تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804599194




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقدی بر رهیافت «تجربه دینی» خاورشناسان بر وحی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نقدی بر رهیافت «تجربه دینی» خاورشناسان بر وحی
تصویر مبهم و غیرگویا و تهافت های موجود در کتاب مقدس را نباید نادیده گرفت. عواملی که متکلمان مسیحی را وادار به تلاش برای جست وجو برای برون رفت از تعارض های موجود کرده است.

خبرگزاری فارس: نقدی بر رهیافت «تجربه دینی» خاورشناسان بر وحی



بخش دوم و پایانی 5. نقاط اشتراک و افتراق وحی رسالی قرآن و تجربه دینی معتقدان به امکان وجود «تجربه ای دینی» و «وحی نبوی» می پذیرند که بین وحی و تجربه دینی اشتراکاتی وجود دارد، زیرا هر دو تجربه صِبغه ای معنوی و فراحسی دارند و نیز هر دو را نمی توان در دایره استدلالات عقلی صِرف یا مفاهیم انتزاعی گنجانید. گزارش های که از ویژگی های وحی نبوی و تجارب دینی در دست است، نشان می دهد که تفاوت جوهری بین این دو مقوله وجود ندارد، بیشتر ناظر به ویژگی های برونی این دو مقوله است. به عبارت روشن تر:  تمایزها و تفاوت ها به متعلَّق تجربه و اوصاف تجربه وحیانی (مثل: همانند ناپذیری، تعمیم ناپذیری، خطاناپذیری و قاطعیت در الهی بودن ارتباط و ...) مربوط است. گرچه همین تفاوت های برخوردار از خاستگاه بیرونی گروهی از پیامدها و لوازم منطقی را دارند که تلقی یکی دانستن هر دو تجربه را مشکل می سازد. اول: نقاط اشتراک وحی رسالی قرآن و تجربه دینی 1. توانایی ذاتی انسان: انسان موجودی توانمند و دارای قابلیت ها و ظرفیت های متعدد است. انسان در این نگاه، نه تنها دارای عقل و جسم، بلکه دارای بُعد دیگر به نام روح نیز هست. او با کاربست این جنبه قادر به درک و یافتن ذوق ها و موجدها و تجارب دینی خاصی می گردد. یکی از راه های معرفت نیز همان کشف و شهود باطن است که این راه برای عارفان باز است. (معرفت شناسی در قرآن، 216). 2. امکان ارتباط با عالم ماورای طبیعت: در وحی و تجربه دینی به نوعی امکان ارتباط با ماورای عالم وجود دارد. وگرنه در صورت عدم امکان عقلی ارتباط بین آدمیان و کسانی که از جنس آنان نیستند، نمی توان به وحی و تجربه دینی دست یافت. وقتی انسان ها از امکان ارتباط بین خود و سایر موجودات مطمئن شدند، به آگاهی های که از طریق آن برای بشریت به ارمغان آورده می شود، اطمینان خاطر می یابند و به آن ملتزم می شوند.  به اعتقاد بعضی نویسندگان عرب، ممکن دانستن ارتباطِ آدمیان با جنیان یک نوع زمینه فرهنگی برای پذیرش مقوله وحی بوده است، لذا می بینیم هیچ یک از عرب های معاصر با نزول قرآن به اصلِ پدیده ای وحی اعتراض نداشتند، بلکه مضمون وحی را انکار می کردند (معنای متن، 80 ـ 81). بنابراین کسانی مثل حس گرایان افراطی و پوزیتویست های منطقی(Logical Positivists) که تمام هستی انسان را در جنبه جسمانی آن خلاصه و معرفت انسانی را به دو قلم حس و عقل محدود می کنند یا می گویند عالَمی غیر از این دنیای مرئی وجود ندارد و ادعاهای مبتنی بر وجود فراماده کاذب و غیرشناختاری اند(Positivism in the social sciences, in Routledge Encyclopedia of philosophy, V.7, Harold Kincaid, P.558)، نمی توانند به وحی و تجربه دینی معتقد باشند (ر.