واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: با نگاهی به اهمیت ژئوپولیتیکی یمن ، ساختار اجتماعی و دینی این کشور و گسترش نفوذ نیروهای انصار الله در میان مردم یمن و با بررسی تحولات منطقه ای و اشتباهات چند دهه اخیر عربستان در قبال یمن به دلایل حمله سعودیها پی میبریم.
به گزارش تراز ، آن چیزی که امروزه در خاورمیانه با آن مواجه هستیم تنها عملکردی نسنجیده از پادشاهی عربستان در منطقه نمی باشد بلکه استراتژی خطرناکی است که سعودی ها با هم پیمانان منطقه ای عربی خود طرح ریزی کرده و در حال اجرای آن هستند.
آنچه که تحلیل گران منطقه از عملکرد سعودی ها بیان میکنند در واقع سردرگمی و تلاش آنها برای به دست آوردن مجدد نقش سیاسی در خاورمیانه است لذا با بررسی عملکرد سعودی ها و بیان اشتباهات استراتژی آنها در دهه اخیر در قبال یمن ، به دنبال دلیل اصلی حمله سعودی به یمن می پردازیم.
بر اساس تحلیل های موجود در قبال یمن ، در واقع یکی از مهمترین دلایل اهمیت یمن در منطقه و توجه عربستان به آن و همچنین مهمترین چیزی که یمن را از دیگر سرزمین های عربی تمییز می دهد موقعیت ژئوپلتیک این کشور در جنوب جزیره العرب و به طور خاص هم جواری با کشور عربستان سعودی است که حدود 1500 کیلومتر مرز مشترک با این کشور دارد. باید اذعان کرد که باب المندب که محل اتصال دریای سیاه به آبهای آزاد و محل اصلی ترانزیت نفت به اروپا می باشد و همچنین بافت اجتماعی و تنوع سیاسی ، فرهنگی و دینی که جامعه یمنی را می سازد؛ بر این حساسیت افزوده است.
مهمترین موردی که در این فرصت می توان به آن اشاره کرد سعی فعالانه عربستان سعودی برای ایجاد تبعیت کامل یمن از سعودی ها است زیرا معتقد است هیچ کدام از کشورهای شبه جزیره عربستان در مسائل سیاست داخلی ، منطقه ای و بین المللی استقلال عمل نداشته و پیرو سیاست ها و استراتژی های سعودی ها می باشند و این یک اشتباه استراتژیک سعودی ها است که تبعات بسیاری خواهد داشت که پس از گذشت سالها درگیری و نبرد پس از موج بهار عربی به وضوح شاهد ظهور آنها هستیم.
با این وجود روشن میشود که عربستان سعی دارد اوضاع یمن را همچنان تحت سیطره و سیاست های خود نگه دارد چرا که یمنی ضعیف و از هم گسیخته و تکه تکه، و بدون حکومت مرکزی قوی است که دایره نفوذ و تاثیر گذاری سعودی ها را در منطقه با شرایط ژئوپولیتیکی که ذکر شد ، همچنان استوار نگه می دارد و در غیر این صورت یمن با شرایط جغرافیایی و بافت اجتماعی و دینی خود ، خطر جدی برای عربستان سعودی خواهد بود. شاید این سیاست نشات گرفته از آنچیزی است که روزنامه نگار مصری، محمد حسنین هیکل در سال 1998 اشاره می کند سیاست های سعودی ها در قبال یمن به وصیت پادشاه سعودی به فرزندانش در لحظات آخر مرگش بر می گردد که می گوید " از یمن یکپارچه بر حذر باشید، چرا که برایتان و برای سلسله پادشاهیتان که بعد از من به ارث خواهید برد ، خطر بزرگی است و پیوسته ضمانت استمرار پادشاهی ، مرهون بدبختی یمن است ."
