محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832644889
فارس همزمان با روز ملی مقاومت، ایثار و پیروزی گزارش می‌دهد مروری بر آخرین وداع مادران شهدا با فرزندانشان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس همزمان با روز ملی مقاومت، ایثار و پیروزی گزارش می‌دهد
مروری بر آخرین وداع مادران شهدا با فرزندانشان
همزمان با روز ملی مقاومت، ایثار و پیروزی، با هدف زنده نگه داشتن یاد شهدا، بر آخرین وداع مادران شهدای قزوینی با فرزندانشان مرور می‌کنیم.
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، خاطرات هشت سال دفاع مقدس باید با هدف آشنایی نسل جوان با رزمندگان، شهیدان و جانبازان بیشتر بازگو شود تا آنانی که جنگ تحمیلی را ندیدند، بیشتر با اهداف شهدا آشنا بشوند. از اهداف بازگو کردن خاطرات دفاع مقدس، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان برای قشرهای مختلف جامعه به‌ویژه نسل جوان است تا باورهای دینی و مذهبی مردم تقویت شود. در این راستا بر خاطرات مادران شهیدانی که فرزندانشان را با هدف سربلندی انقلاب اسلامی به جنگ تحمیلی فرستادند که امروز ما در آرامش و امنیت زندگی کنیم، مرور می‌کنیم. رفتن به مزار پسرم را ترک نمی‌کنم صغری جلیل‌زاده مادر شهید حبیب‌الله یزدی ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار فارس در قزوین می‌گوید: حبیب‌الله جبهه بود که من برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد رفتم، گویا وقتی من در مشهد بودم او به مرخصی می‌آید و می‌بیند من نیستم. خلاصه از طرق مختلف شماره تلفن مسافرخانه‌ای که ما، در آن ساکن بودیم را پیدا کرده و به من زنگ زد. وی ادامه داد: ما آخرین حرف‌هایمان را تلفنی با هم در میان گذاشتیم ابتدا ناراحت شدم از اینکه پسرم آمده مرخصی و من در قزوین نیستم اما توی گوشی تلفن، آن حرف‌هایی که به صورت حضوری رویمان نمی‌شد بگوییم، به هم گفتیم. مادر شهید حبیب‌الله یزدی بیان کرد: پسرم حال خاصی داشت، من هم خیلی نگران بودم و او در تماس تلفنی با من این موضوع را به خوبی حس کرده بود، قبل از اعزامش رفته بود نزد همسایه سفارش کرده بود که مواظب من باشند. جلیل‌زاده اضافه کرد: بعد از شهادت حبیب‌الله از ناراحتی زیاد دو هفته سر قبرش نرفتم. بعد از این مدت پسرم به خوابم آمد و گله کرد و پس از آن هر هفته، رفتن به مزار پسرم را ترک نمی‌کنم. سرباز شهید حبیب‌الله یزدی در تاریخ 14 آذرماه سال 43 در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش محمدجعفر، کشاورز بود و مادرش صغرا نام داشت، تا چهارم متوسطه در رشته تجربی درس خواند، به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. این شهید بزرگوار بیستم فروردین 65، در سومار بر اثر اصابت سهوی گلوله به سر شهید شد، مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. رقیه جباری برزگر مادر شهید محمود جباری برزگر ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار فارس در قزوین می‌گوید: محمود یک سال و نیم بود که خدمت سربازی‌اش را در جبهه‌ها انجام داده بود آخرین باری که به مرخصی آمد نگذاشت او را تا محل اعزامش همراهی کنیم پس من به اتفاق نامزدش او را تا سر کوچه بدرقه کردیم و او رفت. وی افزود: وقتی قرآن را گرفتم که از زیر قرآن بگذرد نگاهی کرد و گفت مرا حلال کنید، این حرف را که زد به دلم افتاد که آخرین وداع ما با اوست، اخلاق و رفتارش طوری شده بود که داد می‌زد ماندنی نیست. مادر شهید محمود جباری برزگر بیان کرد: روزهای آخر حرف‌هایی می‌زد که تا آن لحظه از او نشنیده بودم، صحبت از اخلاق اسلامی و رعایت آن، اسراف نکردن، به فکر مستضعفان بودن و خیلی حرف‌های دیگر که همگی نشان از رفتنش داشت. جباری برزگر ادامه داد: من هنوز قرآن را نگه داشته بودم که او از ما دور شد و من متحیر در رفتار او بودم که تا به خود بیایم، پیکر قشنگش را از پنجوین عراق آوردند محمود در عملیات والفجر 4 به شهادت رسیده بود. سرباز شهید محمود جباری برزگر در تاریخ سوم مرداد ماه سال 39 در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش مختار و مادرش رقیه نام