ک. به: تفکر دینی در قرن بیستم، 198؛ پوزیتویسم منطقی، 9). دوم: نقاط افتراق تجربه دینی و وحی رسالی 1. بسط ناپذیری وحی تشریعی و اکتسابی بودن تجربه دینی: از عمده ترین و اساسی ترین تفاوت های وحی تشریعی و تجربه دینی این است که وحی تشریعی یک مقوله تعمیم ناپذیر است. وحی رسالی با اراده خداوند به برگزیدگان (مَا کَانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلکِنَّ اللّهَ یَجْتَبِی مِن رُسُلِهِ مَن یَشَاءُ) (آل عمران / 179)؛ (اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاءُ )(شوری / 13) و (وَکَذلِکَ یَجْتَبیکَ رَبُّکَ وَیُعَلِّمُکَ مِن تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ‏) (یوسف / 6)  و (إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى‏) (آل عمران / 33) اختصاص می یابد (التمهید فی علوم القرآن، 1 / 83 ؛ نیز ر.ک. به: شرح فصوص الحکم، 165 ـ 171)، در حالی که تجربه دینی، نوعی از حالت های اکتسابی و همگانی و حتی قانون مند می باشند که با کاربست دستورالعمل ها و اذکار و اوراد مشخص،  ورود خیلی ها به عرصه های آن میسر می نماید. محی الدین می نویسد:«ان النبـــوه غیر مکتسبه» (الفتوحات المکیه، 2 / 3) یعنی وحی نبوی غیر اکتسابی است. در خداوند در فرآیند نزول آیات کاری می کرد تا مردم خوب درک کنند که وحی پدیده ای قابل اکتسابی و تحصیلی نیست، بلکه منوط به خواست اوست. قابل کسب نبودن این پدیده ما را به امر دیگری رهنمون می کند؛ این که منشأ وحی را باید در بیرون رصد کنیم؛ نه در درون شخصیت پیامبر. ما در  زندگی پیامبر در دو دوره قبل و بعد از بعثت، شاهد تحول شگرف هستیم. همین پیامبر که قرآن، أُمّی می خواندش (اعراف / 157) و مردم هم عصر ایشان تا آن زمان حتی کلمه ی از آن چه بعداً آن را قرآن می خواند، نشنیده بودند، قرآنی می آورد که تمام انس و جن را برای آوردن مثل آن به مبارزه خواند (بقره / 23). علاوه برآن، دوگانگی منشأ وحی (خدا) و گفتار عادی پیامبرˆ(شخص رسول) نه تنها بین آیات و احادیث عادی، بلکه حتی در احادیث قدسی که به نوعی مفهومِ آن ها مستقیماً به ایشان القاء می شد، تا به امروز قابل درک و مطالعه است (البیان، 45). اگر آیات شریفه قرآن ساخته ذهن یا نوعی تفسیر از تجربه دینی (حضورش نزد خدا) باشد، طبق قاعده باید ادبیات آن مانند ادبیات احادیث و سخنان و مواعظ آن حضرت باشد، چه اینکه روانشناسان معتقدند اسلوب ادبیات سخنان هر کسی برخاسته و متناسب با ویژگی های شخصیتی او است (مستشرقان و قرآن، 223)، در حالی که آیات شریفه قرآن با احادیث ارزشمند آن حضرت از جهات متعددِ ادبیات، ساختار جمله ها، انتخاب واژه ها، فصاحت و سلاست واقعاً متفاوت است. 2. خطاناپذیری وحی رسالی و خطاپذیری تجربه های دینی: وحی رسالی خطا ناپذیر است، چون از سنخ علم حضوری است، ولی در تجارب دینی اولاً) سخن از علم حصولی با مشکلات آن است، ثانیاً) بر فرض که ـ بنا بر اعتقاد بعضی ها ـ تجارب عارفانه از سنخ علم حضوری باشد، باز هم ورود خلط و خطا و نسیان و تعبیر را از ساحت تجارب عارفانه، نمی توان رد کرد. این واقعیت را می شود از تقسیم بندی های مختلف عرفا در مقوله واردات فهم کرد که می گویند: واردات چهار گونه اند: رحمانی، ملکی، جنّی و شیطانی. (فتوحات