تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، درحالی که میا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803025790




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مسائلی که علاقه‌مندان به تحولات منطقه باید به آن فکر کنند! |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: مسائلی که علاقه‌مندان به تحولات منطقه باید به آن فکر کنند!
از تجاوز سعودی به یمن تا احتمال تجزیه برخی کشورهای منطقه از جمله سوریه، عراق و یمن، خاورمیانه با مجموعه وسیعی از تحولات پیش‌بینی نشده و پیچیده مواجه شده و خواهد شد. نزدیک شدن خطر تکفیری‌ها به چند ده کیلومتری مرزهای ایران در تابستان گذشته، اهمیت این تحولات را به افکار عمومی ایران یادآوری کرد. این گزارش مروری است بر مهم‌ترین اتفاقات کلانی که در خاورمیانه در حال وقوع است.
کد خبر: ۴۹۹۴۶۲
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۲ - 12 May 2015


تحولات در منطقه پیرامونی ایران که اغلب از آن با عنوان خاورمیانه نام برده می‌شود یک بار دیگر سرعت گرفته است. پس از چند سال دور بودن تحولات منطقه از مرزهای ایران از سویی و سایه افکندن موضوع هسته‌ای بر سیاست خارجی ایران، سمت و سوی تحولات به گونه‌ای است که اگر به تدریج پرونده هسته‌ای ایران هم رو به پایان نباشد، تحولات منطقه با توجه به نزدیک شدن آنها به مرزهای ایران و یا مناطق مورد توجه و علاقه مردم ایران، برای مردم ایران مهم و مهم‌تر می‌شود. به گزارش «تابناک»، تحولات کشورهای عربی که از بیش از چهار سال پیش اوج گرفت و با نگاه‌های متفاوت رسانه‌ها و مردم ایران همراه شد، به تدریج پس لرزه‌هایی نیز در عراق داشت و از دل این تحولات، خطر گروه‌های تروریستی تکفیری در هفته‌هایی به چند ده کیلومتری مرزهای ایران هم رسید. همزمان با نزدیک‌تر شدن مذاکرات هسته‌ای به یک توافق نهایی، تجاوز عربستان به یمن که نمی‌توان احتمال ارتباط آن با موضوع هسته‌ای ایران را نفی کرد از اوایل سال 94، تحول جدیدی را پیش روی مردم منطقه آورد. عربستانی‌ها که تا پیش از این از پول و ایدئولوژی تکفیری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود در منطقه استفاده می‌کردند، این بار تحت تاثیر حاکمانی تازه‌کار و ماجراجو، بمب را هم ابزار سیاست خارجی خود قرار داده‌اند، اگر چه بیشتر آگاهان به مسائل منطقه، شکست و ناکامی را سرنوشت محتوم روش جدید سعودی‌ها بدانند. از سوی دیگر، خطر تجزیه کشورهای منطقه و تغییر مرزهای کشورهای اطراف ایران و به ویژه عراق، سوریه و یمن احتمالی است که بعد از چند سال فراموشی بار دیگر زنده شده است. همه اینها نشان می‌دهد که مسیر تحولات منطقه‌ای به سویی است که حتی اگر دولتی قصد بی‌تفاوتی به آن را داشته باشد تا از آسیب‌های احتمالی در امان بماند، باز هم ترکش‌های این تحولات به گونه‌ای به وی خواهد رسید. پرهیز از ماجراجویی، احترام به حقوق مردم و کشورها و احتراز از در پیش گرفتن برنامه‌‌هایی که نفعش به بیگانگان و ضررش به مردم منطقه می‌رسد، توصیه مشترک مقامات ایرانی به مقامات رسمی و غیررسمی فعال در صحنه تحولات منطقه است ولی از آن جایی که بنا به تجربه تاریخی، توصیه صرف برای حل مسائل منطقه کافی نیست، ضروری به نظر می‌رسد که مقامات و نهادهای ایرانی برای مقابله با هر سناریویی آماده باشند. این آمادگی، پیش و بیش از هر چیزی نیازمند شناخت درست و خالی از هیجان از تحولات منطقه است. سیدمحمدکاظم سجادپور استاد روابط بین‌الملل در مجموعه یادداشت‌هایی در روزنامه اطلاعات که همچنان ادامه دارد، برخی از مهم‌ترین جنبه‌های تحولات در منطقه را مرور کرده است. اعتقاد کلی سجادپور که در ادامه در قالب خلاصه پنج یادداشت مرور می‌شود، این است که خاورمیانه در حال پوست‌اندازی است، چالش‌های مهمی در منطقه بروز کرده است، مفهوم قدرت و جایگاه قدرت‌ها در منطقه تغییر کرده است و نگاه کشورهای خارج از منطقه نسبت به خاورمیانه در حال تغییر است.
الف) پوست‌اندازی خاورمیانه اگر خاورمیانه را منطقه‌ای بدانیم که از شمال‌ قاره آفریقا شروع شده و با مرزهای شرقی ایران پایان می‌یابد، مجموعه‌ای از رخدادها، روندها، بازیگران و کنش‌های سیاسی را در این منطقه شاهدیم که نشانگر دگرگونی و تحول در همه سطوح در این جغرافیای سیاست‌زده است. رخدادها و وقایع روزمره در این منطقه بعضاً خونین‌اند. ظهور پدیده داعش در سوریه و عراق، جنگ داخلی در سوریه، مداخله نظامی عربستان در یمن، ادامه سرکوب فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی، چندپارگی لیبی، تنش سیاسی در مصر و موضوعاتی از این قبیل، اخبار و رخدادهای این منطقه را بصورت مدام و پیوسته خونین و خشونت‌آمیز کرده‌اند. این رخدادها خود بیانگر پدیده‌های بسیار مهم و جدی چون خشونت و افراط، به کارگیری تروریسم برای اهداف سیاسی، جنگ‌های نیابتی منطقه‌ای، رقابت‌های کلاسیک و نوین قدرت‌های بین‌المللی در این منطقه و تلاش برای شکل‌دادن به شرایط جدید سیاسی و استراتژیک است. بازیگران تحولات منطقه را هم دیگر نمی‌توان در قالبی سنتی منحصر و محدود کرد. علاوه‌ بر بازیگران سنتی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، بازیگرانی در خاورمیانه پا به میدان سیاست و قدرت گذاشته‌اند که جدید و نو هستند. جدید و نو بودن آنها با ساختارهای کلیشه‌ای بازیگری متفاوت است. داعش یکی از بازیگران نوظهور است. علاوه بر رخدادها و پدیده‌هایی که مورد اشاره قرار گرفت، نقش‌ها در خاورمیانه نیز دگرگون شده‌اند. برخی از دولت‌ها که نقش محافظه‌کارانه‌ای ایفا می‌کردند، نه فقط نقش فعال و پررنگی به خود گرفته‌اند بلکه نقش دگرگون‌کننده، به هم زننده و تولید کننده بی‌ثباتی را برگزیده‌اند. در نقش بازیگران فرا منطقه‌ای نیز تحول و دگرگونی رخ داده است. در کشورهای عربی متحد آمریکا این تصور شکل گرفته که آمریکا دیگر مانند گذشته، دلبسته و وابسته به منطقه نیست. بحران بی‌اعتمادی در روابط واشنگتن و دوستانش حتی به روابط آمریکا و اسرائیل هم تسری پیدا کرده است. از طرف دیگر سخنی از بازگشت روس‌ها البته به صورتی محتاطانه و گزینشی به منطقه است. باید گفت که نه فقط نقش‌ها بلکه اتحادها و دوستی‌ها و دشمنی‌ها در خاورمیانه دستخوش تغییر شده است.
ب) چالش نظم منطقه‌ای و قدرت نظم سنتی خاورمیانه درحال دگرگونی است. ماهیت قدرت و قدرتمندی در خاورمیانه دستخوش تغییر شده و نگاه‌ها در مورد خاورمیانه نسبت به گذشته متفاوت شده است. هرچند که نظم سنتی خاورمیانه چندان محکم و قابل اندازه‌گیری نبوده و نیست ولی می‌توان با تسامح گفت مخصوصاً آنچه در بخش عربی خاورمیانه شکل گرفت،‌نتیجه چندین زلزله استراتژیک و پس‌لرزه‌ها و ساختارهای پسازلزله در حدود یک قرن گذشته است. زلزله فروپاشی عثمانی دو نظمی که مخصوصاً توسط دو قدرت غربی بعداز جنگ اول یعنی فرانسه و انگلیس در قالب پیمان سایکس ـ پیکوبه خاورمیانه داده شد، عمده‌ترین بود ولی در ادامه، زلزله استراتژیک جنگ دوم جهانی و نظم سرد پس از آن را نیز باید مدنظر قرارداد که آمریکا جای انگلیس را گرفت و پس از آن تحولات منطقه تحت تاثیر جنگ سرد قرار گرفت. فروپاشی شوروی و دوران پساجنگ سرد، اهمیت بیشتری در تحولات معاصر دارد و در ادامه انقلاب اسلامی ایران، نقطه عطف بسیار مهمی مخصوصاً در مناسبات منطقه‌ای و رابطه منطقه باقدرت‌های غربی محسوب می‌شود. در دوران بعد از جنگ سرد، آمریکا با چندین پروژه بزرگ سعی کرد خاورمیانه را با حذف بازیگری استراتژیک چون ایران شکل دهد. مبارزه با ایران و مهار قدرت ایران، عمود خیمه استراتژیک آمریکا در منطقه بود. امّا نه فقط علائمی از به‌هم‌ریختگی در خیمه استراتژیک آمریکا در منطقه به چشم می‌خورد، بلکه بازیگرانی در چهارسوی منطقه پدیدار شده‌اند که هیچ علاقه، تعهد و پایبندی به نظم‌های کهن ندارند. این به‌هم‌ریختگی نظم یا شبه‌نظم منطقه‌ای را به هیچ وجه نباید دست‌کم گرفت. با وجود مشکلاتی که تجاوز به عراق و افغانستان برای آمریکا پیش آورد، باید در نظر داشت که آمریکا هنوز از وسوسه‌ به کارگیری قدرت نظامی در منطقه دست برنداشته است. نئومحافظه‌کاران آمریکایی علیرغم شکست در پروژه لشکرکشی به افغانستان و عراق برای برپایی نظم نوین منطقه‌ای، دولت اوباما را بخاطر به کارنگرفتن قدرت نظامی آمریکا برای حل بحران‌های خاورمیانه مورد سرزنش قرار می‌دهند. همه اینها، بدین معنی نیست که قدرت نظامی درحال حاضر در منطقه توسط بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بکارگرفته نمی‌شود. برعکس، شاید هیچگاه خاورمیانه اینقدر نظامی نشده است. اما آنچه مهم است کارآیی قدرت نظامی مخصوصاً توسط بازیگران فرامنطقه‌ای مانند گذشته نیست. در دگرگونی‌های مربوط به تغییر قدرت، نیاز به بحث بیشتر است که در نوشتار بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
ج) تحول در ماهيت قدرت تحولي كه در منطقه شاهد هستيم، خروج قدرت نظامي از انحصار دولت‌هاست. ظهور گروه‌هاي مسلح و غيرقابل كنترل، معادله و آرايش قدرت نظامي در منطقه را دگرگون كرده است. به عبارت ديگر قدرت‌هاي نظامي، ديگر صرفاً دولت‌ها نيستند. گروه‌هاي نظامي و شبه نظامي گسترده شده‌اند. دلايل اين گسترش متعدد است ولي حداقل بايد به دو دليل آن پرداخت. اول در رقابت براي حذف ديگر بازيگران، برخي از بازيگران منطقه‌اي مخصوصاً در سوريه، يا گروه‌هاي مسلح خود ساخته‌اي به وجود آوردند يا از گروه‌هاي مسلح و فعال حمايت كردند. دومين دليل، حمله نظامي و كشورهاي غربي به ليبي است كه منجر به پخش تسليحات و گسترش گروه‌هاي نظامي در سراسر شمال آفريقا شد. در مجموع بايد گفت كه قدرت نظامي در خاورميانه متكثر شد. قدرت را نبايد صرفاً‌ از نظر نظامي مدنظر قرار داد. ابعاد نرم‌افزاري قدرت نيز حائز اهميت است. اين ابعاد در خاورميانه نيز دستخوش دگرگوني جدي شده‌اند. در راس اين دگرگوني‌ها، بحران اعتبار، بحران اعتماد و بحران مشروعيت و مقبوليت ايالات متحده قرار دارد. هيچگاه فاصله بين قدرت نظامي و قدرت نرم‌افزاري آمريكا در جهان به طور كل و در خاورميانه به طور خاص زياد و چالشي نبوده است و اين خود يكي از دلايل تزلزل در نظم منطقه‌اي مطلوب آمريكا است. دلايل گوناگوني براي بحران‌هاي چندگانه قدرت نرم‌افزاري آمريكا قابل طرح‌ است كه از آن جمله حمايت همه جانبه از رژيم صهيونيستي، حمايت از ديكتاتور‌هاي عرب، دوگانگي معيار ها در برخورد با موضوعات مربوط به حقوق بشر و عدم توانايي در امتناع مردم منطقه در خصوص نقش آمريكا است. تحول در ابعاد نرم‌افزاري قدرت در منطقه را بايد فراتر از آمريكا مد نظر قرار داد. خاورميانه در سه دهه گذشته، عرصه رقابت‌هاي نرم‌افزاري و گفتماني بوده است. گفتمان انقلاب اسلامي، ماهيت جديدي به جايگاه و نقش ايران داد. در مقابله با گفتمان انقلاب اسلامي، منظومه رنگارنگي از انواع گفتمان‌‌ها و خرده‌گفتمان‌ها، ارائه و پردازش شده است. آخرين‌ اين گفته‌ها،‌تقليل دادن پيچيدگي‌هاي منطقه‌اي به بحث شيعه و سني است. به عنوان نمونه‌اي از آخرين تحولات در اين گفتمان سازي كه بايد به تلاش عربستان در توجيه مداخله نظامي در يمن در قالب محور ائتلاف سني در مقابله با نفوذ ايران اشاره كرد. در گفتمان پردازي‌هاي درون دنياي تسنن نيز رقابتي فشرده، سخت و پيچيده بين گفتمان اخوان‌المسلمين، گفتمان سلفي، گفتمان تكفيري و جهادي، گفتمان عثماني و نوعثماني و گفتمان‌هاي ليبرال ديني وجود دارد.
د) تحول در نگاه فرامنطقه‌اي خاورميانه، منطقه‌اي بين‌المللي بوده و خواهد بود و اغراق نيست اگر گفته شود كه خاورميانه نه فقط منطقه‌اي بين‌المللي، بلكه بين‌المللي‌ترين منطقه دنياست. معناي اين گزاره آن است كه بازيگران فرامنطقه‌اي، نسبت به خاورميانه حسّاس بوده و به طرق مختلف از استعمار مستقيم گرفته تا مداخله نظامي، نقش‌آفريني كرده‌اند. فراتر از اين، خاورميانه، شاقول و شاخصه سنجش سيستم جهاني در نگرش قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي بوده است. زماني كه انگليس ابرقدرت جهاني بود، بر خاورميانه مسلط بود و در دوران جنگ سرد، رقابت سنگيني بين آمريكا و شوروي در اين منطقه در جريان بود ولي كفه قدرت آمريكا، به طور نسبي بر شوروي مي‌چربيد. در حال حاضر در نگرش و رفتار قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي نسبت به خاورميانه، شاهد تحول و دگرگوني هستيم. آنچه در اين نگرش به چشم مي‌خورد، تنوع و دگرگوني از يك سو و تداوم و پيوستگي از سوي ديگر است. بازيگران فرامنطقه‌، هنوز خاورميانه را در تداوم سياست‌هاي ريشه‌دار مي‌نگرند. تمامي قدرت‌هاي استعماري گذشته، در خاورميانه حضور دارند و در پي حفظ و احياي نفوذ سنتي خود هستند. در كنار تداوم‌ها، تغييراتي در نگرش قدرت‌هاي فرا منطقه‌اي به وجود آمده است، در ميان محافل و نخبگان سياست خارجي آمريكا مخصوصاً در دوره اوباما، اين پرسش مطرح شده است كه تا چه اندازه نياز است آمريكا در خاورميانه درگير باشد. ميزان و چگونگي درگيري آمريكا محل بحث است، نه اينكه آمريكا در خاورميانه بماند يا نماند. در ماندن و درگير بودن آمريكا در منطقه، ترديدي بين كارشناسان و دست اندركاران سياست خارجي آمريكا وجود ندارد ولي در خصوص ميزان، سطح و ماهيت درگيري، تغييراتي در حال شكل گرفته اند. اينكه آمريكا بتواند خود را از اين همه فشردگي و به هم تنيدگي در امور خاورميانه رها كند، محل ترديد است. ولي از اين واقعيت نمي‌توان چشم پوشيد كه بحث ثقل زدائي از خاورميانه براي متحدان عرب آمريكا در خليج فارس و همچنين رژيم صهيونيستي، موجي از نگراني استراتژيك ايجاد كرده است.

