محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803964549
یکی حرف‌های پدران علم را باور کند!
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
روزنامه خندان یکی حرف‌های پدران علم را باور کند! طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
سیاست روز : منوی جدید انتخاباتی هم رسید جراید: تحقیق و تفحص از مخابرات منتفی شد.
خبر فوق با کدام یک از گزینه های زیر ارتباط تنگاتگ دارد؟
الف) ادامه ناآرامی ها در یمن
ب) باخت چهار بر یک استقلال در برابر تراکتورسازی
ج) اعتراض کارگران معدنی در چین نسبت به کاهش دستمزدها
د) برکناری محترمانه مدیرعامل شرکت مخابرات مشاور رئیس جمهور: برخی خرج ها در زمینه انتخابات مشکل دارد اگر برخی خرج ها از نوع چلو و کباب باشد خرج نابه جاست.
با توجه به این اظهارنظر پیشنهاد می کنید کاندیداهای محترم با کدام یک از گزینه های زیر آرای خود را جمع کنند؟
الف) خوراک مرغابی با سس پرتقال + سوپ خامه قارچ + سالاد سزار + نوشیدنی موهیتو + شکلات "کیت کت"
ب) دیزی بزباش + ترشی هفت بیجار + "پشمک حاجی عبدالله"
ج) اکبرجوجه با رب انار + اشپل ماهی + مغز گردو + دوغ محلی + کیک موسوم به "تی تاپ"
د) شیشلیک پدیده شاندیز + اسمش را نبر + اسمش را نبر بعد + اسمش را نبر بعدی اظهار نظر زیر یادآور کدام یک از این گزینه هاست؟
معاون وزیر ورزش: فرار مغزها اگر با زمینه فرهنگی نباشد فرار محسوب می شود.
الف) هیچ آبی به جز آبلیمو / مزه آبلیمو ندارد
ب) از کرامات پیر ما چه عجب / پنجه را باز کرد و گفت وجب
ج) از کرامات پیر ما این است / سرکه را خورد و گفت شیرین است
د) همه چی آرومه / من چقدر خوشحالم آرمان: یکی حرف های پدران علم را باور کند!
خوشبختانه دو چیز به وفور یافت می شود؛ 1- نفت و گاز، 2- پدر علم! در مورد نفت و گاز صحبت خاصی نداریم اما در مورد پدر علم تا دلتان بخواهد حرف داریم. چند سال پیش بود که پدر زلزله شناسی در ایران را شناختیم، در سال های گذشته نامبرده مدام اعلام می کرد (یا به اسم نامبرده اعلام می کردند) که «ای مردم، چه خوش نشسته اید که امشب قرار است زلزله بیاید» و از آنجایی که ما ایرانی ها اصولا خیلی دوراندیش هستیم این صحبت ها را جدی نمی گرفتیم و به گوش زلزله می خندیدیم(اگر نزدیک اندیش بودیم شاید برخورد دیگری می کردیم، اما چه کنیم که دوراندیش هستیم و چاره ای دیگری نداریم!) به هر حال پدر علم زلزله شناسی کشور کم کم بی خیال شد. حال پدر علم کویرشناسی عاجزانه اعلام کرده«چرا کسی باور نمی کند آب نیست؟!» بنده خدا طوری این جمله را گفته که آدم اگر هم بخواهد، نمی تواند آن را قبول نکند، منتهی مشکلی که وجود دارد این است که ما سخت بتوانیم حرف ایشان را باور کنیم، کافی است برویم شیر آب را تا بیخ باز کنیم تا صحبت ها و نظریه ایشان از بیخ و بن رد شود. اصلا چرا راه دور برویم؟
همین الان آقا هوشنگ(همسایه ما که دیگر معرف حضور همه شماست) دارد عین بنز باغچه ها را آب می دهد و اگر ما برویم این نظریه را به گوش ایشان برسانیم، بلافاصله در یک حرکت جکی چان طور ما را با شیلنگ آب خیس می کند.
همچنین ایشان مانند برخی دکترهایی که از اتاق عمل بیرون می آیند و سرشان را تکان می دهند و ممکن است پس از نیم ساعت سکوت مطلق بگویند«کاری از دست ما بر نمی آید» اعلام کرده که احیای دریاچه ارومیه محال است (که به زودی احتمالا یکی از اساتید در پاسخ به ایشان خواهد گفت«نمک که بهتره!»، همچنین ایشان در راستای تقدیر از تلاش برخی مسئولین امر افزوده که آب چاه ها لیموشیرین شده است (که احتمالا آن مسئولین پاسخ خواهند داد«پس زود بخوریمشون تا تلخ نشدن!») همچنین ایشان ضمن تشکر از بخشی از بخش خصوصی که انصافا در راستای خشک کردن طبیعت سنگ تمام گذاشته عنوان کرده«سدسازی های بی رویه کمر ذخیره آب کشور را شکانده!» البته ایشان ظاهرا در جریان نیستند که برخی از سدهایی که در چند سال گذشته ساخته شدند، هنوز افتتاح نشده سوراخ بودند و مانند ترازوی هدیه در آشپزخانه ها بود و نبودشان چندان فرقی نمی کند!
پدر علم کویرشناسی (که اگر با همین فرمان پیش برویم به جای سی درصد از کل کشور باید روی صد در صد از کل کشور تمرکز کند) اعلام کرده«انتقال آب به استان های دیگر، استانی که از آن آب گرفته شده را نابود می کند» بر این اساس توصیه می کنیم مسئولین همه مردم را دو تا سه شهر متمرکز کنند و آب بقیه شهرهایی که خالی از سکنه شده اند را به این چند شهر سرازیر کنند تا همه دور هم خوش باشیم! قانون : پیام 24 خرداد کجا و منِ خراب کجا 18 اردیبهشت 94
ساعت 10:32 صبح
صبح که داشتم می آمدم سر کار، دیدم فضای شهر کاملا امنیتی است. خیلی متعجب شدم. بالاخره برای ایجاد چنین فضایی لااقل یک تلفن باید به من می زدند. هر چه فکر کردم و برگ تاریخ را جست و جو کردم نفهمیدم امروز چه خبر است. وزیر کشور را صدا زدم دفتر. پرسیدم: «آقای رحمانی فضلی این چه وضعیه؟» گفت: «آقا من عذرخواهی می کنم. باز کی چی کار کرده؟ هر کی هر جا هر کاری کرده من به جای اون عذرخواهی می کنم. فقط تو رو خدا، تو رو جون کابینه، من رو عزل نکنید. تازه تازه دارم جام رو روی صندلی های اتاق جلسات ساختمون شما پیدا می کنم. هرچقدر لازم باشه تکذیب و عذرخواهی می کنم.»
گفتم: «بابا جان چرا شلوغش می کنی؟! یه سوال ساده دارم. این جو امنیتی توی شهر برای چیه.» گفت: «امنیتی؟! امنیتی؟ والا به فضلی اگه خبر داشته باشم. اصلا روحم خبردار نشده. هیچکس هم تا حالا چیزی به من نگفته.» گفتم: «مگه می شه یک نفر وزیر کشور باشه، اون وقت از اوضاع شهر خودش با خبر نباشه؟» بغض کرد و سرش را پایین انداخت. گفتم: «نمی خوای چیزی بگی؟»
گفت: «چی دارم بگم جز عذرخواهی به پیشگاه شما؟ من از طرف رسانه ها و فضای امنیتی موجود از شما عذر می خوام. لازمه برم مجلس از اونها هم عذر بخوام.» دیدم از مصاحبت با او آبی گرم نمی شود. او را فرستادم رفت. همین طور از آقای شمخانی و دیگران پرس و جو کردم و آخر سر رسیدم به علی جنتی! به او زنگ زدم و گفتم: «علی آقا شما پاسدار فرهنگی! از شما بعیده ایجاد این جو امنیتی.» گفت: «اتفاقا به خاطر پاسداری از فرهنگ این کار رو کردم. استراحت مطلق و قصه ها و نهنگ عنبر و اینها با هم اکران شدن، می ترسم دلسوزان و دل نگرانان طاقت نیارن حمله کنن به سینماها. گفتم دیگه تا اونجا که می تونیم نیروها رو در حال آماده باش نگه داریم.»
ساعت 14:25 بعدازظهر
شنیدم بعد از انتخابات اخیر انگلستان، عده ای از مردم این کشور به صفحه جی.کی.رولینگ حمله کرده اند و به او لقب خائن داده اند. راستش را بخواهید، بعد از دو سال پیام 24 خرداد نه تنها به خارج از مرزها صادر نشده، بلکه حتی در داخل هم خیلی ها هنوز آن را نشنیده اند؛ ولی پیام حمله کنندگان سایبری را شنیده اند و با الگوبرداری از آن دارند اقدامات ثمربخش انجام می دهند.
البته به خانم رولینگ کلا گفته اند خائن. لذا مشخص است که پیام جوانان سایبری ما به طور کامل به آنها نرسیده و فقط فهمیده اند باید حمله کنند. تاکتیک و الفاظ مورد نیاز برای حمله را کسی به آنها آموزش نداده است که همین موجب عدم موفقیت آنان در به سرانجام رساندن خواسته هایشان شده است.
آخر سر هم من ماندم و چهارتا نیرویی که خودشان هم هنوز پیام 24 خرداد را بلد نیستند. بعد می گویند چرا حسودی می کنی. شاعر می گوید پیام 24 خرداد کجا و منِ خراب کجا/ ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا.
وقایع نگار 18 اردیبهشت 94:
1. پس از قصه ها و استراحت مطلق، نهنگ عنبر نیز اکران خواهد شد.
2. انگلیسی ها بعد از انتخابات اخیر این کشور به صفحه توییتر جی.کی.رولینگ (خالق هری پاتر) حمله کرده اند و به او لقب «خائن» داده اند. کیهان : سفید و سیاه گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: مصوبه سنای آمریکا علیه برنامه هسته ای ایران با 98 رأی موافق سناتورها در برابر یک رأی مخالف به تصویب رسیده است.
گفت: یعنی همه سناتورهای دو حزب دموکرات و جمهوریخواه باتفاق آراء به آن رأی داده اند؟ پس اختلاف دموکرات ها و جمهوریخواهان چه شده است؟!
گفتم: این سوال را باید از برخی ساده لوحان داخلی پرسید که هنوز هم جنگ زرگری این دو حزب را واقعی تصور می کنند!؟
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: بازرس وزارت کشاورزی برای بازرسی به یک گاوداری رفته بود و از صاحب آن پرسید به گاوها چه غذایی می دهید؟ یارو پرسید؛ گاوهای سفید یا گاوهای سیاه؟ بازرس گفت؛ گاوهای سیاه و یارو جواب داد به آنها یونجه می دهم. پرسید؛ گاوهای سفید چی؟ گفت؛ به آنها هم یونجه می دهم. بازرس با عصبانیت گفت؛ مرا سیاه می کنی؟ و یارو گفت؛ نه قربان! آخه گاوهای سیاه مال خودم هستند. بازرس گفت؛ مگر گاوهای سفید مال کیست؟ و یارو گفت؛ آنها هم مال خودم هستند!
سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 09:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]
-
سیاسی
پربازدیدترینها