مکیه، 1/281؛  نیز ر. ک. به: شرح فصوص الحکم، 147؛ نفحات، 97-98؛ جامع الاسرار، 455). از جمله عرفای بزرگی که به وجود خطا در ادراک شهودی عرفا اعتراف کرده، صائن الدین علی بن محمد ترکه است. ایشان در کتاب پرمحتوای تمهید القواعد یاد آور می شود: «سالکِ مشاهد نیز گاهی در ورطه خیالات فاسد قرار می گیرد و پندار را حقیقت بشمار می آورد. ازاین رو، نیازمند میزان ومعیاری برای ارزیابی شهود صحیح و غلط است. تا با کاربست این معیار از اشتباه در امان ماند. همان گونه که علم منطق برای فلسفه نقش عیار را بازی می کند، باید برای علوم عرفانی نیز ملاک در دست باشد و الاّ هیچ یک از آنها قابل اعتماد نبوده و در نتیجه راه عرفان، راهی کامل و تام نخواهد بود». بنابراین، نمی توان وحی خطاناپذیر را که کاملاً در حراست خدا بود، و در قالب شریعت برای بشر فروفرستاده شد با یک تعداد مواجید که منشأ آنها به درستی مشخص نیست، یک سان دانست؛ در حالی که در حصول تجربه دینی لازم نیست حتماً دارای مبدأ مشخص و معینی باشد. از طرفی دیگر ضرورتی ندارد که فرد صاحب تجربه به خدای متشخص و واحدی اعتقاد داشته باشد. در حالی که در حصول وحی رسالی و نبوی نه تنها باید معتقد به خدای واحد و صمد باشد، که در میان متعقدان به وحدانیت نیز، وحی به بعضی اشخاص که صلاحیت و ظرفیت دارند، تعلق می گیرد (زبان دین و قرآن، 271). حداقل احتمال خطا و یا خلط با توقعات و انتظارات صاحب تجربه را در تعبیر آن تجربه می توان پذیرفت و همین در خطاپذیری یک تجربه کافی است. گرچه باید اعتراف کرد که اسلام در پی نفی الهام واشراقات افاضه شده برعرفا و اشخاص دارای صلاحیت های فردی و نوعی نیست، ولی باید تفاوت بین الهام و وحی را جدی انگاشت؛ چه اینکه در الهام، اولاً) مبدأ برای صاحب تجربه و الهام، معین و مشخص نیست. ثانیاً) فرآورده های الهام اکثراً با ایهام و اشاره اند که نمی توان از آن، معارف متقن و متین را کسب کرد. ثالثاً) الهام و تجارب عارفانه همراه با تعبیر صاحب تجربه معنا پیدا می کند، در حالی که وحی رسالی از سنخ علم حضوری خطاناپذیر و ایمن از تأثیرگذاری توقعات و انتظارات صاحب رسالت است (چیستی علم حضوری و کارکردهای معرفت شناختی آن، ذهن، ص 96-137). وجود اختلاف در غیر از قرآن، یک امر فراگیر و همه گیر است و به گفته دانشمند معاصر: «صیانت از اختلاف از ویژگی های منحصر به فرد آنهاست، زیرا از دایره نبوت و ولایت که خارج شویم حتی در میان شاگردان آنها اختلاف بسیاری وجود دارد. یکی با حکمت مشاء سخن می گوید و دیگری از حکمت اشراق دفاع می کند و آن سوّمی که زعیم حکمت متعالیه است دورانی را با اعتقاد به اصالت ماهیت، می گذراند و سپس در پی اثبات اصالت وجود بر می آید، که این تطور، هم نشانه اختلاف درونی و هم شاهد اختلاف بیرونی است» (تحریر تمهید القواعد، 140- 144). بنابراین، عدم اختلاف در قرآن، با وجود زمان ها و مکان های متکثر، مناسبت و شأن نزول های مختلف و... نشان بارز وجود منبع یگانه است. که خود قرآن بدان تصریح دارد: (أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ  لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً ). (نساء / 82). 