رسیدن بهار عربی و استمرار آن در یمن و بررسی سیاستهای عربستان سعودی در چهار سال گذشته در مقاربت حرکت مردمی در یمن ، روش مواجهه سعودی را همچنان که درباره دیگر شورش های عربی انجام داده است ، به وضوح نمایان می کند ، به طور مثال آنجایی که حکومت پادشاهی از طرف توده مردم که با آگاهی خواستار تغییر این نظام فاسد توتالیتر و تمامیت طلب به مردم سالاری بودند ، مورد حمله و انتقاد شدید واقع شد ؛ پادشاهی از قدرتی که از ثروت نفتی به دست آورده بود در جهت سرکوبی اعتراضات سود جست تا رهبری جهان عرب را از خطر حتمی نجات دهد و وضع سابق و با ثبات قبلی را برگرداند. لذا واضح است که پادشاهی سعودی به همه تجمعات مردمی به دید " تحرکات طائفی که توسط دشمنان خارجی منظم میگردد" مینگرد. لذا عربستان سعودی تلاش فراوانی برای پشتیبانی حکومتها و بعضی از اشخاص مد نظرش در یمن میکند تا یمن را همچنان تحت سیطره خود نگه دارد.
پادشاهی سعودی بدون در نظر گرفتن مطالبات ملت یمن به طور آشکار در تعیین شخصیت های سیاسی و صاحبان مناصب دخالت می کند که برجسته ترین مصداق این اشتباه ، اقدام عربستان در مورد منصور هادی است که بعد از قرار گرفتن در منصب رئیس جمهور مستعفی قبلی ، به علت ناتوانی در ایجاد عدالت اجتماعی و توسعه متوازن و مشارکت ملی و همگانی در یمن در حالی که خود را حامی و پرچمدار این تغییرات می دانست و از حمایت ویژه عربستان برخوردار بود ، شکست خورد و در اثر فقدان محبوبیت مردمی و در ادامه از دست دادن مقبولیت مردمی ، در نهایت گرفتار عدم مشروعیت سیاسی گشت و به عربستان گریخت.
حال با بیان اشتباهات استراتژی سعودی ها در قبال یمن آن چیزی که جلب توجه میکند این است که با وجود اشتباهات ذکر شده ، علت اصلی سعودی ها برای ورود به جنگ با یمن چیست ؟
با بیان مطالب بالا و روشن شدن اهمیت ژئوپولیتیکی ، ساختار اجتماعی و دینی یمن و همچنین با گذر از جنگ های شش گانه در سال های گذشته و ایجاد آگاهی ملی از وضعیت موجود و همچنین گسترش نفوذ نیروهای انصار الله در میان مردم یمن ، با بررسی تحولات منطقه ای و نیم نگاهی به حضور ایران و مسائل داخلی عربستان سعودی بعد از مرگ ملک عبدالله ، و از همه مهتر با در نظر گرفتن اشتباهاتی که عربستان در قبال یمن در یک دهه اخیر مرتکب شده است ، به دلیل حمله سعودی ها به یمن نزدیک تر میشویم.
آنچه که تحلیلگران با نیم نگاهی به سیاست های ایران در منطقه بیان میدارند این است که با افزایش منطق دیپلماسی و قدرت چانه زنی ایران در پی مسائل هسته ای و اعتراف آمریکا و دیگر کشورها به نقش تعیین کننده ایران در مسائل منطقه ، افزایش قدرت نیروهای دفاعی نظامی ایران و همچنین قدرت علمی و سیطره بر علومی که تحت اختیار معدودی از کشورهای دنیا قرار دارد ، سعودی ها احساس میکنند که نقش ریاض در منطقه کمرنگ شده یا به بیان بهتر در منطقه بیشتر به حاشیه رانده خواهند شد.
بالتبع قدرت گرفتن حوثی ها در حیات خلوت عربستان، سعودی را بیمناک میکند و با تحمیل جنگی ضد مردم یمن در پی بازیافتن جایگاه خود در منطقه و رفع بی ثباتی در معادلات بین المللی و همچین حفظ کشور مهم یمن تحت حکومت خود می باشد.
منبع: تسنیم
چهارشنبه 23 ارديبهشت 1394 ساعت 09:19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]