداری، اداره ورزش و شهرداری کارها در حوزه ورزش بیشتر به شکل جزیرهای دنبال شده و موازیکاری معضل مبتلابه ورزش همگانی است، ولی این نکته غیرقابل انکار است که تولیت ورزشهای همگانی و تفریحی وظیفه ذاتی شهرداریهاست که باید به آن توجه کنند. در ایران نیز شهرداری تهران در اقدامی شجاعانه و آگاهانه سازمانی به نام سازمان ورزش و تندرستی را با هدف ترویج و توسعه ورزش همگانی و شهروندی تشکیل داد تا به صورت ویژه در حوزه ورزش، جایی در میان شهروندان باز کند و شهروندان نیز با انگیزه و روحیه بهتر به شهرداری برای اداره شهری پرنشاطتر کمک کنند. اما برای نمونه در برخی شهرهای بزرگ چون اراک که نگارنده بیشتر در جریان امور آن است و نام کلانشهر را یدک میکشد هنوز اقدام مناسبی را در خصوص ورزش همگانی شاهد نبوده است. البته مجموعه شهرداری و شورای شهر با حضور در ورزش قهرمانی توانستند گامهای مثبتی را در حوزه ورزش استان بردارند که جای تقدیر دارد اما، اندام ورزش همگانی همچنان در این میان نحیف و کمتوان است. سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری اراک آنچنان که باید و شاید فعالیت مناسبی برای ورزش و فرهنگ شهر انجام نمیدهد و هر از گاهی به برگزاری برنامهای کلیشهای بسنده میشود. البته اینکه نظر مسئولین شهرداری در خصوص این سازمان چیست و تا چه حد در خصوص اختصاص اعتبارات و تفویض اختیار، این سازمان را جدی گرفتهاند سوالی است که باید پرسیده شود. اگر در این سازمان آنچنان که باید به ورزش شهروندی توجه شود میتوان بستری فراهم کرد که با استفاده از ظرفیتهای آن مردم بدنی سالم و نیرومند داشته باشند، جوانان هیجانات خود را تخلیه کنند، تعادل هیجانی و عاطفی ایجاد و زمینه فراگیری اصول و قواعد زندگی اجتماعی، درک ارزش خودی، جلب احترام و پذیرش از طرف دیگران و بروز استعدادهای ظاهری و وجودی در محیطی امن و پرنشاط فراهم شود. شکی نیست که پایان این مسیر سرشار از نشاط و کامیابی، کاهش آسیبهای اجتماعی خواهد بود. و البته باز هم شکی نیست که برخورداری از شهری سالم که مردمانش سرمست از سلامتی ناشی از ورزشی جمعی هستند، طرح و برنامه لازم دارد و زیرساخت هم در این میان حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. زیرساخت مناسب ورزش همگانی نیازی است که کمتوجهی به آن برای بسیاری از مردم اراک بویژه بانوان که دچار فقر حرکتی هستند گران تمام شده و در درازمدت آسیبهای جبرانناپذیری برای جامعه شهری به دنبال خواهد داشت. و اما چند پیشنهاد: با توجه به شرایط موجود به نظر میرسد، نظر به اهمیت و حجم بالای کار چه در بخش ورزش و چه در بخش فرهنگ، تفکیک سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری به دو سازمان مستقل تحت عناوینی همچون سازمان ورزش و سازمان فرهنگیهنری راهکار مناسبی برای بهبود وضعیت باشد و هر دو سازمان در این وضعیت بتوانند با استفاده از نیروهای متخصص در حوزه تخصصی خود و اعتباراتی مستقل و مناسب کار را پیش ببرند. تغییراتی در ساختار و اعتبارات سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری نیز میتواند راهکار دیگری برای بهبود عملکرد این سازمان و دستیابی کامل به اهداف پیشبینی شده در هر دو حوزه فرهنگ و ورزش باشد. پر واضح است که هزینه در این دو بخش نباید بر مبنای سودآوری مالی انجام شود، چراکه صرف هزینه در این بخش نوعی سرمایهگذاری بلند مدت در راستای توسعه ارتباط شهروندان با شهرداری نیز محسوب میشود. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]