3. عیار بودن وحی نبوی و نیازمندی تجربه دینی و عرفانی به معیار: با توجه به کثرت و فراوانی تجارب دینی و نبود هسته مشترک میان آنها و نیز تأثیر باورها و انتظارات بر نوع تعبیر از تجارب، ضرورت وجود یک معیار خطاناپذیر احساس می شود؛ برای این که بتوان همه تجارب را با آن معیار سنجید و صحت و سقم آن را ارزیابی کرد. درباره ضرورت برگرداندن تجارب عرفا بر معیارهای خرد پسند و منصوص، خیلی ها متفق القول اند. انبیاء و پیامبران می توانند میزان های قسط و معیارهای حق وصدق برای تشخیص تجارب سره از ناسره باشند. چون هیچ اختلافی میان آنها وجود ندارد؛ نه در سیره فردی آنها تضادی هست، نه در سیره جمعی شان تناقضی مشاهده می شود. بنابراین نمی توانیم وحی رسالی را که خودش معیار است، با چیزی که باید با وحی رسالی محک زده و صحت و سقم اش سنجیده شود، یک سان بدانیم و مدعی شویم که تجربه دینی دیگران همان تجربه نبوی (وحی) پیامبر است، چون هر کشف و شهودی که در مظنّه اشتباه و خطا باشد، نیازمند ملاک معتبر است و ملاک معتبر همان وحی تشریعی «قرآن»، انبیا و انسان های کامل هستند. قطعیت در معیار بودن قرآن چنان جدی است که حتی فرمایشات امامان معصوم را نیز باید برابر آن سنجید و صحت و سقم آن را ارزیابی کرد، چه برسد به حالات و یافته های کسی که به عصمت و ... او اطمینانی نیست و چه بسا لازمه تجربه عرفانی اش ترک محتوا و فحوای آخرین شریعت باشد. روایت مشهور است که اگر گفته های امامان مطابق قرآن بود، باید قبول کرد و اگر مخالف قرآن بود، کنار گذاشت «ما وافق کتاب الله فخذوه وخالف کتاب الله فدعوه» (الکافی، 1/88). در بعضی از تعابیر هم دارد که به دیوار بزنید که کنایه از ترک جدی و فوری است. برخی پنداشته اند: «تجربه نبوی یا تجربه شبیه پیامبران کاملاً قطع نمی شود و همیشه وجود دارد... شخصی ممکن است بین خودش و خدا واجد احوالی شود و احساس کند که صاحب وظایفی است از ناحیه خداوند و دیگر وظیفه ندارد به فلان دین یا بهمان دین دیگر عمل بکند. احساس من این است که بعضی از بزرگان ـ مثل شمس تبریزی ـ تقریباً چنین احوالی داشتند... اگر کسی احساس می کند که دیگر نمی تواند پیرو شریعت پیامبر اسلام باشد، وظیفه دیگری دارد، خودش می داند و خدای خودش... » (عبدالکریم، سروش، مجله آفتاب، ش 15، ص 75). در برابر این پند از ما از کسانی که اصرار به یافته های جدید و ذوقیات نوین یا تجارب شبیه به پیامبر دارند و ممکن است خود را تابع شریعتی خاصی ندانند، می پرسیم که ملاک حقانیت ادعاهای تجربه پیامبری شما چیست؟ آیا مدعیات صاحبان اذواق و یافته ها می تواند در تقابل با قرآن قرار بگیرد؛ قرآنی که الف) کتاب هدایت برای متقین و بلاغ برای مردم است. (هذا بَلاَغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ ) (ابراهیم / 52) «این (قرآن)، رساندن (پیام) براى مردم است (تا نصیحت شوند) و تا بوسیله آن هشدار داده شوند، و تا بدانند که او معبود یگانه است و تا خردمندان یادآور شوند». ب) کتابی است که و یادآوری برای جهانیان است. (إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ )‏، (ص / 87، تکویر / 27)؛  (وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ )، (قلم / 52‏[1]) ج) کتابی است که هرگز باطل در آن راه ندارد. (لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن  بَیْنِ یَدَیْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ  حَمِیدٍ ) (فصلت / 42)؛ «که باطل از پیش روى آن و پشت سرش به سراغ آن نمى‏آید (زیرا این) فرو فرستاده‏اى از جانب (خداى) فرزانه ستوده است». در صورت تعارض و رویارویی، کدام را بر دیگری باید ترجیح داد؟ و نیز این سؤال رخ می نماید که روایات متعدد گویای جاودانگی شریعت (حلال و حرام- باید ها ونبایدهایی) پیامبر چگونه توجیه شدنی است؟ (الکافی، 1 / 85 ؛ بحارالانوار، 86 / 147 ؛ بصائر الدرجات، 148)؛ همان پیامبر که به قول سروش: «جبرئیل به خداوند از محمد9 نزدیک تر نیست، بل جبرئیل است که تابع پیامبر است!» (نامه « بشر وبشیر» آقای سروش به آیت الله سبحانی ) و نیز در صورت ترجیح یکی بر دیگری، چه چیز را به عنوان میزان قرار می دهند؟ و به چه دلیلی؟ بنابراین، قرائتی که وحی و پیامبر را معیار حقانیت سایر معارف یافته ها و... می دانند، نزدیک تر به واقع است، لذا قرآن پیامبر گرامی اسلام را بر صراط مستقیم می داند(یس * وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ * إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ * عَلَى‏ صِرَاطٍ  مُّسْتَقِیمٍ). الگو قرار دادن ایشان به عنوان اسوه دیگران در پیمودن راه تکامل و ... نیز بازگو کننده جایگاه ممتاز قرآن و پیامبر است که نمی توان سایر تجارب را با آن مقایسه کرد (سیره رسول اکرم، 45). 4. همراهی وحی رسالی با تبیین الهی است و همراهی تجارب دینی با تفاسیر ذهنی صاحب تجربه مضامین «وحی رسالی» روشن و شفاف و همراه با تبیین الهی است، برخلاف تجارب عرفانی و دینی که بیشتر همراه با ایهام و ابهام و مخلوط از تجربه و تعبیراند (زبان دین و قرآن 272). آیات قرآن کریم در همین راستا مؤِّید و مبیِّن یکدیگرند. قرآن در آیات متعدد به این امر اشاره می کند که تفصیل قرآن از ربّ العالمین است. مثل: (وَمَا کَانَ هذَا الْقُرْآنُ أَن یُفْتَرَى‏ مِن دُونِ اللَّهِ وَلکِن تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ  لاَ رَیْبَ فِیهِ مِن رَبِّ الْعَالَمِینَ )(یونس / 37)؛ «و سزاوار نیست که این قرآن، به دروغ، به غیر خدا نسبت داده شود و لیکن مؤیّد آنچه که پیش از آن است، مى‏باشد و شرح کتاب (هاى الهى) است، در حالى که هیچ تردیدى در آن نیست، [و] از طرف پروردگار جهانیان است». قرآن با همه تفصیلاتش، الهی و دارای مبدأ غیبی است؛ نه این که محصول اندیشه و فکر یا ارتباط متقابل پیامبر با امتش باشد. ممکن است در این حد پذیرفت که تعامل با مردم و ارتباط دو سویه پیامبر با مردم، در خلق زمینه ها و شأن نزول ها تأثیر داشته باشد که امری اجتناب ناپذیر است، ولی در این که آن زمینه ها تأثیر در نگرش باری تعالی در روند تشریع و قانونگذاری داشته باشد، محل تأمل است. چه این که در بیشتر موارد قرآن مسائل جدید و مستحدثه ای را مطرح کرده است که با طبیعت و فرهنگ حاکم عصر نزول، جمع پذیر نیست. در حالی که تجارب دینی و عرفانی دیگران: اولاً) متأثر از فرهنگ زمانه و جهت  گیری های علمی عصر خویش است. مثال های تأثیرپذیری عارفان از نوع نگرش علمی حاکم بر عصر ایشان، زیادتر از آن است که بتوان حتی فهرست وار شمرد. ثانیاً) به جز جو حاکم بر جامعه علمی؛ باورهای پیشینی، اعتقادات و انتظارات عارف بر نوعِ تفسیر او از تجربه اش، به طور چشمگیری تأثیر گذار است. تأثیرپذیری تعبیرات عرفای بزرگ مسیحی و اسلامی از هیئت بطلمیوسی و ثناگویی ابن عربی از خلیفه اول به خاطر اعتقادات خاص او در مورد خلافت مشهود است. (فتوحات مکیه، 1 / 3؛ نیز ر.