واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: دهه چهارم انقلاب و اختلاف دو قرائت فرهنگی و اجتماعی در میان روحانیون
به نظر میرسد در دهه چهارم انقلاب، جدلهای فرهنگی و اجتماعی آغاز شده است. از این رو احساس می شود پس از چالش بر سر توسعه اقتصادی و سیاسی، توسعه فرهنگی و اجتماعی مورد مناقشه واقع شده است
به گزارش نامه نیوز، مصطفی داننده در عصر ایران نوشت:
سخنرانیهای حسن روحانی در مورد نقش پلیس در اجرای قوانین اسلام و تذکرات پی در پی هاشمی رفسنجانی در مورد برخوردهای شدید با مسائل دینی و اجتماعی و واکنش برخی از علمای قم و رئیس مجلس خبرگان و گلایه آنها از بی توجهی دولت در زمینه نهی از منکر حکایت از اختلاف عمیقی در میان نسل اول انقلاب در زمینههای فرهنگی و اجتماعی دارد.
طی سالهای گذشته اختلافات این دو تفکر بیشتر سیاسی بود و حجم این اختلافات به حدی بود که اجازه نمیداد این شکاف فکری خود را نمایان کند اما امروز با توجه به قرار گرفتن حسن روحانی در راس قوه مجریه و تبیین اندیشهاش برای جامعه، این اختلاف خود را آشکار کرده است. اختلافاتی که به نظر میرسد از روزهای ابتدایی انقلاب تا به امروز سر به مهر باقی مانده بود و امروز در دهه چهارم انقلاب زمینه ساز منازعه بزرگان نظام شده است.
در ابتدای انقلاب نهادسازی و مقابله با مشکلات سیاسی و اجتماعی یک کشور تازه انقلاب کرده باعث شد تا سران انقلاب بر سر مسائل اجتماعی و فرهنگی اتفاق نظر داشته باشند. شاید بهتر بتوان گفت حضور جریانهایی که با کلیت روحانیت اختلاف داشتند باعث شده بود نسل اول انقلاب به اختلاف نظرهای داخلی خود که گاه سرمنشا تفاوت دیدگاه در مسائل داشت، نپردازند.
بعد از آن، جنگ و بحرانهای آن و بسیج عمومی برای دفاع از کشور اجازه رشد این اختلافات را نمیداد و اگر اختلافی نیز بود در نحوه اداره کشور و مسائل سیاسی خلاصه میشد. توسعه اقتصادی، مسئله دیگری بود که اجازه نداد این تفاوت دیدگاه خودنمایی کند و اکثر جریانهای سیاسی به دنبال نهادینه کردن نظرات اقتصادی خود بودند. برخی از بازار آزاد و نگاه لیبرالی دفاع میکردند و عدهای دیگر طرفدار اقتصاد سنتی بودند. شرایط کشور بعد از جنگ چنین شرایطی را میطلبید اما این نگاه باعث شد تا بسیاری از مسائل پشت توسعه اقتصادی گم شوند و زمینه ساز بروز ناهنجاریهایی اجتماعی و فرهنگی در کشور شود. همین معنا زمینه ساز ظهور دوم خرداد و تلاش برای رسیدن به توسعه سیاسی شد. منتقدان هاشمی رفسنجانی و سیاستهای اقتصادی دولت او، با شعار توسعه سیاسی به قدرت رسیدند. آنها در مهم ترین اقدام خود به دنبال مشخص کردن خطوط حاکمیت با مردم بودند و میخواستند دموکراسی غربی را با جمهوری اسلامی تطبیق دهند.طرفداران توسعه سیاسی به دلیل مقاومتهای طرف مقابل نتوانستند به اهداف خود برسند بلکه میتوان گفت از مسیر خود نیز خارج شدند. این خروج از مسیر توسعه سیاسی، زمینه ظهور محمود احمدی نژاد را فراهم کرد که نه طرفدار توسعه سیاسی بود و نه توسعه اقتصادی.
احمدی نژاد به حکومت کردن، نگاه سنتی داشت و تلاش میکرد مشکلات جامعه را در لحظه حل کند و چندان کاری به علل وقوع مشکلات و تبعات آینده آن نداشت. این شیوه مدیریت، مشکلات فرهنگی و اجتماعی کشور را دو چندان کرد و شکاف میان جوانان و حاکمیت در زمینههای فرهنگی از جمله رفتار اجتماعی در سطح جامعه که در سبک لباس پوشیدن متبلور شده بود را افزایش داد.
حالا در دهه چهارم انقلاب درباره فرهنگ دو صدا از حاکمیت شنیده می شود. صدایی که طرفدار برخورد سلبی است و صدایی که برخورد سلبی را زمینه ساز بروز مشکلات فراوان برای کشور میداند. این اختلاف فکری و مبنایی میان نسل اول انقلاب نوعی دو دستگی را در ذهن ترسیم کرده است. هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، ناطق نوری، سیدمحمد خاتمی به عنوان رهبران جریان ضد سلبی در مسائل فرهنگی توانستهاند لایه های متنوعی از قشر جوان را که همان نسل سوم انقلاب اند با خود همراه کنند. این افراد برخوردهای پلیسی در مسائل فرهنگی را نمیپسندند و تلاش میکنند مسیری به غیر پلیس را برای حل این مسئله پیدا کنند. آنها حتی با ورود نیروهای سازماندهی شده برای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه مخالف اند. این جریان معتقد است حضور این افراد زمینه ساز بروز ناهنجاریهای اساسی در کشور خواهد شد و حضور افرادی به عنوان ناهیان منکر در جامعه به یک بیاعتمادی بزرگ دامن می زند.
در طرف مقابل نیز محوریت بر عهده آیات یزدی و مصباح و حجج الاسلام احمد خاتمی و علم الهدی و برخی از علمای حوزه علمیه قم است. آنها به شدت معتقد با برخورد سلبی در مسئله فرهنگی هستند. آنها بر این باورند که نظام باید به هر شکل ممکن قوانین اسلامی را در زمینههای فرهنگی و اجتماعی به ویژه حجاب را اجرا کند. مسئله گشت ارشاد و ایجاد گشتهای نهی از منکر نمونهای از این اندیشه است. انصارالله حزب الله و بخشی از لایه های سنتی تر به شدت خواستار اجرای حداکثری شریعت و نه اجرای حداقلی قوانین در کشور هستند. تظاهرات بعد از نماز جمعه سراسر کشور نمونه بارز این معناست. به نظر میرسد در دهه چهارم انقلاب، جدلهای فرهنگی و اجتماعی میان نحله های مختلف آغاز شده است. به نظر میرسد بعد از توسعه اقتصادی و سیاسی، زمینه برای رسیدن به توسعه فرهنگی و اجتماعی در دولت تدبیر و امید کلید خورده است. عدم توازن در رسیدن به توسعه در کشور باعث شده است مردم در هر دهه، طعم تجربهای تازه را بچشند، تجربهای که معمولا هیجان در آن غالب است و باید دید این جدل تازه در کشور با برتری کدام یک از این دو جریان به پایان خواهد رسید.
منبع: عصر ایران
۰۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]