واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پیاده راه و گردشگری شهری در رشت روزنامه گیلان امروز در یادداشتی به قلم فردین علیخواه مطلبی تحت عنوان پیاده راه و گردشگری شهری در رشت در رابطه با پیاده راه خیابان علم الهدا که حدود دو سال است در حد فاصل میدان شهدای ذهاب (شهرداری) تا سبزه میدان راه اندازی شده و نیز جاذبه های گردشگری آن ، منتشر کرده است.
پیاده راه علم الهدا یکی از فضاهای عمومی شهری است که نمی توان تأثیر آن را در حیات شهری رشت نادیده گرفت. از زوایای مختلفی می توان به اهمیت این نوع پروژه های شهری پرداخت. روشن است که امروزه تأثیر زیبایی منظر شهری بر وضعیت روانی شهروندان موضوعی نیست که اثبات آن نیاز به تحقیقات زیادی داشته باشد. بدون شک پیاده راه علم الهدای رشت در مقایسه با گذشته آرامش بیشتری به پهنه مرکزی شهر بخشیده است. عابران در این فضا با آرامش بیشتری قدم می زنند و علائم استرس و تعجیل، کمتر در چهره آنان مشاهده می شود.
یکی از عوامل افزایش مشارکت شهروندان در شهر افزایش حس مکان در آنان است. فضاهای عمومی نظیر پیاده راه علم الهدا می توانند حس مکان در شهروندان را تقویت کنند. فضاهای مکث نظیر نیمکت ها که در این پیاده راه تعبیه شده موجب درنگ در راه رفتن، نشستن بر روی نیمکت و تماشای سایر عابران می گردد. این فضا ها زمینه سازی افزایش حس مکان اند. موضوع دیگری که می توان به آن اشاره کرد احساس امنیت در شهر است.
نظریه پنجره شکسته معتقد است که مکان های شهریِ آشفته و به حال خود رها شده؛ می توانند موجب ترس از جرم و احساس ناامنی در شهروندان شوند. در مقابل، آراستگی فضا امنیت خاطر به بار می آورد. پیاده راه علم الهدا زمینه ساز افزایش امنیت خاطر در شهروندان است. منظور آن است که آلودگی های صوتی، بصری و طبیعی ناشی از تردد وسایل نقلیه موتوری از طرفی موجب آشفتگی منظر و از طرف دیگر معمولا زمینه بیشتری برای استرس شهروندان فراهم می کند.
منابع علمی زیادی تأیید می کنند که گسترش فضاهای پیاده راهی، زمینه ساز کاهش استرس شهروندان است و اما نکته مهم دیگری که در واقع باید به آن پرداخت موضوع گردشگری شهری است. تقریبا از سال های 1980 میلادی، افزایش جذابیت های شهر ها برای توسعه گردشگری شهری، جزو اهداف بسیاری از شهرهای کشورهای توسعه یافته شد.
یکی از مهم ترین اقدامات برای تحقق این هدف ایجاد پیاده راه های جذاب در پهنه های مرکزی شهر ها بود؛ پیاده راه هایی که موجب خاطره سازی می شوند، پیاده راه هایی که به دلیل رویداد ها و جشنواره های اجتماعی و فرهنگی که در آن ها برگزار می شود حس مکان، سرمایه اجتماعی و هویت شهری را رقم می زنند ولی در این بین، آنچه بیشتر برای گردشگری شهری اهمیت داشت امکان برندسازی از طریق پیاده راه بود.
منظور آنکه این نوع پیاده راه ها با ایجاد هویت های شهری منحصر بفرد و بستری برای عرضه میراث فرهنگی، موجب تبدیل یک شهر به مارکی تجاری و جذاب می شود و از همین رو گردشگران زیادی را به خود جذب می کند.
باید گفت که معمولا شهر ها از دو طریق سعی می کردند عناصر هویت بخش برای خودشان تعریف کنند: نخست باز زنده سازی آنچه که از قبل در شهر وجود داشته مثلا خیابان ها، ساختمان ها، مکان های تاریخی و حتی غذاهای خاصی در طول قرن ها در یک شهر وجود داشته است و تلاش می شود تا از طریق تبلیغات حرفه ای و جلب توجه عمومی، این موارد جزوی از هویت یک شهر تعریف شود.
برای مثال استفاده از استکان های کمر باریک برای صرف چای مدت ها در کشور ترکیه - و البته کشورهای همسایه آن - وجود داشت. از زمانی که صنعت توریسم در این کشور جدی گرفته شد، این استکان ها و چایی که در آن سرو می شد به عنوان عناصر هویت بخش شهر استانبول تعریف شد و حتی در اروپا هم به عنوان چای ترکی جای خود را باز کرد.
روش دیگر هویت سازی از طریق ایجاد یک المان جدید شهری و تبلیغ بر روی آن است برای مثال برج ایفل در سال های آغازین افتتاح خود جزوی از هویت شهر پاریس محسوب نمی شد به تدریج و با تبلیغات، جزوی از هویت شهری شد. منظور آن است که پیاده راه علم الهدای رشت می تواند به تدریج جزوی از هویت شهری رشت تعریف و تبدیل به برند شهری شود منتها باید توجه داشت که برندسازی فرایندی حرفه ای و نیازمند صرف هزینه و کمک و مشارکت اصحاب تخصص است.
در پایان به عنوان کسی که تجربه اندکی در ارزیابی آثار اجتماعی پروژه های شهری یا همان پیوست های اجتماعی - فرهنگی در کشور اندوخته ام؛ یادآوری می کنم که برای تکرار تجاربی همچون پروژه علم الهدای رشت نباید بدون زمینه سازی تعجیل کرد.
نخست آنکه لازم است ارزیابی آثار اجتماعیِ پس از اجراء در خصوص این پروژه انجام شود تا نقاط ضعف و قوت آن شناسایی و راه حل های مناسب برای حل آن ها ارائه شود نکته دیگر آنکه ساخت چنین پروژه هایی یک مرحله مهم ولی کافی نیست؛ باید مدام طرح هایی در خصوص نحوه ایجاد و تداوم سرزندگی این پیاده راه داشت.
پیاده راهِ فاقد سرزندگی صرفا نقش یک معبر شهری را خواهد داشت نکته دیگر همکاری های بین بخشی در اجرای چنین پروژه هایی است؛ بررسی تجربه سایر کشور ها نشان می دهد که برندسازی گردشگری شهری نیازمند اراده ای بین بخشی و نه تک سازمانی بوده است؛ متأسفانه اراده جذب گردشگر شهری در بخش های مختلف شهر رشت ظهور و بروز کافی ندارد.ک/1
7295/2007
28/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]