ک. به: عارف و صوفی چه می گویند، 165).بنابراین، وحی رسالی را که با تبیین الهی همراه است، نمی توان با تجربه دینی که غالباً متأثر از ذهنیات و ... صاحب تجربه است، یکی دانست. 5. همراهی وحی رسالی با اعجاز و تحدی است و برکناری تجربه دینی از تحدی: با وجود ویژگی «اعجاز» نمی توان وحی رسالی را همسنگ تجارب دینی دانست. وحی رسالی با بینه و اعجاز همراه است. وقتی پای معجزه در میان آمد، تحدی ناپذیری آن نیز جزء جدا ناپذیرش می گردد. «تحدی» یا همان مبارزه طلبی در نوع خود یک برهان و قیاس را تشکیل می دهد، به این صورت: «لو کان هذا الکتاب من عند غیر الله، لامکن الاتیان بمثله، لکن التالی باطل، فالمقدم مثلُه»، یعنی اگر این کتاب، کلام الله نباشد پس کلامی بشری است و اگر بشری باشد، پس شما هم که بشر هستید، باید بتوانید مثل آن را بیاورید؛ اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید، بشری بودنش اثبات می شود و اگر نتوانستید، معلوم می شود که بشری نیست و اعجازی است که اثبات کننده ادعای نبوت و رسالت آورنده آن خواهد بود. در مقابل تجارب دینی اولاً) همراه با بینه روشن و قانع کننده، حداقل برای دیگران، نیستند. ثانیاً) در طول تاریخ عرفان کسی برای کشف و تجلّی خداوند بر خود ادعای تحدی نکرده است، اما یکی از صفات بارز قرآن (ره آورد وحی رسالی اسلامی) اعجاز و مبارزه طلبی آن است. قرآن در آیات مختلف کسانی را که در وحیانی بودن و الهی بودن آن شک دارند، به مبارزه فرا خوانده است. نتیجه گیری اگر تجربه دینی را نوعی «مفهوم تشکیکی» بدانیم که مرتبه عالی آن با حقانیت، صحّت قطعی، خطاناپذیری و ... «آمیخته» و همراه با رسالت است، اطلاق این واژه بر وحی رسالی اشکالی ندارد؛ و این چیزی بیشتر از جعل یک اصطلاح نیست، اما اگر واژه تجربه دینی را «مفهوم نوعی» بدانیم که خصایص مشترک آن (نقص، شکاکیت، عدم قطعیت، تکرارپذیری، بسط پذیری و تکامل پذیری و...) بر همه مصادیق اش قابل اطلاق است، چنین اصطلاحی بر وحی رسالی روا نیست؛ زیرا وحی رسالی منحصر به انبیا و رسولان الهی است.  نیز نباید فراموش کرد که تصویر مبهم و غیرگویا و تهافت های موجود در کتاب مقدس را نباید نادیده گرفت (تحلیل زبان قرآن، 169)؛ عواملی که متکلمان مسیحی را وادار به تلاش برای جست وجو برای برون رفت از تعارض های موجود کرده است. قرآن کریم، خود اگر نگوییم اصلاً حرفی از تجربه دینی به میان نیاورده است، می توان با جرأت ادعا کرد که از این مقوله حرف کمی در آن به میان آمده است (Daniel A. Madigan, Revelation and inspiration, in: encyclopedia of Quran, PP.  437-447). منابع: 1. استیس، والترترنس، دین و نگرش نوین، ترجمه احمد رضا جلیلی، ویراسته مصطفی ملکیان، حکمت، تهران، 1377، اول. 2. آملی، سید حیدر،جامع الاسرار و منبع الانوار، بیروت، 1426 هـ ق، الاولی. 