واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
بیاعتمادی و قطار انتظارات وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - میگویند معلمی خیلی اصرار میکرد که دانشآموزی حرف «الف» را بنویسد ولی او طفره میرفت و وقتی از او دلیل این امر سؤال شد، گفت اگر «الف» را بنویسم، باید تا «ی» بروم. ظرف یکی، دو هفته گذشته، تعدادی از مقامات غربی مسئله بازرسی از تأسیسات غیرهستهای و نظامی ایران را بهعنوان روند راستیآزمایی تفاهم احتمالی ایران و غرب مطرح کردند تا به ادعای آنان، ایران راه گریزی برای پیگیری اهداف نظامی در تأسیسات هستهای خود نداشته باشد. البته تا زمانیکه همچنان بیاعتمادیهای بین ایران و غرب و مشخصا آمریکا ادامه یابد، تداوم طولی و عرضی چنین درخواستها و ادعاهایی دور از انتظار نیست و هرروز باید منتظر مطرحشدن یکی از این خواستهها بود.
بهدنبال همین سخنان مقاماتمسئول غربی بود که شاهد موجی از حساسیتها و موضعگیریها در ایران بودیم ولی جا دارد از زوایای گوناگونی به این موضوع پرداخته شود. در درجه اول، به نظر میرسد درخواست برای بازرسی از تأسیسات غیرهستهای و نظامی، جدی است و از آن بهعنوان یکی از شروط تفاهم و توافق یاد میشود. اما آیا آنها صرفا نشان میدهند که جدی هستند تا امتیاز بیشتری بگیرند یا واقعا جدی هستند و این خواسته میتواند احتمال رسیدن به توافق را کاهش دهد. این را باید با اطلاعات دقیق ناشی از بررسی روند مذاکرات و آنچه در پشت درهای بسته در مذاکرات میگذرد و کمتر به رسانهها و محافل کارشناسی و مطالعاتی کشور رسوخ پیدا میکند، سنجید و پیشبینی و تجزیه و تحلیل کرد. صادقانه بگویم؛ معتقدم گروه کشورهای غربی در ١+٥ در بازرسی صنایع نظامی ایران جدی هستند و این اعتقاد ناشی از تحلیل من از اهداف غرب و آمریکا در مقابل ایران است. آمریکا بهدنبال تغییر رفتار ایران است و برای راستیآزمایی تفاهم احتمالی آتی، مبحث بازرسی تأسیسات غیرهستهای و نظامی را مطرح میکند ولی در تبیین اهدافش صداقت وجود ندارد و راستیآزمایی ظاهر قضیه است. غرب در کنار دستیابی به اطلاعات پروژههای نظامی ایران درصدد پیداکردن ابعاد احتمالی نظامی تأسیسات هستهای است. زیرا قدرت صنایع موشکی ایران و تفوق ایران بر همسایگان خود در این زمینه غرب را وسوسه میکند با کسب چنین اطلاعاتی، میزان ضربهپذیری ایران را افزایش دهد و همین امر باعث نشاندادن حساسیت از سوی ایران شد. در روند پرخطر و مملو از سنگلاخ مذاکرات ایران و غرب، هر موضوع حتی کوچکی بهدلیل حساسیت عمومی و دیدگاه روانشناختی مردم و مسئولان ایرانی میتواند مذاکرات را به بنبست بکشاند. در چنین روندهایی مسائل کوچکتر و کماهمیتتر از مسائلی که بهصورت دغدغه عمومی درآمده است، مطرح است، چنین مواردی نیز میتواند هم در روند آغاز شده وقفه یا انحراف ایجاد کند و هم مذاکرات را به بنبست بکشاند. مشکل اینجاست که در چنین مواردی دو طرف از دو موضع متفاوت به چنین موضوعاتی نگاه کرده و به نظر میرسد برای حل مسئله پیشرو طراحی متدولوژیک صورت نگرفته است که باعث تلفکردن زمان و هدردادن منابع و طولانیشدن بیمورد مذاکرات میشود. بهطورمثال آنچه تاکنون دیده شده است، دو طرف حاضر نشدهاند ابتدا براساس یک متدولوژی یا روششناسی علمی و منطقی تعریفی از مسئله و مشکل و زمینههای آن ارائه دهند. تعبیه این روششناسی باعث میشود ابتدا از یک موضع واحد به این مسئله نگاه کنند و در ضمن هر طرف دغدغههای طرف مقابل را مدنظر قرار دهد تا راهحلی پیدا شود. طرح موضوع در سطح رسانهها توسط وزیر دفاع آمریکا و سپس رئیسجمهور این کشور نشاندهنده اهداف دیگری از سوی غرب برای مطرحکردن این موارد بوده و نیاز به تعمق دارد. ولی از آنجا که تحلیلگران فاقد اطلاعات دقیق ناشی از روندی هستند که در مذاکرات دنبال شده است، بنابراین فقط باید گمانهزنی کنند و کمتر میتوانند راهکار یا سناریویی برای کمک به بهبود فضای مذاکرات ارائه دهند. منبع: روزنامه شرق مورخ 30.2.94
شنبه 2 خرداد 1394 - 19:23:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]