واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اميد پسر جوان به زندگي دوباره
قضات ديوان عالي كشور حكم قصاص پسر نوجواني را كه 11 سال قبل مرتكب قتل شده بود، به علت نرسيدن به سن قانوني هنگام ارتكاب جرم نقض كردند و براي رسيدگي دوباره به شعبه همعرض ارجاع دادند.
به گزارش خبرنگار ما، پنجم مردادماه سال 83 زني به مأموران پليس خبر داد كه پسرش به ضرب چاقوي پسر نوجواني به نام سعيد مجروح و به بيمارستان منتقل شده است. در حالي كه تحقيقات در اين باره ادامه داشت، اين زن صبح روز بعد به مأموران خبر داد كه پسرش به علت شدت جراحت روي تخت بيمارستان فوت شده است. همزمان با طرح شكايت، پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل و از خانواده متهم تحقيق شد. خواهر سعيد گفت روز گذشته برادرم در حالي كه چاقوي خونآلودن در دست داشت، وارد خانه شد. وقتي داشت چاقو را ميشست، گفت كه با مردي به نام داوود درگير شده است. سعيد وقتي بازداشت شد به جرم خودش اقرار كرد و گفت همراه يكي از دوستانم كه بهروز نام دارد، براي خوردن انگور به يكي از باغهاي محل رفتيم. ساعت هشت شب، وقتي از باغ خارج شديم، داوود و يوسف مقابل ما قرار گرفتند. داوود تهديد كرد و گفت ديگر حق نداريم براي خوردن انگور وارد اين باغ شويم. گفتم كه باغ مال شما نيست و نبايد دخالت كنيد. داوود يقه من را گرفت. همان لحظه يوسف چاقويش را به داوود داد. داشت من را تهديد ميكرد كه چاقو را از دست داوود گرفتم. خواستم به بازويش ضربهاي بزنم كه چاقو به سينهاش برخورد كرد. داوود در همان حالت دست به جيب پشتش برد و چاقوي خودش را كشيد. من را دنبال كرد تا ضربه بزند اما همراه بهروز فرار كردم. به خانه رفتم و چاقو را شستم. بعد خانه را ترك كردم. از ترس گرفتار شدن به دست پليس شب را به همان باغ برگشتم و خوابيدم تا اينكه دستگير شدم. پسر نوجوان گفت من قصد كشتن داوود را نداشتم. وقتي من را تهديد كرد، خواستم او را بترسانم اما ضربهام به سينهاش برخورد كرد و حادثه اتفاق افتاد. در حالي كه بهروز حرفهاي سعيد را تأييد كرد، يوسف اما ماجرا را به گونهاي ديگر تعريف كرد. او گفت من و داوود كنار كوچه نشسته بوديم كه سعيد و بهروز رسيدند. سعيد سراغ جهانبخش و چنگيز را گرفت و گفت ميخواهد آنها را بزند. همان لحظه جهانبخش از راه رسيد و بين او و سعيد مشاجره در گرفت. داوود هم ميانجي شد تا دعوا تمام شود كه سعيد چاقو كشيد و ضربهاي به سينه داوود زد. بعد هم همراه بهروز از محل گريخت.
سعيد در تحقيقات بيشتر هم به جرم خودش اقرار كرد و گفت آن شب مست بودم و حال خودم را نميفهميدم كه حادثه اتفاق افتاد. كارشناسان پزشكي قانوني بعد از معاينه متهم اعلام كردند كه سعيد مبتلا به درجاتي از عقبماندگي ذهني است كه در حد جنون نيست. اين موضوع دليلي به ابتلا به جنون در زمان حادثه ندارد.
با كامل شدن تحقيقات، سعيد از سوي بازپرس به اتهام قتل عمد مجرم شناخته شد و پرونده براي رسيدگي روي ميز هيئت قضايي شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت.
در حالي كه اولياي دم براي پسر نوجوان درخواست قصاص كرده بودند، متهم در جايگاه ايستاد و گفت همه چيز در يك لحظه اتفاق افتاد. خواستم با چاقو ضربهاي به بازوي او بزنم. اگر من نميزدم او من را ميزد اما اشتباه كردم و درخواست گذشت دارم.
دفاعيات متهم از سوي هيئت قضايي پذيرفته نشد و سعيد به قصاص محكوم شد. با اعتراض متهم به رأي دادگاه، پرونده در شعبه 33 ديوان عالي كشور بررسي شد.
قضات ديوان با استناد به اينكه متهم متولد 13 تيرماه سال 1366 است و زمان وقوع قتل كه ششم مرداد ماه سال 83 بود، 18 سال تمام شمسي نداشته با استناد به ماده 91 قانون مجازات اسلامي مصوب سال 92 رأي دادگاه را نقض كردند. براساس اين ماده قانوني در جرائم موجب حد يا قصاص هر گاه افراد بالغ كمتر از 18 سال ماهيت جرم انجام شده يا حرمت آن را درك نكنند يا در كمال عقل آن شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آنها به مجازاتهاي پيشبيني شده محكوم ميشوند.
با نقض رأي دادگاه، پرونده براي رسيدگي به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع و متهم براي دومين بار پاي ميز محاكمه حاضر ميشود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]