3. ایان باربور، علم ودین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، مرکز نشر دانشگاهی؛ تهران، 1385، چ پنجم. 4. پترسون، مایکل و دیگران: عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، تهران، 1379 ش، چ سوم. 5. پراود فوت، وین: تجربه دینی، ترجمه وتوضیح عباس یزدانی، کتاب طه، قم، 1383 ش، چ دوم. 6. جان مک کواری، تفکر دینی در قرن بیستم، ترجمه عباس شیخ علی ـ محمد محمد رضایی، مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، قم، 1375، اول. 7. جان هیک، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، انتشارات بین المللی الهدی، تهران، 1381 ش، چ سوم. 8. جوادی آملی، عبدالله، سیره رسول اکرم در قرآن، مرکز نشر اسراء، قم، 1379، دوم. 9. همو، قرآن در قرآن، مرکز نشر اسراء، قم،  1379، چ دوم. 10. همو، معرفت شناسی در قرآن، مرکز نشر اسراء، قم، 1379ش، دوم. 11. همو، وحی و نبوت در قرآن، مرکز نشر اسراء، قم، 1379، چ دوم. 12. همو، تحریر تمهید القواعد، انتشارات الزهراء، 1372 ش، چ اول. 13. همو، قرآن در قرآن، مرکز نشر اسراء، قم، 1379، چ دوم. 14. حامد ابوزید، نصر، معنای متن، ترجمه مرتضی کریمی نیا، طرح نو، تهران، 1381 ش، چ دوم. 15. حسین عظیمی دخت شورکی، معرفت شناسی باور دینی از دیدگاه پلنتینگا، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1385، اول. 16. خرمشاهی، بهاء الدین، پوزیتویسم منطقی، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1378ش، چ دوم. 17. خسرو پناه، عبدالحسین، چیستی علم حضوری و کارکردهای معرفت شناختی آن، ذهن، 1382، ش 15 و 16. 18. زمانی، محمد حسن، مستشرقان و قرآن، مؤسسه بوستان کتاب، قم، 1385، چ اول. 19. ساجدی، ابوالفضل، زبان دین و قرآن، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم،   1385 ش، دوم. 20. سروش عبدالکریم، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسه فرهنگی صراط، 1379 ش، سوم. 21. همو، علم چیست، فلسفه چیست؟، مؤسسه فرهنگی صراط، تهران، 1386ش، چ شانزدهم. 22. همو، مجله آفتاب، «اسلام، وحی و نبوت»، تهران، ش 15. 23. همو، نامه «بشر و بشیر» به آیت الله سبحانی. 24. سعیدی روشن، محمد باقر، تحلیل زبان قرآن و روش شناسی فهم آن، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1383، چ دوم. 25. همو، محمد باقر، تحلیل وحی از دیدگاه اسلام ومسیحیت، مؤسسه فرهنگی اندیشه، قم، 1375، چ اول. 26. صاحبی محمد جواد، سرچشمه های نواندیشی دینی، احیاگران، قم، 1381. 27. طباطبائی، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1422 ق. 28. همو، وحی یا شعور مرموز، بی مکا، چاپخانه حکمت، 1336 ش، چ اول. 29. طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، 1377 ش، چ اول. 30. همو، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران‏، 1372 ش‏، چ سوم. 31. عباسی ولی الله، آیا وحی نوعی تجربه دینی است، پژوهش های قرآنی، 42 ـ 43. 32. همو، لوازم و پیامدهای نظریه ی تجربه دینی، قبسات، فصلنامه علمی، ترویجی در حوزه دین پژوهی، س هفتم، زمستان 81، ش 26. 32. عبدالوهاب بن احمد، الیواقیت و الجواهر فی بیان عقاید الاکابر (فی بیان علوم الشیخ الاکبر محیی الدین بن العربی)، دار احیاء تراث العربی، بیروت، 1418 هـ . ق، الاولی. 