واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
شوخیهای گوارشی ظریف با صالحی!
روز نو : آیدین سیار سریع در روزنامه قانون نوشت:میشنویم محمدجواد ظریف از علی اکبر صالحی که به تازگی تحت عمل جراحی قرار گرفته عیادت کرده و به گفته رسانهها با او «شوخی هستهای» انجام داده است. کارشناسان پیرامون این شوخیها گمانه زنیهایی کردهاند که آنها را انعکاس میدهیم:یک) ظریف: علی اکبر برامون از جزییات عمل بگو.صالحی: طرفین (پزشکان و دستگاه گوارشی) به شناخت خوبی از هم رسیدند ولی هنوز اختلافات باقی است. ها ها ها ها ... آآآی پولیپ رودهام!ظریف: زیاد فشار نیار.دو) ظریف (با خنده): میبینم که این بار تیتر کیهان زده به روده.صالحی: بالاخره هرکس با یه عضوی واکنش نشون می ده جواد جان.ظریف: خیلی هوشمندانه بود. آرزوی بهبودی دارم برات. زودتر خوب شو. من دیگه برم.صالحی: زحمت کشیدی اومدی. ایشالا تو عملهای کمرت جبران کنیم.سه) ظریف شوخی خطرناکی با صالحی میکند. وزیر خارجه وارد اتاق صالحی میشود و میگوید: خانم موگرینی برای عیادت اومدن. صالحی از جا میپرد و میگوید: جان من؟؟؟ در جریان این پرش سرمهای صالحی کنده و سه تا از بخیههایش پاره میشود. ناگهان در اتاق باز میشود در میان بهت و حیرت صالحی اسحاق جهانگیری در حالی که لبخندی به لب دارد به جای موگرینی وارد میشود. ظریف میزند زیر خنده و صالحی درحالی که دندان به دندان میخاید با خشم به ظریف نگاه میکند و به انتقام میاندیشد.چهار) شوخی پشت وانتی ظریف: ظریف بالای سر صالحی حاضر میشود و برای نشان دادن صمیمیت با کف دست محکم روی شکم صالحی میزند و میگوید: رئیس سازمان انرژی اتمیمون چطوره؟ به این ترتیب صالحی دوباره به اتاق عمل برده میشود و ظریف تعجب میکند که چرا این طور شد.پنج) صالحی تازه به هوش آمده. ظریف با چهرهای ناراحت کنارش نشسته است. صالحی با حرکت دست میپرسد چی شده؟ ظریف میگوید: بیچاره شدیم علی اکبر. نمایندههای مجلس طرح توقف مذاکرات رو تقدیم هیات رئیسه کردن. صالحی از هوش میرود و ظریف میخندد. در همان لحظه به ظریف خبر میدهند که نمایندگان واقعا چنین طرحی را تقدیم هیات رئیسه کردهاند. ظریف هم از هوش میرود.شش) ظریف: علی اکبر! در مورد انتشار فکت شیت یه چیزی به ذهنم رسیده.صالحی: چه چیزی؟ظریف: میگم اعلام کنیم فکت شیت به دلیل قصور پزشکی در حین عمل توی شکم تو جا مونده. چطوره؟ این طوری دیگه بی خیال میشن.صالحی: اینو جدی گفتی؟ظریف: نه بابا. سادهای؟ شوخی کردم.پ.ن: البته ظریف جدی گفته بود!هفت) ظریف: این دکترا چی میگن؟صالحی: چی میگن؟ظریف: میگن مجبور شدیم لوزالمعده آقای صالحی رو برداریم. ولی گفتن به خودش نگو چون ممکنه شوک بهش وارد شه.صالحی: چـــــی؟؟ لوزالمعده رو برداشتن؟ظریف: آره؛ گفتن جاش لوزانمعده گذاشتن! ها ها ها. آخ شکمم ...صالحی: خیلی بی مزهای جواد.هشت) صالحی با کسی پشت تلفن صحبت میکند. ظریف وارد اتاق میشود. صالحی تلفن را به دست ظریف میدهد و میگوید خانم هلگا اشمیت می خواد باهات صحبت کنه.ظریف تلفن را میگیرد و با گرما و صمیمیت خاصی می گوید: hello dear Helga ! از پشت خط صدای همسر ظریف میآید که میگوید: چشمم روشن! مگه قرار نبود که دیگه با اسم کوچیک همدیگه رو صدا نکنین؟ هاااان؟ صالحی روی تخت قهقهه میزند و ظریف با عصبانیت به او نگاه میکند. صالحی دستهایش را مشت میکند و میگوید: بالاخره انتقام بند 3 رو ازت گرفتم!
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]