واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
جنایت والدین مقابل چشم نوزاد 6 ماهه!
روز گذشته خودروهاي پليس آگاهي مقابل يک منزل مسکوني در بولوار طبرسي شمالي 25 توقف کردند. لحظاتي بعد متهم به قتل 20 ساله به محل ارتکاب جرم هدايت شد. قرار بود او پس از آن که اظهارات متناقضي را درباره چگونگي وقوع جنايت عنوان کرده بود اين بار حقيقت ماجرا را در حضور قاضي سيد جواد حسيني بيان کند.
روزنامه خراسان: روز گذشته خودروهاي پليس آگاهي مقابل يک منزل مسکوني در بولوار طبرسي شمالي 25 توقف کردند. لحظاتي بعد متهم به قتل 20 ساله به محل ارتکاب جرم هدايت شد. قرار بود او پس از آن که اظهارات متناقضي را درباره چگونگي وقوع جنايت عنوان کرده بود اين بار حقيقت ماجرا را در حضور قاضي سيد جواد حسيني بيان کند.
همسر متهم نيز درحالي که نوزاد 6ماهه اي را در آغوش مي فشرد کنار شوهرش قرار گرفت و گفت: من در ارتکاب قتل نقشي نداشتم اما در بستن پاهاي مقتول و دفن جسد او به همسرم کمک کردم.
در آغاز بازسازي صحنه قتل، ابتدا کارآگاه پهلوان خلاصه اي از محتويات اين پرونده جنايي را شرح داد و سپس متهم مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت و ضمن معرفي خود گفت: به مواد مخدر صنعتي اعتياد داشتم و همه لوازم زندگي ام را فروخته بودم. شب حادثه نقشه اي براي سرقت يک خودرو کشيدم و آن را با همسرم در ميان گذاشتم. صبح روز بعد از خانه بيرون آمدم و پس از آن که مقداري شيشه در کنار دوستانم کشيدم به منزل بازگشتم. وقتي مواد مي کشيدم احساس مي کردم 10نفر را حريف هستم. آن روز با يک تاکسي و به همراه همسرم به جمعه بازار خودرو رفتيم.
او در پاسخ به سوال قاضي که چرا همسرت را با خود بردي ؟ گفت: قيافه من خيلي تابلو بود و مي ترسيدم که مالک خودرو به من اعتماد نکند به همين خاطر همسرم را بردم تا موضوع خريد يک خودرو خيلي طبيعي جلوه کند. وقتي به جمعه بازار رسيديم يک پرايد مدل بالا توجهم را جلب کرد اما مالک آن درشت هيکل بود ولي من تصميم خودم را گرفته بودم.
به بهانه نوشتن قولنامه در منزل به او گفتم من همه لوازم خانه ام را براي خريد خودرو فروخته ام و پول نقد دارم مي تواني به منزل من بيايي تا قولنامه را بنويسيم و پولت را بدهم! متهم ادامه داد: با اين بهانه او را به طبرسي شمالي و منزل اجاره اي ام کشاندم از قبل تصميم به قتل نداشتم بلکه به همسرم گفته بودم ابتدا ضربه اي با بيل به سرش مي زنم وقتي بيهوش شد خودرو را سرقت مي کنم و دست و پايش را مي بنديم سپس با صاحبخانه تماس مي گيريم که به منزلش برود و او با ديدن آن صحنه، راننده را نجات مي دهد و ماهم با استفاده از همين فرصت فرار مي کنيم اما آن روز وقتي او وارد خانه شد ناگهان چاقويم را بيرون کشيدم و از پشت سر ضربه اي به او زدم او کنار بخاري منزل افتاد ،نفهميدم چند ضربه ديگر زدم ولي چشم هايش رهايم نمي کرد به هر طرف که مي رفتم چشم هاي او به همان طرف نگاه مي کرد از اين وضعيت ترسيده بودم که پلاستيکي را به سرش کشيدم و شال و روسري همسرم را دور صورتش بستم.بعد از آن هم با کمک همسرم دست و پاهايش را بستم تا اگر زنده شد مرا نکشد!
در اين هنگام قاضي ويژه قتل عمد پرسيد: زمان جنايت فرزندت کجا بود؟ متهم پاسخ داد: او را کنار تلويزيون گذاشته بوديم ولي او نگاه مي کرد! جوان 20ساله در ادامه اعترافاتش افزود: وقتي او جان سپرد جسدش را با کمک همسرم به داخل آشپزخانه کشانديم و با هم بيرون رفتيم من 50 هزار تومان که در کيف مقتول بود را برداشته بودم که با آن کلنگ و اسيد خريدم و دوباره به منزل بازگشتيم. گوشه اتاق پذيرايي را حفر کرديم و جسد را درون آن قرار داديم. همسرم نمي توانست صحنه ريختن اسيد روي جسد را ببيند به همين خاطر او به داخل آشپزخانه رفت و من پس از آن که اسيدها را روي جسد ريختم آن را دفن کردم ولي مقداري از خاک ها اضافه آمد که آن ها را هم در آشپزخانه تلنبار کردم.
سپس با برداشتن مدارک خودرو به منزل يکي از بستگانمان در کاشمر رفتيم و من ضبط خودرو را فروختم. چند روز بعد هنگامي که قصد داشتيم از جاده قديم به نيشابور برويم مورد ظن پليس قرار گرفتيم و دستگير شديم. الان هم بسيار از کارم پشيمانم اما مواد مخدر تمام زندگي من شده بود و آن زمان چيزي نمي فهميدم. گزارش خراسان حاکي است: همسر 18ساله متهم نيز ا ظهارات همسرش را تاييد کرد و بدين ترتيب آنان براي سير مراحل قانوني روانه زندان شدند.
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۸:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]