33. فاضل لنکرانی، محمد، مدخل التفسیر، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1376، چ سوم. 34. فیروزی، جواد، فرهنگ دینی و اندیشه سیاسی(پیدایش الهیات نوین درمسیحیت) انتشارات امیرکبیر، تهران، 1384 ش، چ اول. 35. قائمی نیا، علیرضا، وحی و افعال گفتاری، قم: 1381، چ اول. 36. القاضی محمد، العصمه فی ضوء المنهج القرآنی، محاضرات، کمال الحیدری، ستاره، قم، 1423 هـ. ق، چ هشتم. 37. قرشى سید على اکبر، تفسیر احسن الحدیث‏، بنیاد بعثت، تهران، 1377 ش‏، چ سوم. 38. قیصری، داود، شرح فصوص الحکم [ابن االعربی]، تحقیق: حسن حسن زاده آملی، بوستان کتاب، قم، 1382 ش، چ اول. 39. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، بی تا. 40. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار،  مؤسسه الوفا، بیروت، 1403 هـ ق. 41. محمد رضایی، محمد، نگاهی به تجربه دینی، قبسات، فصلنامه علمی، ترویجی در حوزه دین پژوهی، سال هفتم، زمستان 81، ش 26. 42. محمد رضایی، محمد و دیگران، جستارهایی کلامی در کلام جدید، انتشارات اشراق، تهران، 1381 ش، چ اول. 43. مصاحب، غلامحسین و دیگران، دائره المعارف فارسی، امیرکبیر، تهران، 1381 ش، چ سوم. 44. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1383 ش، چهاردهم. 45. مطهری، مرتضی مجموعه آثار (وحی و نبوت)، انتشارات صدرا، قم، 1378، هشتم. 46. معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم  القرآن، مؤسسه نشر اسلامی، قم، 1411. 47. همو، شبهات و ردود حول القرآن الکریم، مؤسسه تمهید، قم، 1424هـ.ق، چ دوم. 48. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1374 ش، چ اول‏. 49. نقد و نظر، (تجربه دینی)، فصلنامه فرهنگی، عقیدتی و اجتماعی، سال ششم، تابستان و پاییز 1379، ش 23 ـ 24. 50. هدی الفرقان فی علوم القرآن، غازی عنایه،عالم الکتب، بیروت، 1416 هـ، چ اول. 51. هوردرن، ویلیام، راهنمای الهیات پروتستان، ترجمه طاطه وس میکایلیان، شرکت انتشارات علمی وفرهنگی، 1368 ش، چ اول. 52. وات، مونتگمری، محمد پیامبر و سیاستمدار، ترجمه دارالترجمه ایران، کتابفروشی اسلامیه، 1344 ش. 53. Davis, C, F. The evidential force of religious experience. 54. Dictionary of Beliefs and Religions, wordsworth References, See: Peter Abelard; 55. Daniel A. Madigan, Revelation and inspiration, in: Encyclopedia of Quran, General Editor: Jane Dammen McAuliffe, Leiden-Boston. 56. J. Jensen, Revelation,The Catholic Encyclopaedia, New York: Robert Appleton co, 57. Johannes Deninger, Revelation in: The encyclopedia of religion, Editor in chief: Mircea Eliade, Macmillan Publishing Co. New York. 58. James Alfred Martin, Religious experiences, in: The encyclopedia of religion, Editor in chief: Mircea Eliade, Macmillan Publishing Co. New York. 59. Harold Kincaid, Positivism in social sciences, in: Routledge Encyclopedia of philosophy, General editor Edward Craig, Landon and New York. 60. William P. Alston, “Religious experience” in: Routledge Encyclopedia of Philosophy, Edited by: Edward Craig, Routledge, Landon and New York, 1998. محمد اشرف شجاع/کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث منبع: مجله قرآن پژوهی خاورشناسان شماره 5 انتهای متن/

94/03/05 - 04:42





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن