واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عروس سياهپوش پدر شوهرش را بخشيد
مرد دستفروشي كه متهم است بعد از مشاجره با پسرش مرتكب قتل شده بود، از دادگاه درخواست گذشت كرد.
به گزارش خبرنگار ما، نماينده دادستان تهران روز گذشته مقابل هيئت قضايي شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت و در شرح كيفرخواست گفت، متهم 42 ساله پرونده كه سيامك نام دارد از 18 ماه قبل در حبس به سر ميبرد. روز حادثه او بعد از مشاجره با پسرش سپهر، دست به چاقو برد و او را هدف قرار داد. هرچند سيامك پسرش را براي درمان به بيمارستاني در جنوب تهران منتقل كرد اما سپهر براثر شدت جراحت فوت و سيامك هم راهي زندان شد. نماينده دادستان گفت در حالي كه مادر مقتول از سيامك شكايت و درخواست قصاص كرده است، همسر سپهر رضايت خود را اعلام كرده است.
پس از آن سيامك به درخواست قاضي در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: مدتي قبل از حادثه در شهرداري كار ميكردم اما بيكار شدم و همسرم نيز بناي ناسازگاري را گذاشت و بيشتر روزها قهر ميكرد و به خانه مادرش ميرفت. در حالي كه همسر و دو پسر جوان داشتم، مشغول دستفروشي شدم. از بازار جگر ميخريدم. جگرها را در خانه آماده و كنار خيابان بساط ميكردم و ميفروختم. چند ماهي بود كه پسر بزرگم سپهر نامزد كرده بود. روز حادثه تماس گرفت و گفت برادر كوچكش پايش در رفته و 50 هزار تومان پول ميخواهد. گفتم بايد چند ساعت صبر كني تا جگرها را بفروشم و پول را برايت آماده كنم. عصر بود و داشتم در خانه جگرها را آماده ميكردم كه سپهر از راه رسيد. 10 هزار تومان از 50 هزار توماني را كه كار كرده بودم برداشتم و بقيه را به سپهر دادم. گفت كم است و بايد 100 هزار تومان بدهي. گفتم ندارم. بايد كاسبي كنم. ناراحت شد و گفت من مرد زندگي نيستم. سپهر گفت چرا تكليف مادرم را روشن نميكني؟ تاكي او بايد در خانه پدرش بماند؟ گفتم مادرت بايد تكليفش را با خودش روشن كند.
مشاجرهمان بالا گرفت. روي من دست بلند كرد و كتكم زد. چاقويي كه با آن جگرها را ميبريدم، مقابلش گرفتم. گفتم خستهام. بيا چاي بخوريم و حرف بزنيم. به حرفم گوش نداد و حمله كرد. چاقو در پهلوي سپهر فرو رفت. دستوپايم را گم كرده بودم. بچهام را كه با سختي بزرگ كرده بودم در يك لحظه از دست دادم. به سرعت او را به بيمارستان رساندم اما پزشكان نتوانستند برايش كاري كنند و او فوت شد.
متهم در آخرين دفاع از خودش درحالي كه به شدت گريه ميكرد گفت: همسرم به مصرف مواد اعتياد دارد و با رفتارش زندگيمان را تباه كرده است. او از من شكايت كرده در حالي كه عروسم من را بخشيده است. پسر نوجوان ديگري دارم كه چشم به راهم است. خدا ميداند هر شب خواب جوانم را ميبينم. از كاري كه كردهام پشيمانم و از شما درخواست گذشت دارم. هيئت قضايي بعد از ختم جلسه وارد شور شدند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]