تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815532581
نگاهی به بازتاب‌های خطای راهبردی ورود سعودیها به جنگ در یمن
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نگاهی به بازتاب‌های خطای راهبردی ورود سعودیها به جنگ در یمن
کارشناسان امور استراتژیک از ورود عربستان سعودی به جنگ در یمن به عنوان «خطای راهبردی سعودیها» یاد می‌کنند، در حالی که امکان در امان ماندن آنها از بازتاب‌های چنین تجاوزی نیز وجود ندارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزارش فارس، تجاوز رژیم سعودی و هم پیمانانش در قالب ائتلاف سعودی ضد یمن همچنان ادامه دارد. بسیاری از ناظران به نتایج این تجاوز که در ابتدا تحت عنوان «طوفان قاطع» و سپس در قالب «بازگرداندن امید» دنبال می‌شود، خوشبین نیستند و آن را اشتباه بزرگ عربستان سعودی عنوان می‌کنند؛ از جمله «حسن احمدیان»، تحلیلگر امور منطقه که نه تنها این تجاوز عربستان سعودی را خطای استراتژیک توصیف می‌کند، بلکه در مقاله‌ای که روزنامه «السفیر» چاپ بیروت آن را منتشر کرد، به بررسی بازتاب‌های این خطای استراتژیک سعودی می‌پردازد. السفیر در این خصوص می‌نویسد: هنگامی‌که عملیات نظامی مانند «طوفان قاطع» آغاز می‌شود، می‌توان پیش بینی کرد که در پس این عملیات تغییراتی استراتژیک نهفته است که مجریان آن در صدد محقق کردن آن هستند. اما در عین حال کارشناسان امور استراتژیک بخوبی می‌دانند، در وضع هر استراتژی و مشخص کردن اهداف آن، باید راه‌هایی برای خروج از آن استراتژی یا تغییر آن در صورت با مانع مواجه شدن آن در مرحله اجرا در نظر گرفت. استراتژی به معنای حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر بدون مواجه شدن با مشکل یا چالش و مانع نیست، چون در این تردید وجود ندارد، دستیابی به هر هدفی با مشکلات و موانعی مواجه است و استراتژیی سودمند و قدرتمند است که راه‌های خروج در صورت عدم امکان تحقق اهداف را در نظر گرفته باشد. نادیده گرفتن این موضوع اغلب منتهی به شکست استراتژیک و به بار آمدن فجایعی می‌شود که امکان مقابله با آنها و یا جلوگیری از وقوع آنها وجود ندارد. یمن کشور بحران‌ها یمن را به کشور بحران‌ها می‌شناسند و معروف است، حاکمان این کشور و رؤسای مناطق مختلف برای ادامه بقای خود بخشی از این بحران‌ها را خود خلق می‌کردند. اوج بحران‌های یمن انقلاب مردمی این کشور در سال 2011 میلادی بود که براندازی حکومت «علی عبد الله صالح» را پس از سه دهه در پی داشت تا پس از آن طرح شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان سعودی ارائه شود که داعیه حل بحران یمن و آغاز دوره انتقالی در این کشور را داشت، طرحی که با مخالفت برخی از طرف‌های یمنی مواجه شد، چون بر این باور بودند، هدف این طرح تحریف انقلاب یمن و غلبه بر آن است. مرور زمان ثابت کرد که مخالفان این طرح بر حق بوده‌اند، چون با اجرای این طرح انقلاب یمن از انقلابی مردمی به انقلابی صوری تغییر شکل داد و در این راستا «عبد ربه منصور هادی» به عنوان رئیس جمهوری جدید به جای صالح قدرت را در یمن در دست گرفت. پایان یافتن دوره ریاست جمهوری هادی و تمدید دوره ریاست جمهوری وی، در کنار سیاست‌هایی که اتخاذ کرده بود، نه تنها از مشکلات کشور نکاست، بلکه یمن را وارد دوره‌ای بحرانی‌تر از گذشته کرد که منتهی به قیام جنبش «انصار الله» و گسیل شدن آنها به «صنعا»، پایتخت یمن و در دست گرفتن اداره امور کشور شد. آغاز نگرانی‌های عربستان سعودی از اینجا بود که تحولات یمن موجبات نگرانی عربستان سعودی را فراهم آورد، به ویژه آنکه ریاض همواره تلاش داشت، با حفظ و ادامه بحران‌های یمن این کشور را ضعیف و ناتوان نگه دارد و در یمن کسی را نمی‌توان یافت که توصیه «ملک عبد العزیز»، بنیانگذار پادشاهی سعودی به فرزندانش را فراموش کرده باشد که بر ضعیف نگه داشتن یمن تاکید کرده بود تا مبادا یمن قدرتمند خطری برای عربستان سعودی ایجاد کند. از این حیث قدرت یافتن جنبش انصار الله و هم پیمانانش در یمن موجبات نگرانی بسیاری برای سعودیها فراهم آورد و این نگرانی استراتژیک ریاض را به اقدامی واداشت که بسیاری را در منطقه غافلگیر کرد. اما همانند دیگر قضایا، حکمت و تدبیر این اقدام سعودی به مهمترین موضوع مورد بحث رسانه‌های عربی وابسته به ریاض و شیوخ عرب حوزه خلیج فارس تبدیل شد. در حالی که تأملی در حقایق جاری فاصله حقیقت و رسانه را آشکار می‌کند. دور شدن افق‌های تحقق اهداف سعودی جدای از تبلیغات و دروغ پردازی‌های رسانه‌ها، حمله به یمن طی هفته‌های گذشته آشکار ساخت، هر روز که می‌گذرد امید سعودیها برای دستیابی به اهداف مورد نظر در یمن که آن را ساده و آسان می‌انگاشتند، کم رنگ می‌شود، چون نه تنها ارتش یمن و کمیته‌های دفاع مردمی و جنبش انصار الله از مواضع خود عقب ننشستند، بلکه در بسیاری از مناطق جنوبی و شرقی یمن پیشروی‌های چشمگیر و مهمی را محقق کردند. اینگونه بود که برداشت‌ها و تصورها تغییر کردند تا به تبع آن اهداف تجاوز به یمن نیز تغییر کند. به این ترتیب اهداف رسانه‌های عربی مرتجع از واداشتن انصار الله به عقب نشینی از مواضع خود و مناطقی که به سمت آنها پیشروی کرده بودند، به واداشتن انصار الله به نشستن پای میز مذاکره و از سرگیری گفت‌وگوها تغییر کرد. از این چرخش موضع به راحتی می‌توان دریافت که عربستان سعودی به دنبال یافتن راه خروج آبرومندانه از بحران یمن است و خیلی زود شاهد خواهیم بود که عربستان سعودی و هم پیمانانش در ائتلاف سعودی ضد یمن میانجیگری عمان و یا الجزایر برای پایان دادن به این بحران را خواهند پذیرفت، اما کارشناسان امور استراتژیک به خوبی می‌دانند، ورود به عرصه نظامی بسیار راحت‌تر از خروج از این عرصه آن هم بدون ایجاد تغییر و تحولاتی است که منافع کشورهای متجاوز را به خطر بیاندازد. از این حیث می‌توان بازتاب‌های تجاوز ائتلاف سعودی علیه یمن را در موارد زیر ملاحظه کرد: یک: شکست عربستان سعودی و متحدانش در یمن منجر به بازگشت گسترده آمریکا به منطقه نخواهد شد. هم اکنون برهمگان آشکار شده است، با توجه به بحران‌های حاکم بر منطقه خاورمیانه آمریکا درپی کاستن حضور خود در این منطقه و محدود کردن آن است. اگر این حقیقت را در نظر داشته باشیم و آن را در کنار این واقعیت قرار دهیم که جنگ در یمن دیر یا زود با شکست متجاوزان همراه خواهد بود، برای آمریکا گزینه‌ای باقی نمی‌ماند، جز اینکه در متحدان منطقه‌ای خود بازنگری کند و روی به بازیگران منطقه‌ای بیاورد که مسئولیت پذیرتر از عربستان سعودی باشند. از این منظر عربستان سعودی ناخواسته بر ثقل استراتژیک ایران در منطقه و در نگاه غرب و آمریکا افزوده است. دو: شکست عربستان سعودی در یمن بر نگرانی‌های استراتژیک غرب و آمریکا از هرگونه تحرک سعودیها در آینده در منطقه خواهد افزود. آشکار است که تحرکات عربستان سعودی در افغانستان و حمایت این کشور از برخی جریان‌های تروریستی تکفیری منجر به ظهور «القاعده» در افغانستان شد، همانگونه که حمایت از طرفدارانش در عراق ظهور و شکل گیری «دولت اسلامی عراق» و در سوریه تشکیل «داعش» و گروه‌های وابسته به آن را درپی داشت. براین اساس آشکار است، یکی از مهمترین نتایج تجاوز این کشور به یمن افزایش قدرت و گستره نفوذ القاعده و گروه‌های وابسته به داعش در یمن است، به همین دلیل می‌توان پیش بینی کرد که آمریکا محدودیت‌هایی برای آزادی عمل استراتژیک عربستان سعودی در سراسر منطقه و از راه‌های مختلف قائل شود. سه: نتایج جنگ در یمن موجب نفرت بیش از پیش غرب و آمریکا از عربستان سعودی خواهد شد، چون این باور در آنها شکل می‌گیرد که سعودیها بازیگر بی‌مسئولیتی هستند که اصول بازی را نمی‌دانند و در این بین قطعنامه صادر شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت یمن تنها بیانگر حیرت و سرگردانی غرب در برابر حوادث جاری در یمن و عدم آگاهی از حقایق جاری در عرصه و نتایج واقعی جنگ عربستان در این کشور بود. آشکار است، آمریکا در پی اداره بحران‌های منطقه است و از این حیث پس از آگاهی از نتایج استراتژیک این جنگ، به سرعت از گزینه‌های عربستان سعودی در یمن دور خواهد شد و این دوری به سود عربستان سعودی نخواهد بود. چهار: شیوه اداره بحران یمن توسط سعودیها بی‌شک موجب افزایش وحدت و انسجام جبهه ضد سعودی در داخل یمن خواهد شد، جبهه‌ای که مخالف سیطره عربستان بر تصمیم گیری‌ها یمن و ترسیم آینده آن است. یمنی‌ها از یک سو شاهد نابودی کشور خود و ساختارهای زیر بنایی‌اشان توسط عربستان سعودی هستند، بدون آنکه این کشور اهداف مورد نظر خود در یمن را محقق کرده باشد که این نفرت بیش از پیش یمنی‌ها از سعودیها را به دنبال دارد و از سوی دیگر وضعیت هم پیمانان عربستان سعودی در دادن رای مثبت به قطعنامه ضد یمنی شورای امنیت سازمان ملل را ناشی از کوتاه بینی استراتژیک این کشورها دانست که بعد به آن پی برده باشند و این موجب روی گردانی این کشورها از عربستان سعودی و عملیات طوفان قاطع این کشور خواهد شد. پنج: تجاوز عربستان سعودی علیه یمن در قالب عملیات طوفان قاطع نه تنها نگرانی‌هایی برای خود سعودیها ایجاد می‌کند، بلکه این نگرانی‌ها به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز سرایت خواهد کرد. آشکار است، مماشات کشورهای عربی کوچک شورای همکاری خلیج فارس با تصمیم عربستان سعودی در تجاوز به یمن تنها از روی بیم و ترس این کشورها از عربستان سعودی است و مشترک بودن نگرانی‌های این کشورها با سعودی‌هاست. شش: می‌توان پیش بینی کرد که عربستان سعودی به گزینه تقسیم یمن روی بیاورد تا به این طریق تا جای ممکن از تبعات شکست استراتژیک خود در این کشور بکاهد. اما روی آوردن سعودیها به این گزینه دستاوردهای اندک و زیان‌های بسیاری برای آنها به همراه خواهد داشت، از جمله اینکه عربستان سعودی در این گزینه باید از مشروعیت مورد ادعایش در خصوص عبد ربه منصور هادی چشم پوشی کند. همانگونه که روی آوردن سعودیها به این گزینه به معنای انسجام و اتحاد بیش از پیش یمنی‌ها و کنار نهادن اختلافات موجود میان آنها در برابر عربستان سعودی است. خلاصه سخن از آنچه گذشت، می‌توان برداشت کرد، استراتژیست‌های ناکارآمد و بی‌تجربه عربستان سعودی، این کشور را درگیر قضیه‌ای کردند که گزینه‌های سخت و نفس گیری را پیش روی سعودیها قرار داده و امکان خروج آسان از این جنگ بدون تحقق اهداف اعلام شده را غیر ممکن ساخته است. بی‌شک خروج عربستان سعودی از جنگ یمن بدون تحقق اهداف اعلام شده از سوی این کشور، لطمه بسیاری به اعتبار این کشور خواهد زد و موقعیت آن را به عنوان بازیگر منطقه‌ای تنزل خواهد داد، در عین حال که امکان ادامه این جنگ با توجه به هزینه‌های آن و انتقادها و محکومیت‌های داخلی و منطقه‌ای و بین المللی برای سعودیها وجود ندارد. به سادگی می‌توان گفت، عربستان سعودی وارد باتلاقی شده که توان خروج آبرومندانه استراتژیک و نظامی از آن و در عین حال مقابله با بازتاب‌های منفی احتمالی آن چه در عرصه منطقه‌ای و چه در عرصه بین المللی نیست. انتهای پیام/ص
94/02/28 - 10:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]
-
گوناگون
پربازدیدترینها