داشت، تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت، به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت، این شهید بزرگوار سال 62 به شهادت رسید، مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. معصومه انبارلوئی مادر شهید حجت‌الله خمسه‌ای ضمن بیان خاطرات فرزندش به خبرنگار فارس در قزوین می‌گوید: دفعات قبلی که حجت‌الله را به اتفاق همسرش بدرقه می‌کردیم، تا سپاه می‌رفتیم و میوه و شیرینی برایش می‌بردیم اما آن روز چون فرزند کوچکم سرخک گرفته بود با او در خانه خداحافظی کردیم. وی ادامه داد: به هنگام رفتن چند بار تکرار کرد که مادر حلالم کن و برایم شهادت آرزو کن. خلاصه حرف‌هایی می‌زد که هیچ وقت نمی‌گفت، 14 روز از رفتن حجت‌الله گذشته بود که تلفنی تماس گرفت من و عروسم حسابی با او صحبت کردیم پشت تلفن هم تکرار می‌کرد، مادر دعایم کنید تا شهید شوم. مادر شهید حجت‌الله خمسه‌ای عنوان کرد: گوشی را که به عروسم دادم یک خودکار و کاغذ برداشت و مطالبی را که حجت‌الله می‌گفت، یادداشت می‌کرد، مطالب زیادی نوشت، من متوجه نشدم چه حرف‌هایی زده بود، اما دیدم عروسم دارد گریه می‌کند و هر چه اصرار کردم به من نگفت که او چه گفته است. انبارلوئی اضافه کرد: درست دو روز بعد صبح زود از پایگاه زینبیه آمدند و وصیت‌نامه حجت‌الله را تحویل دادند و به دنبال آن جنازه‌اش را آوردند. با یک شانه محاسنش را شانه زدم و با عطر گل محمدی عطرآگینش کردم و گریه بود که امانم را می‌برید. کارگر شهید حجت‌الله خمسه‌ای در تاریخ چهار اردیبهشت سال 43 در روستای نظام‌آباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش فضل‌الله و مادرش معصومه نام داشت، تا دوم راهنمایی درس خواند، کارگر بود، سال 63 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد، از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. این شهید بزرگوار ششم دی 65 در ام‌الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد، مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد. در بخشی از وصیت‌نامه شهید خمسه‌ای آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم. گواهى میدهم که جز خداى یکتا، آفریننده زمین و آسمان و آفرینندههاى هستى، خدایى نیست. و شهادت میدهم که اوست مرا از نیستى به هستى آورد. سپاس خداى را که ما را از نیستى به هستى آورد و تمام نعمتهاى خویش را بر ما افزون بخشید و بار خدایا! تو را ستایش که مخصوص تو است و ستایش تو را که انسان‌ها را در میان آنها هدایت‌کنندگانى و راهبرانى از میان همان‌ها فرستادى، پس چه کسى در روز حساب اعتراض می‌کند که من در دنیا رهبر و هدایتکنندهاى نداشتم. اى مادر مهربان! از زحماتى که در طول زندگى براى رشد و تربیت من تحمل کردى سپاسگزارم. از شما تشکر میکنم که مرا طورى بار آوردى که راه راست را انتخاب کنم، از شما پوزش میطلبم و اکنون من که اسیر این دنیا بودم با کوله بارى از گناه این مسافرخانه موقتى را ترک میکنم و از خدا میخواهم که با این سینه ذلیل و حقیر با فضلش معامله کند و حال که دست خالى میروم، امیدوارم این جان مرا در راه خودش قبول کند. نصیحتى براى همسرم؛ اى همسرم! که مدت 15 ماه با من زندگى کردى تو برایم همسر که نه بلکه یار من بودى که در تمام مراحل زندگى کمکم کردى. در کلیه سختیها و ناراحتیها صبر پیشه کردى، همسرم! راهى را پیش بگیر که خاندان عصمت و طهارت پیش گرفتهاند. اگرچه دورى من براى تو سخت است، اما این را بدان، این خداست که به این کار راضى بوده، پس من و تو هم باید به رضاى خدا راضى باشیم. انشاءالله، این بنده حقیر را میبخشید. گفتنی است؛ بازگو کردن خاطرات شهدا، جانبازان و رزمندگان می‌تواند فرهنگ ایثار و شهادت را بیشتر در جامعه ترویج بدهد که تحقق این مطلب، قشرهای مختلف جامعه به‌ویژه جوانان را در برابر فرهنگ بیگانه بیمه می‌کند. رسیدن به این هدف، ضرورت بازگویی خاطرات را در جامعه دو چندان می‌کند که باید بیش از گذشته ارتقاء یابد. ============= گزارش از زهرا محبی ============= انتهای پیام/77009/ق40
94/03/03 - 12:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]
-
گوناگون
پربازدیدترینها