ه) تعدد نگاه‌هاي فرا منطقه‌اي سوال مهم این است که در پوست‌اندازي نوين در خاورميانه، نگاه‌هاي فعالان و بازيگران فرا منطقه‌اي نسبت به اين منطقه چگونه قابل تحليل است؟ در پاسخ به اين پرسش باید به «تعدد نگاه‌هاي كهن و نوين»، «غلبه نگاه امنيتي همراه با تفاوت» و «پديده دلبستگي استراتژيك توأم با احتياط استراتژيك» توجه داشت. هر چند كه آمريكا، عمده‌ترين فعال فرا منطقه‌اي در خاورميانه است ولي تنها فعال نيست. علاوه بر آمريكا بايد به اتحاديه اروپايي، قدرت‌هاي محوري اروپا يعني آلمان، انگليس و فرانسه، بازيگران مديترانه‌اي مانند ايتاليا و اسپانيا، حتي از تحول در نقش بازيگران كشورهاي نورديك يعني سوئد، فنلاند و نروژ و فعاليت كشورهاي اروپاي شرقي و مركزي توجه داشت. اتحاديه اروپايي به عنوان يكي از بزرگترين نهادهاي چند جانبه منطقه‌اي و بين‌المللي، مجموعه‌اي از مناسبات و فعاليت در خاورميانه را دنبال مي‌كند كه هر كدام به نوبه خود در خور توجه هستند. از يكي از پايه‌هاي اصلي در مذاكرات 1+5 هسته‌اي با ايران بودن تا دل‌مشغولي نسبت به موج مهاجران آفريقايي كه در مسير رسيدن به اروپا در مديترانه غرق مي‌شوند، اتحاديه اروپا در خاورميانه درگير است. اما قدرت‌هاي محوري اروپا به طور مستقل برنامه خاورميانه‌اي خود را دارند. در بين سه قدرت محوري اروپا، فرانسه حريصانه به بازار تسليحاتي كشورهاي عربي خليج فارس مي نگرد، انگليس بعضاً نقش سنتي امنيتي خود را تقويت كرده و آلمان محتاطانه در كنار نقش اقتصادي، به صورت تدريجي فضاي سياسي خود را در خاورميانه افزايش مي‌دهد. سوئد در قضيه شناسايي دولت فلسطيني، پيشتاز شده و خشم نتانياهو را برانگيخته است. حتي فنلاند، مجمع خاورميانه هلسينكي را راه‌اندازي كرده است. روسيه به عنوان بازيگري فرامنطقه‌اي و در عين حال نزديك به منطقه، علاوه بر سوريه، در حال گسترش رابطه با مصر است. قرارداد 5/3 ميليارد دلار تسليحاتي مصر و روسيه در ديدارهاي سيسي و پوتين نشانگر نگاه روسي نسبتاً فعال است و البته از روابط عميق مسكو و تل‌آويو نيز بايد سخن گفت كه با توجه به حضور بيش از يك ميليون اسرائيلي روس‌تبار كه بعد از چند دهه مهاجرت در سمت‌هاي عمده سياسي و اقتصادي قرار گرفته‌اند، اهميت بيشتري نسبت به گذشته يافته است. اما شايد مهم‌ترين بازيگر بي‌سروصداي فرامنطقه‌اي چين باشد كه ديگر خاورميانه را صرفاً يك بازار ساده نمي‌نگرد، بلكه خاورميانه را از زاويه‌اي استراتژيك نگريسته كه سرنوشت نهايي روابط آمريكا ـ چين از رهگذر خاورميانه مي‌گذرد. بدين معني كه رهايي آمريكا از خاورميانه مساوي با تمركز و توجه واشنگتن به منطقه اقيانوس آرام خواهد بود. از سوي ديگر اگر تنش در خاورميانه افزايش يابد، با توجه به وابستگي روزافزون چين به منابع انرژي خاورميانه، امنيت انرژي براي پكن تعيين‌كننده است. در عين حال آسودگي خاطر آمريكا از خاورميانه، به باز شدن و عميق‌تر شدن درگيري در درياي چين و افزايش منازعه پكن با ژاپن، كره، فيليپين و ويتنام مي‌انجامد. علاوه بر چين، بازيگران نوظهور ديگر يعني هند و برزيل با توجه به جايگاهي كه در اقتصاد جهاني پيدا كرده‌اند، نمي‌توانند نسبت به خاورميانه كم تفاوت يا بي‌تفاوت باشند و البته در اين زمينه هند، به خاطر داشتن چند ميليون كارگر مهاجر هندي در منطقه خليج‌فارس، نزديكي جغرافيايي و همچنين رابطه پاكستان با كشورهاي عربي و اهميت ارتباط تحولات افغانستان با خاورميانه، توجه بيشتري به اين منطقه دارد.











این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن